حکما مستحضرید که این روزها کلمه ی» توهین » یکی از پر مصرف ترین کلمه های زبان فارسی است و ملاک صحت هر گفته ای آن است که در آن از توهین پرهیز شده باشد.البته بر همگان واضح و مبرهن است که ما باید از توهین به اعتقادات همدیگر پرهیز کنیم.بطور کلی توهین کار بدی است و توهین به اعتقاد هر کسی بد است اما اگر آن کس( به فتح کاف) مسلمان باشد این کار خیلی بد تر تر می شود. برای اینکه یک و نیم میلیارد مسلمان هستند. سر این داستان دراز است و سر درازش وقتی در باسن شما فرو می رود که شما را هم یک بار جز همان مسلمان ها شمرده اند. البته این داستان یک سر دراز تر هم دارد و آن این استکه اگر شما به آنها توهین کنید آنها شما را می کشند.بنابر این لازم است که به شدت از توهین پرهیز کنید..در مورد توهین بسیار گفته اند و شنیده ایم اما مرز های آن را هنوز کسی به دقت تعیین نکرده است. برای همین نگارنده بر خود واجب می داند که توهین را بطور کامل معنی کند. تا آن را بدانید، مرزهایش را بشناسید و پس از این از آن بپرهیزید
یک) توهین یعنی هرچیزی که تو می گویی و من با آن موافق نیستم اما من نمی توانم در موردش با تو بحث کنم و با استدلال پاسخ دهم بعد من یک حس خیلی بدی می کنم :تو خیلی بدی و به اعتقادات من توهین کردی
دو) توهین یعنی تو داری اعتقادات من را زیر سوال می بری، من خودم هم شک دارم که این اعتقادات مزخرفند اما اگر این ستون روی سرم خراب شود به کجا پناه ببرم، من طاقتش را ندارم، پس خفه شو
سه) توهین یعنی تو داری موقعیتی را تشریح می کنی که من از زاویه ی دیگری به آن نگاه می کردم.تو غلط می کنی از آن زاویه نگاه می کنی
چهار) توهین یعنی به کار بردن کلمات ناشایست. مثلا اگر در صدر اسلام پیامبر با بچه 6 ساله در رختخواب بازی می کردتو غلط می کنی به پیامبر من بگی بچه باز.باید بگی پیامبر مهربان و کودک نواز
پنجم) توهین یعنی نقد کردن هر چیزی که مقدس است. مقدس یعنی هر چیزی که غیر قابل نقد است. چه چیزی مقدس است؟ هرچیزی که عمه بلقیس وقتی من بچه بودم بهم گفته است
ششم ) هیچ کس حق ندارد به اعتقادات دیگران توهین کند مگر آنکه اسلحه داشته باشد…
نسوان مطلقه معلقه 
well done loulita
حق مطلبو ادا کردی ولی گوش متعصب کلا ناشنواست!!
well-said,well-done,as always. merci Lolita.
توهین یعنی تو به پیامبر من میگویی بچه باز اما خودت پیامبری نداری که من بدانم چی باز بوده
توهین یعنی تو خدای من را انکار کنی اما خود خدایی معرفی نکنی تا من هم بشناسم
توهین یعنی انقدر نفهمی که در هر مکتب مادی یا الهی انشعاب و به بیراهه رفتن هست ادم بد هست اما نمیشود بخاطر بدی شخص یا گروهی همه چیز را از ازل تا ابد نفی کرد
توهین یعنی تو همیشه به عقیده من حمله کنی و من چون عقیده ترا نمی شناسم و نمی توانم به ان حمله کنم پس همیشه باید در موضع دفاع باشم
بقول ناصر تقوایی تو پاتو گذاشتی رو دم من اما خودت داری سرصدا می کنی ، و اگر کسی از بیرون ببینه فک می کنه من پامو گذاشتم رو دم تو
من نه مدافع مسلمینم( که اسلامی که این همه قرن مانده مسلم از طرفداری چون منی بی نیاز است) و نه مدافع حکومت ( که کاری کرد که اسلامی که در دلها ماوا داشت چنان از دل و زندگی ها رخت بربست که تا سالها کسی توان فاش گویی نخواهد داشت )
یکبار در همین وبلاگ نوشتم
خوشحال باش که روزگاری که دین را درپستوی خانه نهان باید کرد دارد می اید
این رسم تاریخ است
انان که چون تو می اندیشند به گناه گناهکاران بلخی سر تمام دینداران شوشتری را خواهند زد دیروز به اسم اسلام سربریدند و فردا بنام ازادی سر خواهند برید
و هیچ کس از خودش نمی پرسد پس چه فرقی دارد این سربریدن ها
مشکل این مملکت را دین پنداشتن سادگی است ما همه اسیر جهل خویشیم یک روز به اسم دین به قربانگاه برده میشویم و یک روز به اسم ازادی
و سرداران سرها خواهند برید و تاریخ تکرار خواهد شد
تا روزی که بفهمیم
بفهمیم
ندیدم سری به سرداری مگر بسیار سرها به زیر پای او…. خودستایان تکیه بر اریکه ها زده اند ،کتاب خدا راچنان می خوانند که سود ایشان است ..انان که طیلسان زهد پوشیده اند تک پیرهنان را پیرهن بر تن میدرند..انان که دستار بر سر نهاده اند سر از گردن خدا ترسان می اندازند و انان که اب بر مردمان می بندند مردمان را اب از لبه تیغ میدهند.این نیست انچه ما می گفتیم.اینان سپاه از می ارایند و دیوار غرور می افرازند و کوشک های خود پرستی می سازند و انبانشان را از انباشتن پایانی نیست….(روزواقعه..نوشته بیضایی)
1+
هما جان من چند سال پیش مثل تو فکر میکردم. شجاعت کنار گذاشتن چیزایی که از بچگی تو سرمون ریختن رو وقتی به دست آوردم که یه مدت در یه مملکت بی دین زندگی کردم و دیدم که اینها نه تنها هیچ چیز کمتر از ما ندارند، عذاب وجدانی که من مدتها با خودم حمل میکردم رو هم ندارند، خوشند، و هر اتفاقی که براشون میافته رو نتیجهٔ منطقی کارهائی که کردن میدونند یا شانس و قبول میکنند. نیازی به اون تفسیر‌های ما در توجیه کارها ندارند، همه چی سر جاشه…، کلا دین هیچ چیزی به من نداده بود که در بیدینی نبودش اذیتم کنه.
هما جان ببخشیدا…… بحث خانوادگی بود و شما هم که سرور این خانواده هستید و ما هم بی جهت پریدیم وسط بحث! با اجازتون خواستم بگم برعکس همیشه که حرفات، حرف حساب بود، این بار استدلالت خیلی آبدوخیاری بود خواهرم. من نمی فهمم چرا پای دین و مذهب که وسط میاد، حتی یه آدم خیلی منطقی و اهل استدلال هم گیرپاش میکنه؟
عزیز دل من! یکی مارکسیسته یکی آتئیسته، یکی مسلمونه یکی هندوئه یکی هم موش می پرسته (نخندید! به جان مادرم با همین دو تا چشمام تو هند مردمانی رو دیدم که موش می پرستیدن!!!) همه اینا هم قابل نقد کردنه! همونقدر که مارکس قابل نقد کردنه، محمد هم هست! اگر مارکس هم در سن 50 سالگی با دختر 6 ساله ازدواج میکرد دیگران حق داشتن بهش بگن بچه باز. و اون مارکسیستی هم که رگ گردنش بیرون بزنه و به تیریجه قباش بربخوره که چرا به پیشوای ما و سرور ما و شیخنا و مولانا گفتید بچه باز،یا شما غلط کردید به ما توهین کردید، اسم اونا هم میشه متعصب دُگم یکسونگر ! همونطور که اغلب مسلمونا همین صفات رو دارن.
مگه حتما همه باید پیرو مذهبی باشن تا بشه نقدشون کرد؟ بعدش هم عزیز دل من! این داستان توهین نکردن به عقاید، بحثی است محصول دنیای مدرن و حاکمیت قانون. در کشوری که قانون حاکم باشه (قانون درست و درمون منظورمه، نه قانونی که در اون مجازات همبستر شدن با مردی دیگه، سنگساره!) هرکس حق داره هر عقیده ای داشته باشه، مادامیکه عملی خلاف قانون انجام نده و عقیده و باور اون شخص موجبات صدمه زدن به اشخاص دیگه رو فراهم نکنه. در چنین جامعه ای نباید به غقاید دیگران توهین کرد. در صورت زندگی کردن در همچین جامعه ای و با چنین طرز تفکر و برداشتی از قانون و عقیده، حرف شما کاملا متین….
اما……….. در مملکت گل و بلبل ما که همانا ایران خودمان باشد، همین مذهب، قوانین مذهبی و عقاید مذهبی است که اینهمه فلاکت به بار آورده! جان مادرتون نگید که اسلام در ابتدا اینطوری نبوده، اینها قوانین ساخته دست ملایان است و در طول زمان چنین و چنان شده! چند تا منبع معتبر بهتون معرفی میکنم، یک هفته، فقط یک هفته جان عزیزتون برید بدون تعصب مطالعه کنید. خواهید دید این اسلام عزیز از ابتدای شکل گیریش همین گندی بوده که الان هست.
اونوقت در مقابل همچین جریانی توهین نه تنها ممنوع نیست، نه تنها مستحب هم نیست، بلکه از اوجب واجبات است. اتفاقا همین آدمهایی که در مقابل یک جریان احمقانه ایستادند، اون رو نقد کردن و در صورت لزوم توهین هم بهش کردن، تاریخ رو ساختن و مسیر بشریت رو عوض کردن! به قول دکتر مشیری فرض کنید در اون دورانی که کلیسا می گفت زمین ثابت است و خورشید بدور اون میگردد و اون مزخرفات، و همه مردم هم به این عقیده احترام میذاشتن، گالیله ای که این عقیده رو به سخره گرفت و باهاش مقابله کرد، در تاریخ ماندگار شد و موجب تحول و پیشرفت در بسیاری از علوم شد، نه اون چهار تا کشیش درپیتی که می گفتن هر کسی غیر از این بگه کافره و مستوجب مرگ و نه اونایی که گفتن به این عقیده نباید توهین کرد! چون آسمانی است و از جانب خدا اومده!
Light e aziz,
Ghashang neveshti va dorost gofti. Amma bayad dar ye ghesmat bahat mokhalefat konam. Gofti ke tohin nakardan be eteghade digaran vaghti mani mide ke tooye mamlekate ghanoon zendegi koni. Harfeto ghabool nadaram be chand dalil. Aval inke afrad mohtaraman vali aghayed na. Hamishe mishe va bayad aghayed ra naghd kard. Bahse tohin ham ine ke tarife daghighi nadare. To hamishe mitooni kalamati entekhab koni ke molayem tar hastand, vali hamishe kasi peida mishe ke oono tohin midoone.Bar khalafe aghideye to motaghedam hatta tooye mamlekate ghanoon ham mishe va bayad aghayed ra naghd kard. Mokhalefe tohin be ashkhasam vali mokhalefe naghde eteghadat nistam.
حقیقتا این جماعت رادیکال من رو هم به وحشت میاندازند. ای کاش میفهمیدند، میفهمیدیم که کار به این توهین ها ختم نمیشه. خودتون کلاتون رو قاضی کنید، اونی که ابزارش دستش کیبرد و رسانه نیست بلکه قمه و کلاشنیکف است، وقتی میدان را مناسب ببینه به کمتر از حمام خون از مسلمین معمم و مکلا رضایت میده؟
محمد رضا
کاملا برعکس آنچیزی که فکر میکنی صحبت از آزادی بیان و دفاع از حق نقد و حتی توهین، فقط به عقاید مربوط میشود و بهیچ عنوان شامل حال افراد نمیشود. وارد کردن هرگونه صدمه ای به افراد و انسانها و منجمله مسلمین شدیدا محکوم است. منتهی با توجه به ذهنیت اسلامیت، بتو حق میدهم که عقیده و دفاع از آنرا شخصی بدانی و فرق بین توهین و زیر ضرب گرفتن عقیده را با توهین و ایراد ضرب و جرح به انسانها ندانی. محدوده آزادی تا جایی است که به انسان دیگر صدمه ای نرسند. اما البته عقاید را میتوان زیر ضرب گرفت و از ان انتقاد کرد.
هما خانوم،
چون شما مثل اینکه از القابی که این بیدینها به پیغمبر تون میدان زیاد راضی نیستی، لطفا زحمت بکش یک صفت به این کافرها بگو که بجای کلمه زشت «بچه باز» از اون استفاده کنن. این صفت برای شخصی هست که بالای ۵۰ سال سنّ داره و یک دختر بچه ۶ ساله رو به عنوان عروس میبره خونه و وقتی اون دختر خانوم ۹ ساله شد باهاش میخوابه. شما یک صفت برای این مرد انتخاب کن، من هم با این کافرها صحبت می کنم که از این به بعد، لطفا از این صفتی که هما خانم میگن استفاده کنین. اینجوری کسی به شما توهین نکرده و همه چی حل میشه.
عزیز من، وقتی اینجا این بی خداها قضیه ازدواج محمد با عایشه رو پیش میکشن، قصد توهین به شما رو ندارن. اینها فقط میگن بابا، دست از سر ما بردارین (یعنی همون چیزی که شما هم میگین). متاسفانه تاریخ نشون داده که همیشه ما بی خداها داشتیم یک گوشه ماستمون رو میخوردیم و دیندارها همیشه آمدن که ما رو به قول خودشون آدم کنن، حالا چه با زبان خوش (به ندرت) چه با زور (تقریبا همیشه).
من تو پستهای قبلی ازتون خواهش کردم به ما کافرها کمک کنین. ما اصلا قصد انگولک کردن شمای مسلمون رو نداریم، شما هم لطفا کاری به کار ما نداشته باش. من دلم می خواد گوشت خوک بخورم، شمای مسلمون شلاقم نزن. من میخوام با یک دختر کافر بدون ازدواج بخوابم، کاری هم به دخترهای مسلمون ندارم، شما ما رو سنگسار نکن. من موقعی که این رو به مذهبیها میگم میگن داری توهین میکنی. میشه لطفا شما زحمتش رو بکشی و به این دوستان مذهبی بفهمونی که بابا بکشین بیرون؟ اگر واقعا آزادیخواه هستی، لطفا این کار رو بکن. اگر ساکت میشینی پس گوشهات رو بگیر، چشمهات رو هم ببند که ما مجبوریم خیلی با ادبانه یک سری چیزها رو به انصار حزب الله بگیم، شما ممکنه خوشت نیاد.
هما جان
درسته که در هر مکتبی به بیراهه رفتن هست، اما مساله اینجا سر بیراهه رفتن پیروان یک مکتب نیست. مساله از خود بنیان گذار مکتب شروع میشه. مکتبی که بنیانگذارش بدی (بنا به تعریف جامعه کنونی از بدی) کرده ولی میگه که اعتقاد داشته باشید که من معصومم و سیره من رو همیشه دنبال کنید دچار تناقضه.
درضمن مساله دقیقا سر پیامبر نداشتن است. از دید شما همه لازم است به دین یا پیامبری اعتقاد داشته باشند در حالی که اعتقاد برخی افراد بر عدم نیاز (و وجود) پیامبران هست. شما باید عقاید این افراد را نقد کنید نه پیامبرشان را. اگر میبینید که پیامبر شما را نقد میکنند به این دلیل است که ایشان نماینده تام دین و درنتیجه اعتقادات مورد قبول شما هستند.
kheili haal kardam!
بهارجان
اسلام نمی گه پیامبر معصوم است. اینقدر حرف های آخوندها را اینجا ارایه ندین. حرف های اسلام شناسان مدرن و غیر ملا را هم بخوانید و گوش کنید.
این هما دقیقا کی و کجا گفت همه باید به دین یا پیامبری اعتقاد داشته باشن؟!
همونجا که میگه دین شما چیه که ما هم نقدش کنیم !
اگر منظورت اولین جمله های هما است هر آدم منصفی می فهمه که هما صرفا می گه به دین و پیامبر من توهین نکن وقتی معلوم نیست باور تو (نه دین تو یا پیامبر تو) چیست. چون اگر باور تو برام روشن بود من هم می توانستم با همان شدت باورت را نقد کنم. در واقع لولیتا رفته تو خانه پشت در ایستاده و به هما که تو کوچه است بد وبیراه میگه.
این توجبه شما خنده دار است.هما و کالیفرنیای عزیز
مثل این است که شما به من بگید عمه بلقیس ام آدم احمقی است
بعد من به شما بگم حق نداری به عمه ی من توهین کنی. چون تو خودت عمه نداری که من بگم عمه ات احمق است!
یعنی هرکی عمه نداشت حق نداره در مورد عمه ها حرف بزنه؟عجبا! ما فکر می کردیم هر سوژه ای به خودی خود قابل بررسی است. ظاهرا شما خانوم ها همه چیز را در گیس و گیس کشی می بینید . اگر طرف موههاش کوتاه باشه چه جوری گیسش رو بکشیم؟
البته من هر دو تون رو دوست دارم. خیلی زیاد. گیس ما هم قابل شما آبجی ها نیست.بکشید. بکشید
هماخانم
ميشه بگيد شمااعتقداداتتون چيه،خداتون كيه،اصلا شماكه بااين وبلاگ مشكل داريد چرااينچا كامنت ميذاريد؟آيا ازمطالبش خوشتون مياد من كه فك نميكنم آخه ازكامنتهاي بلند بالاتون بااون كلمه هايي كه درش بكارمي بريدمشخصه؟
شايدم ميخواين خودتونوبه همه نشون بدبد كه بقول اون خدابيامرز اگه …ميليون مردم بگن آره من ميگم نه…حتما چنين عقيده اي داريد،هيتلرم كه نيستيد…من ميگم خواهشا خودتون باشيد…آفرين
@محسن
نمیدونستم اینجا پشت قباله والده ماجده است که اجازه بگیرم ازشون
excusme homa
Homa jan,
1. Shahed az gheyb resid. Fekr mikonam in daghighan hamun chizie ke Loulita mige va to ta’yidesh kardi.
2. Agar payambar ya har kas e digei ro dar charchub zaman va makan e khodesh besanjim hich moshkeli pish nemiad. Agar bepazirim ke Mohammad eslam ro baraye A’rab e biabangard e an zaman avard moshkeli nist va taze Mohammad chand sar o gardan az A’rab e an moghe› balatar bud. Ezdevaj ba kudakan an moghe› yek norm bud va ta gharnha ba’d dar kheyli az jahaye donya ham ma’mul bud va kasi ham anha ra sarzanesh nemikone. Moshkel az unjayi pish miad ke edde’a mikonim eslam dini baraye tamam e zamanha va tamam e makanha ast. Ba norm e emruz in esmesh hast child abuse ya be ghol e Loulita bache bazi. A’rab e biabangard e an moghe› in ra nemifahmidan, amma Khodayi ke agah be hame chiz dar gozashte va ayande ast chera in ra nafahmide va ta’yid karde. Aya khodaye mehrban ke payambaran ra baraye hedayat e makhlughatash ferestade nemidanest ke barde dari zesht ast, sex ba dokhtar bache chendeshavar ast?
3. Light be nokteye khubi eshare karde ke vaghti paye din pish miad, Homa khanom ham mantegh ro az yad mibare.
4. Age to aghideye digaran ro nemishenasi ke naghd koni ya be ghol e khodet behesh hamle koni in dalili baraye dorost budan aghideat nemishe. Rabt e in do ro man ke nemifahmam.
5. Goftei ke moshke din nist. Age din mahdud be e’teghadat e shakhsie bahat movafegham. Vali ettefaghan tamam e moshkelat dar hameye zamanha va hame ja az din e. Janghaye salibi, ghorun e vosta, mage be khater e vorud e din be hozeye omumi e ejtema› nabud. Age to e’teghad be chizi behet aramesh mide, dust dari do’at ro bekhuni, namazet ro bekhuni, va ruzeat ro begiri moshkeli baraye kesi pish nemiad. Moshkel az unja pish miad ke, hala to nice hasti va be neveshtan e yek comment vazifeat ro anjam shode miduni, vali hamsar e man (ke ettefaghan un ham e’teghadat e dini dare) az taraf e baradaran e mosalman e Arab,un ham tuye mamlekat e kofr tahdid be marg shod baraye in ke chand hamsari ro zir e soal borde bud.
6. Etefaghan be nazar e man age mikhay dinet va e’tegahdatet barat hefz beshe bayad az khiabun jam’esh koni va tuye pastuye khane nahan koni.
7. Din ra dar pastueye khane nahan bayad kard, fekr mikonam in ta’rif e ghashangi az secularism bashe va age tuye gharb zahmat e din baraye mardom kam shode shayad be khater e in e ke in kar ro karda.
هما خانم این مشکل ما نیست که عقاید ما انقدر منسجم علمی و دقیق است که شام جای ایرادی در ان نمیبینی. ما که نباید بابت خوشفکری و تفکر علمی و منطقی مجازات شویم و شماهایی که چیزی برای عرضه در میدان اندیشه ندارید، ما را با چماق تکفیر و تهدید خفه کنید. متاسفم که شما عقیده کامل و بی عیب و نقص را (که بقول خودتان نمیتوانید بر ان ایرادی بگیرید) «توهین » بخودتان میدانید و از آنجا که قدرت اصلاح خود را ندارید (چون بدعت در دینتان حرام است) به جان آزادی بیان بیفتید و حقوق ما را مورد تهدید قرار دهید.
عقید شما که اصلا از منسجمی و محکمی داره میترکه
من با عقیده شما چه مشکلی دارم ؟
عزیز شما راحت باش
من راحتم هما خانم. شما هرس نخور یکوقت!
من راحتم هما خانم. شما حرص نخور یکوقت!
هما خانم این مشکل ما نیست که عقاید ما انقدر منسجم علمی و دقیق است که شما جای ایرادی در ان نمیبینی. ما که نباید بابت خوشفکری و تفکر علمی و منطقی مجازات شویم و شماهایی که چیزی برای عرضه در میدان اندیشه ندارید، ما را با چماق تکفیر و تهدید خفه کنید. متاسفم که شما عقیده کامل و بی عیب و نقص را (که بقول خودتان نمیتوانید بر ان ایرادی بگیرید) «توهین » بخودتان میدانید و از آنجا که قدرت اصلاح خود را ندارید (چون بدعت در دینتان حرام است) به جان آزادی بیان بیفتید و حقوق ما را مورد تهدید قرار دهید.
علمای اهل سنت و اکثر علمای شیعه بر این اعتقادند که عائشه هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) 6 یا 7 ساله بود. ولی طبق اسناد به دست آمده از کتب خود علمای اهل سنت به این نتیجه می رسیم که عائشه هنگام ازدواج با پیامبر حداقل 18 یا 19 ساله بوده و باکره هم نبوده است.
● منبع: سایت – باشگاه اندیشه – تاريخ شمسی نشر 14/12/1388
مشهور این است که پیامبر عایشه را در سن شش یا هفت سالگی به عقد خود درآورده و پس از هجرت به مدینه در نه سالگی به خانه اش درآورد و با او زفاف کرد این خبر از خود عایشه نقل شده است.
(طبقات، ج8، ص39 / طبری، ج2، ص413)
امّا این مطلب به دلایل زیر صحیح نیست و سن او بیش از این می باشد.
1) بیشتر احادیثی که سن عایشه را هنگام ازدواج 9 سال گفته اند یا از طرف هشام بن عروه روایت شده است و یا از سوی راویان عراقی و شگفت اینکه اهل مدینه ؛ آنهایی که هشام بن عروه بیشتر از هفتاد سال نخست زندگی خویش را در میان شان گذارنده بود این مساله را روایت نکرده اند.
2) امام بخاری در کتاب تفسیر خویش حدیثی را از عائشه نقل نموده که در آن می گوید:هنگام نزول آیه «بل الساعه موعدهم و الساعه ادهی و امر» که جز سوره قمر به حساب می آید، من جاریه ای بودم و در بازی می کردم.
(فتح الباری، شرح صحیح البخاری، ج8، ص486)
لفظ جاریه در زبان عرب به معنی دوشیزه آمده است.
کتاب های تفسیر و حدیث می گویند که این آیه هشت سال قبل از هجرت پیامبر به مدینه نازل شده است. اگر سن عایشه را هنگام نزول این آیات اقلاً 10 سال فرض کنیم، سن ایشان هنگام ازدواج باید در حدود 20 بوده باشد.
3) طبری می گوید که ابوبکر دارای چهار فرزند بود که همه آنها در دوره جاهلیت بدنیا آمده بود.(تاریخ طبری، ج4، ص50)
اگر این سخن طبری درست باشد که عائشه قبل از بعثت پیامبر به دنیا آمده باشد، پس او به هیچ صورتی نمی تواند که هنگام ازدواج نه ساله بوده باشد.
4)براساس روایت های معتبر تاریخی، «اسماء» خواهر بزرگ عائشه ده سال از او بزرگتر بوده است.
(سیر اعلام النبلاء / ج2 / ص289 و البدایه و النهایه / ج8 / ص371)
و کتابهای بسیار معتبر تاریخ گزارش می دهند که اسماء در سال هفتاد و سوم هجری به عمر صد سالگی بدرود حیات گفت.(البدایه و النهایه / ج8 / ص372)
اگر اسما در سال هفتاد و سوم هجری صد ساله بوده باشد پس عمر او هنگام هجرت باید بیست و هفت یا بیست و هشت بوده باشد. بر اساس این روایت تاریخی اگر عمر اسماء در اثنای هجرت بیست و هفت و یا بیست وهشت بوده باشد، عائشه در آن زمان باید هفده ساله یا هجده ساله بوده باشد. اگر عائشه در سال اول یا دوم هجری ازدواج نموده باشند، باید عمر وی در اثنای ازدواج هیجده یا بیست بوده باشد.
5) ابن هشام از اولین نگارندگان سیره پیامبر معتقد است که عائشه از نخستین پیامبران محمد(ص) و از کسانی که در سالهای نخست، ایمان آورده بودند، باشد.(السیره النبویه / ج1 / ص227 – 234)
برای پذیرش دینی باید کودکی حداقل بتواند راه رود و حرف زدند. پس اگر عائشه در سال اول بعثت پیامبر سه ساله و یا پنج ساله بوده باشد، پس هنگام ازدواج باید حداقل 16 یا 18 ساله بوده باشد. ابن هشام می گوید که عایشه بعد از هیجده نفر ایمان آورده است(ابن هشام / ج1 / ص271) بر مبنای این سخن ابن هشام، سن عائشه هنگام ازدواج باید در حدود 16 تا 20 سال بوده باشد.
6) عائشه قبل از خواستگاری پیامبر، نه تنها که نامزد مرد دیگری بود که حتی آماده ازدواج بوده است. این شخص«جبیربن مطعم» نام داشت.(طبقات الکبری / ابن سعد / ص529، الاصابه / ج4 / ص356)به این معنی که هشت سال قبل از هجرت، در آن زمانی که ابوبکر می خواست به حبشه هجرت نماید، نزد مطعم رفت و گفت که او می خواهد عائشه را از قید نامزدی فرزندش جبیر می باشد با فرزندش تزویج نماید، ولی مطعم به خاطر آنکه ابوبکر مسلمان شده بود، عقد نامزدی فرزندش را با عائشه فسخ نمود. از این روایت بر می آید که حتی هشت سال قبل از نامزدی عائشه با پیامبر آماده ازدواج بوده است.
اگر فرض کنیم عائشه هنگام ازدواج با جبیر حداقل نه ساله بود و این ازدواج طبق روایات قبل از بعثت بود می توان نتیجه گرفت عائشه هنگام تزویج با پیامبر حداقل 17 یا 19 ساله و هنگام دخول 20یا22 ساله خواهد بود!!
باکره بودن عائشه
روایات باکره بودن عائشه را تنها از خود او نقل کرده اند و با روایت های دیگر در تناقض است.از جمله«یروی ابو داود:لما تزوج بها اقام عندها ثلاثا ثم قال : لیس بک علی اهلک هو ان إن شئت سبعت… و کان روسل الله اذا تزوج البکر أقام عندها سبعا و اذا تزوج الثیب أقام عندها ثلاثا»
(سنن ابن داود / کتاب النکاح / باب فی المقام عند البکر / رقم2124)
این روایت دقیقا بیان می دارد که آنچه عائشه خود روایت می کند او بکر نیوده است ؛ زیرا چنانکه روایت بیان دارد پیامبر نزد زن باکره خود هفت روز و نزد غیر باکره ها سه روز اقامت داشت اند. و چون نزد هائشه سه روز اقامت داشت، بیان کننده آن است که عائشه آن چنان که خود ادعا دارد بکر نبوده است!!؟
و ازدواج عایشه با جبیر بن مطعم نیز این مساله (باکره بودن) او را زیر سوال می برد.
پس بنابر این سن عائشه در هنگامی که به عقد پیامبر درآمد، بیشتر از آن چیزی بوده است که امروز سر زبانها است.
اساس همه روایاتی که سن عائشه را هنگام ازدواج نه سال بیان نموده است، سخن خود او می باشد و علت ذکر این سن برخاسته از خصوصیتهای زنانگی او است که در اینجا کوشیده است تا سن خویش را خردتر گفته و بدان مباهات نماید.
این ویژگی در زنان عصر ما هم تا سر حد جنون دیده می شود. اگر زنی را از عمرش بپرسی، یا پاسخ نخواهد داد یا سن خود را خرد تر از سن حقیق خویش خواهد گفت.
شاید برخی استدلال نمایند که همچو امری بعید از بانویی چون عائشه؟! می باشد. ولی تاریخ زندگی اجتماعی و زناشوئی او پر از همچو مسایل است. به عنوان مثال، او روزی صفیه همسر دیگر پیامبر غیبت نمود: پیامبر از این مساله بر افروخته شده و فرمود:
لقد قلت کلمه لو مزجت بماء البحر لمزجته (ترمذی)
یعنی:«آنچه تو گفتی اگر با بحر بیامیزد آن را آلوده خواهد ساخت» نمونه های دیگری هم در این رابطه وجود دارد به هر حال عائشه از نظر هیچ مسلمانی معصوم گفته نمی شود.
بدینگونه ام المومنین اهل سنت (عائشه) که افتخار آنها از جهت اینکه عائشه اولین زن باکره بود که با پیامبر ازدواج کرده، نابود می شود.
«برای مطالعه بیشتر به کتاب گرانبهای تاریخ صحیح اسلام ج1 استاد معظم نیکنام عربشاهی از ص182تا197 مراجعه فرمایید.»
آنها که در کشورهای اسلامی با دختران خردسال ازدواج یا در واقع تجاوز شرعی میکنند در اثبات درستی کار خود به سنت محمد در مورد عایشه ۹ ساله اشاره میکنند بنا بر این حتی اگر بقول شما عایشه ۱۸ یا ۱۹ ساله با محمد ازدواج کرده باشد، در عامل این روایت ازدواج ۹ سالگی اوست که نزد مردم معروف است و بنظر من همه نمیتوانند راجع به یک مطلب یک اشتباه بکنند، لذا ظاهرا بیشتر علما و محققین روایت ازدواج محمد با عایشه ۹ ساله را معتبرتر میدانند.
ضمنا برخی از مورخان معتقدند خدیجه به هنگام ازدواج با پیامبر کمتر از 40 سال داشته و اولین و آخرین ازدواجش با پیامبربوده است. در حالی که عده ای شک دارند لذا تاریخ چندان مطمئن نیست که بتوان بر اساس آن قضاوت کرد و حکم صحیح داد.
به قول دوستی: تاریخ بینش ساز و ایدئولوژی آفرین نیست
یعنی این جمله هما کشته منو: «توهین یعنی تو به پیامبر من میگویی بچه باز اما خودت پیامبری نداری که من بدانم چی باز بوده» هما جان پیامبر من اوشو.! بگو چی چی باز بوده بلکه هم یه قدری معلومات من زیاد بشه. البته بگمااااااااااااااا…………. این آقای اوشو بچه باز بوده باشه، زن باز، دراگ باز، قمارباز، ماشین باز، پاکباز، طناب باز، نشئه بار، یا هر زهرمار بازی هم که بوده باشه و شما به من بگید من نه تنها رگ گردنم بیرون نمیزنه بلکه اگر با سند و دلیل باشه حرف شمارو به روی چشم می پذیرم. اما با همه اینها بازم میگم حرفهاش خیلی زیباست و باز هم با لذت حرفهاشو می خونم…
آن کس که نداندو نداند که نداند…………..
«توهین یعنی تو خدای من را انکار کنی اما خود خدایی معرفی نکنی تا من هم بشناسم»
Excuse me ?? introduce you another god ??? what then if I don’t believe in any god ?
اهانت به مقدسات از دیدگاه یک مسلمان چگونه و کی اتفاق می افتد ؟
یک مسلمان بسیار متشرع:
توهین یعنی اینکه تو به پیامبر عظیم الشان من به دلیل اینکه بچه بازی می فرموده اند، تهمت بزنی و بگویی بچه باز(!) و من چشمم باز نشود که ببینم کار پیامبر من زشت بوده است، اما در عوض معتقد باشم تو چون اسم کاری که پیامبرم انجام داده را آورده ای، به من توهین کرده ای.
یعنی اینکه دهنم خوب باز شود و به تو به دلیل گفتن این حقیقت فحش بدهم، دستم خوب کار کند و با چماق تو را بزنم، اما چشمم باز نشود که ببینم واقعا پیامبرم بچه بازی کرده است.
اصولا، چون مسلمان هستم، دین اسلام مانند یک ویروس وارد مغزم شده و دیگر مغزم درباره اسلام کار نمی کند، در اینباره آخوند محل به جای من تصمیم می گیرد، لذا ، من نمی توانم بچه بازی پیامبرم را ببینم، فقط می توانم به تو فحش بدهم و اگر دستم برسد تو را بکشم.
این است منطق بسیار قوی و ارزشمند اسلامی !
به به، سلام اقای اسلام شناس بزرگ نویسنده تفسیر خرس قطبی. ذکر خیرتون تو پست قبلی زیاد رفت.
به به گمنامیان عزیز، هر وقت میای خوشحالم می کنی. ارادت دارم
بازهم بچه خرس شکار کن…!
گمنام گمنامیان
ان خرس قطبی قسمت «عایشه » که نوشتی خیلی خنده دار و بامزه بود. باز هم بنویس.
این استدلال منطقی راجع به بد بودن توهین و لزوم رواداری و ظرافتها و محدودتهای ازادی بیان تو بقیه دنیا رو تو به پشمت هم حساب نکردی و حالا چشمهات رو بستی و دهنت رو باز کردی داری میگی هر کسی با منطق من موافق نیست شرح حالش تو این ده سطر خلاصه میشه.
تو لایق جمهوری اسلام با ولایت مطلقه هستی و جمهوری اسلامی هم باید از تربیت لولیتاها به خودش احسنت بگه. اگه مرد بودی و تو یه خانواده دیگه بزرگ شده بودی و … الان ولد صالح ایت الله جنتی ها و یزدی ها بودی. به استی که اولیا هر قومی لایق و برازنده اون قومه.
محمد رضا
کاملا برعکس آنچیزی که فکر میکنی صحبت از آزادی بیان و دفاع از حق نقد و حتی توهین، فقط به عقاید مربوط میشود و بهیچ عنوان شامل حال افراد نمیشود. وارد کردن هرگونه صدمه ای به افراد و انسانها و منجمله مسلمین شدیدا محکوم است. منتهی با توجه به ذهنیت اسلامیت، بتو حق میدهم که عقیده و دفاع از آنرا شخصی بدانی و فرق بین توهین و زیر ضرب گرفتن عقیده را با توهین و ایراد ضرب و جرح به انسانها ندانی. محدوده آزادی تا جایی است که به انسان دیگر صدمه ای نرسند. اما البته عقاید را میتوان زیر ضرب گرفت و از ان انتقاد کرد.
چنین محدودیتهایی که شما میفرمایید در هیچ جای دنیا وجود ندارد و انتقاد یا بقول شما «توهین» به دین در هیچ جای دنیا اشکال ندارد. کتب و مقالات بسیار زیادی با همین مضامین در همه جای دنیا نوشته شده است. جز کشورهای عقب مانده اسلامی که مردم چشم و گوششان را گرفته اند و یا آخوندهای مفتخور و مرتجع، به علت ترس از دست دادن دکانشان، از آگاهی مردم ممانعت میکنند، چنین ممنوعیتهایی وجود ندارد.
well said!
@هما
حرفات مثل کسی است که دلش شکسته .من یک فرد غیر مذهبی ام که انتقادات جدی به اسلام دارم اما مخالف توهین و فحشم چون توهین باعث نمیشه طرف مقابل ذهنش روشن بشه بلکه فقط احساساتش جریحه دار میشه و واکنش نشان میده اما باور کن که اون اسلامی که یک جای دل تو را آرام کرده صد جای دل یک عده دیگر را سوزونده اگر پیامبر اسلام امد که دینی بیاره برای همه ی دورانها و مدعی شد که خاتم انبیاست و دینش کاملترین دینه بایداین دین با همه ی جزییاتش تا انتهای تاریخ قابل تقلید باشه نه اینکه بگیم نه اینجاش مربوط به فرهنگه اون زمانه یا اونجاش را ما عقلمون کمه نمی
فهمیم و وقتی که دیگه واقعا هیچ کاریش نمیشد کرد بگیم این بخش تحریف شده و دروغه دیگه انسان معاصر را نمیشه با این حرفها راضیش کرد که بره یک چیزی را چشم بسته بپذیره و گستره ی دین ستیزی در جهان رو به افزایشه به خصوص با دین اسلام که نمیتونه جواب قانع کننده به منتقدین بده اما شدیدا میل به سرکوب مخالفان و گسترش جهانی داره . منم مثل تو با برچسب بچه باز به محمد مخالفم چون این واژه امروز این معنی را داره و 1400 سال پیش در اون جامعه چنین معنی نمیداد برای همینه که باید گفت معیار های اخلاقی متغیرند اما مسئله این نیست که ما چه اسمی رو این عمل بذاریم بلکه مسئله اینجاست که اعمال یک فرد که مدعی میشن کامل ترین فرده باید در هر برهه قابل دفاع و قابل الگو برداری باشه واگر یک بخشش تاریخ مصرف داره دیگه نمیتونه مدعی کامل بودن باشه.
like
عالی بود
+++
Ghashang bud. Albatte Loulita ye bichare ham tu neveshtash na be kesi fohsh dade va na tohini karde. Ye bar e dige matlabesh ro bekhunin.
افرین! دوست داشتم کامنتتو….
نکته‌ی دیگه اینه که شماها از کجا اصلاً تشخیص میدید که کدوم قسمتش مال گذشته بوده، کدوم قسمتش مال الان؟ احیاناً از طرف خدا به شما هم وحی میشه؟!!!
سارای عزیز
۱- در مورد ایراد و اطلاق «بچه باز» بر محمد که فرمودید با ان مخالفید نکته ای داشتم.
متاسفانه از آنجا که طرفداران دین اسلام، ان را دین ازلی و ابدی میدانند و احکام آنرا فارغ از قید زمان و مکان میدانند، و سنت محمد را هم بنا به توصیه خود محمد بی کم و کاست اجرا میکنند، این ایرادی وارد است چرا که هنوز که هنوز است در قرن بیستم و بیست و یکم در عربستان و در کل کشورهای عقب مانده اسلامی هنوز به عنوان مثال، رسم وحشیانه ازدواج با دختران خردسال وجود دارد و تحت عنوان «سنت نبوی» توجیه و حمایت میشود. اگر دین اسلام هم مثل ادیان دیگر خودش را متعلق به زمان و مکان پیدایش خود میدانست (یا این محدودیت با جنبش مردم به ان تحمیل میشد)، البته میشد این طور استدلال کرد که «در آنزمان چون در عربستان چنین رسمی رایج بود و محمد هم مردی از مردان و مردمان زمان خود بود این حرف در ان موقع که «محمد بچه باز بود» مصداق نداشت. امروز هم که محمد نیست و اگر هم بود با دختر ۹ ساله ازدواج نمینمود.»
اما مساله اینست که دین اسلام خود را فارغ از قید زمان و مکان میداند، و لذا متاسفانه استدلال بالا مصداق ندارد، چه شما از اطلاق این عنوان به محمد خوشتان بیاید چه بدتان بیاید.
۲- در مورد آزردگی خاطر خانم هما نوشته اید. من بالشخصه از بابت این آزردگی متاسفم، بیشتر متاسفم که ایشان چنان احساس این همانی با اسلام میکند که نمیتواند این مساله انتقاد یا بقول خودش توهین به دین اسلام را هضم کند. اما یادمان باشد که اگر ایشان یا هر کس دیگر، ابراز عقیده یا بقول خودشان «توهین» به عقیده مورد علاقه خود را از طرف کسی نتوانند بپذیرند و بهر طریق و بهانه ای بخواهند آنرا خفه کنند، بسیارانی هستند که عقیده ایشان را نمیتوانند بپذیرند و افراد و شخصیتهای عقیدتی ایشان را مصداق توهین به خود و اعتقاداتشان میدانند. آنوقت اگر این جماعت هم به تاسی از هما خانم در صدد خفه کردن هما خانم و مسلمانان همفکرشان برایند فقط تصور کنید که ما در چه جهنمی باید زندگی کنیم و جامعه ما در چه جوی از ترور باید زندگی کنند. بهر حال ما داریم در یک جامعه زندگی میکنیم با سلیقه های مختلف وباید با همزیستی مسالمت آمیز اختلافات همدیگر را تحمل کنیم و یاد بگیریم که با هم زندگی کنیم.
اگه در مورد چیزی که به اندازه کافی و دقیق ازش نمی دونی، کامنت نزاری هیچ کس بهت نمیگه کم اوردی. وقتی این طوری مثل احمدی نژادها راجع به همه چیز نظر میدی مرغ پخته رو هم به خنده میندازی.
در مورد اینکه چه چیزهایی در اسلام ازلی و ابدی هستند، ده ها کتاب مقاله موجود است که محدوده تقریبی ان را بیان میکند. لطفا اونها رو مطالعه بفرمایید.
محمد رضا
۱- اگر شما در جریان نیستی بدان که محمد گفته که شما از من پیش شما دو چیز باقی میگذارم، کتاب و سنتم. خود این به معنای ابدی بودن سنت محمد است. بعد هم توصیه به پیروی از هر دو را کرده است.
۲- در قران به صراحت گفته شده که هیچ رطب و یابسی نیست که در قران گفته نشده باشد که باز اشاره به کامل بودن و لازمان و لامکان بودن قران دارد. حتی عنوان شده که قران متعلق به تمام زمانها و مکانها است.
بنا بر این اگر میخواهی چیزی را محکوم کنی بجای اینکه یک حرف خنده دار از قبیل » اگه در مورد چیزی که به اندازه کافی و دقیق ازش نمی دونی، کامنت نزاری هیچ کس بهت نمیگه کم اوردی….» بزنی با دلیل و مستند آنرا رد کن و گر نه خودت مصداق گفته خودت که گفته ای «وقتی این طوری مثل احمدی نژادها راجع به همه چیز نظر میدی مرغ پخته رو هم به خنده میندازی…..» میشوی و این خنده ات هم بجای آنکه تو را آدم عاقلتری نشان دهد، با نهایت معذرت شما را آدم احمقی نشان خواهد داد، از نوع خنده هایی که در تیمارستان امین اباد از ساکنین آنجا دیده میشود، با نهایت معذرت. ضمنا در اسلام عزیز شما راجع به همه چیز کتابهای متعدد نوشته شده از آداب جماع با گراز دریایی گرفته تا احکام تخلی (قضای حاجت) در فضا و حالت بی وزنی. شک ندارم که در این مورد هم رساله ها نوشته شده که با «روشهای صد در صد علمی»!!!! از اسلام استخراج شده است، اما وقتی میخواهند حرفی را رد کنند، باید ان کتابها قبلا خوانده شده و ان دلایل در اینجا بیایند. ارجاع خواننده به خواندن کتاب نوعی فرار از بحث همراه با گرفتن ژستهای شبه عالمانه است.
ضمنا من نمیدانم که شماها چه اصراری دارید که خودتان را از احمدی نژاد جدا کنید و وی را به مخالفینتان بچسبانید. ظاهرا مثل اینکه تف و لعنت به احمدی نژاد «مد روز» است و شما مسلمین هم نمی خواهید از «مد روز» عقب بیفتید. وگر نه که احمدی نژاد هم یک مسلمان مومن بی رحم دنباله رو اولیا و انبیا بی رحم و خشن اسلام میباشد. مگر احمدی نژاد چه کرده که اولیا و انبیا شما نکرده اند؟ تنها کاری که تا حالا نکرده تجاوز به دختر خردسال میباشد.
برو شریعتی و غزالی بخوان, تفسیر قران عبدالعلی بازرگان و آرش نراقی که آنلاین موجود است را گوش کن, مستند هایی را که غربی ها درباره تمدن اسلامی وجنگ های صلیبی ساختند را نگاه کن , فیلم غزالی ovidio salazar را یک براندازی بکن ,به تجربه near death experience غولی مثل یونگ اعتنا کنع یادی از Cat Stevens که به اسلام گروید بکن. من از هیج دینی پیروی نمی کنم بنابر این نمی توانی به خاطرآن چه نوشتم بهم مارک مذهبی بزنی. فقط می دانم اگر بندازنت وسط دریا و هیچکس نباشه نجات ات بده آن وقت می فهمی ارباب واقعی چه کسی است.
راستی این ابوعلی سینا, ابن رشد , ابن خلدون , مولوی , حافظ , فارابی و …را هم وللش. این بیچاره ها کم هوش و قدیمی ونوکر دربار بودند می نشستند درمورد خدا و شریعت و عرفان مهملات می بافتند.
آقا ما رو نمودن با این ابن‌رشد و ابوعلی‌سینا و غیره. اینها در مقیاس زمان خودشون مطلع و کاردرست بودن. وگرنه دیگه کسی که از روی دستشون تقلید نمیکنه. من نوعی صد برابر ابن‌سینا بینش و دسترسی به منابع بی‌شماری برای کسب دانش دارم. قرن ۲۱ شد بابا!
کسی نگفت ابن سینا به درد امروز می خوره. اینها در جواب کسانی است که می گن دین یا این دین(از اساس) به درد نخور بوده است.
در ضمن در قرن 21 امریکایی ها توی امریکا برات مولوی می خوانند مثل باقلوا .
کالیفرنیا جان..
زندگی ابن سینا را بخوانی بد نیست. ایشان هر شب دمی به خمره می زده و حتی بهش تهمت کفر زدند همین مسلمان ها که امروز بهش افتخار می کنند! بیچاره را چوب دو سر طلا نکنید. این شعر از ابن سیناست:
کفر چو منی گزاف و آسان نبود
محکم تر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر؟
پس در همه دهر یک مسلمان نبود.
( معلوم نیست سر اون بیچاره چی اوردن شما از کفر و ایمانش گواهی میدی؟)
نمیخام از دین دفاع کنم، چون خودم رو مسلمون نمیدونم. ولی حالا که بحث شده، شما هم برو اثار ابن سینا رو در مورد لزوم نبوت، اثبات خاتمیت، اثبات معاد و ماورا الطبیعه بخوان. بعد بیا بگو هر کی با توهین به ادیان مخالفه با عمه بلقیس تو همترازه.
فقط بو علی نبود. با غزالی کارهایی کردند و با ملاصدرا و حلاج و ….تنها تفاوت من با تو این است که من می گم اگر کسی علم دین دست گرفت و بیداد کرد نیا بگو دین مقصر است. این نیرنگ ها از همان ابتدای تاریخ اسلام هم وجود داشته جایی که مخالفان پیامبر برای پیشبرد اهدافشان قران همان پیامبر را بر سر نیزه می کردند. این جور حیله گری ها را در مسیحیت و یهودیت هم می شه دید.
تفاوت های من و شما بسیار است کالیف جان. اما شباهت های ما بسیار بیشتر است. مثل اهنگ هایی که دوست داریم. مثل فیلم هایی که می بینیم..اینها مهم نیست..هیچی مهم نیست!حالا می فهمم چرا ویول اون پست ها را گذاشت
عزیز دل برادر از ابن سینا و حافظ و فلان و بهمان اسم بردی، گفتم بد نیست نامی هم از زکریای رازی، بزرگترین دانشمند ایرانی برده بشه:
رازی با وجود آنکه به خدا و ماوراءالطبیعه اعتقاد داشت، نبوت و وحی را نفی میکرد و ضرورت آن را نمی‌پذیرفت و در دو کتاب «فی‌النبوات» و «فی حیل المتنبین» به نفی نبوت پرداخته‌است.[۱۹] «از تعلیمات او این بود که همه آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح درباره مطالب عملی و نظری به‌دست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند، در حقیقت دین زیان‌آورد است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همه مقامات همه سرزمین‌ها شک داشت.»[۲۰] این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی بر علیه او شد و او را ملحد خواندند و آثار او را رد کردند.
هزاران نمونه دیگه هم از این قبیل هست. حالا به نظرت حق با کدوم طرفه؟ ما یا شما؟ من که میگم «از نظرگاه است» این آدمها دلیلی بر حقانیت دین اسلام یا نفی اون نیستن(دقت کن : هیچ کدوم. نه ابن سینا نه زکریای رازی) دلیلی که برای بربریت این دین میشه آورد مباحثیه که هزاران بار مطرح شده اما شماها هیچ دلیل و برهان منطقی و هیچ جوابی براش نداشتید!
عزیز دل خواهر بنده مدت هاست که از مرحله اسلام فقاهتی عبور کردم و بوعلی و رازی به زندگی امروز من دخلی نداره . اما طوری حرف نزن که انگار میسحیت و یهودیت و هندویسم و غیره کارش خیلی درست است. من خودم را مذهبی نمی دانم . بنابر این لطفا بحث «ماها و شما ها نکن».اما مثل خیلی از کامنت گذارهای دیگه «فاشیسم علیه مذهب» را همانطور خطرناک می دانم که «فاشیسم مذهبی» را. یک نگاه به شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی بکنی بد نیست.
عزیز دل در مورد همین مولوی و شمس هم بحث هایی هست
از قرار معلوم مولوی دختر خونده ای داره که به عقد شمس در میاره یعنی دختری 16 ساله رو به عقد مردی بالای 60 سال و در آخر هم شمس اون دختر رو اینقدر میزنه که زیر دست و پاش جون میده
http://ferdowsistudents.cloob.com/club/post/show/topicid/1469945/%C2%BB+***%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87+%DA%A9%D9%84%D9%88%D8%A8+%28%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C+%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%29***//clubname/ferdowsistudents/curpage/2
در این باره کتاب کیمیا خاتون نوشته خانم سعیده قدس رو توصیه میکنم البته منابع دیگری هم هست که خودتون میتونید دنبال کنید
کالیفرنیای عزیز! فاشیستهای آلمانی گفتن یهودیها چنین و چنان، بعد گرفتن اونارو کشتن! ولی الان در تمام اینهمه مدت بحث و جدل کدوم یکی از منتقدین یا به قول شما توهین کنندگان به اسلام و مسلمین گفتند که مسلمونهارو باید سوزوند یا ریخت تو دریا؟؟؟ ما که همش داریم نعره می زنیم میگیم حاکمیت قاون! اونم نه قانون اسلام نه قانون هیتلر، قانون جهانشمول طبق مصوبه های سازمان ملل متحد و اصول پذیرفته شده جهانی! این دین شماست که در آیه‌ی 29 سوره‌ی توبه میگه با افرادی که از دین شما نیستند و دستورات دینتون رو اجرا نمیکنن بجنگید تا مجبور به دادن جزیه بشن؟ این دین شماست که شماهارو تشویق میکنه به جنگ علیه کافر و یهودی و عالم و آدم! بعد اونوقت شما از بی دینان می ترسی که مثلا طرز فکرشون عین طرز فکر فاشیستهای آلمان نازیه؟؟؟ برادر من مغلطه هم حدی داره خوب!
light عزیز
من هم که هم اش نعره می زنم جدایی حکومت از دین بلی اما زیر سوال بردن یک دین از اساس نه آن هم وقتی کسی ترجمه وتفسیر های کاملا غلط از قران را خوانده و همه اش از آن quote می آره.
جالبی کار اینجاست که هی من می گم مذهبی نیستم و هی شما می گی » این دین شما». یعنی حرف من را توی context نمی خوانی.
pas in germani madar ghahbeh yek zan boudeh khodesh jendeh boudeh jalebeh hala mifahmam chera mehdi bash khoubeh
زمانه ما شده دورانی که اگر با دین مخالفت نکنی یعنی روشنفکر نیستی.
نه الان بحث مخالفت با دین نیست. بحث اینه که یکسری میخان بقیه رو ادب کنند و بهشون درس دموکراسی بدن. واسیه همین اساتید هر جور توهین رو به عقاید بشاگردهای به زعم خودشون دیکتاتور مسلک روا میدونن تا اونا دقیقا متوجه بشن که دموکراسی و ازادی بیان چقدر خوبه. هر چند وقت یکبار هم برای محکم کاری تاکید میکنند که این اهانت ها از نتاج سحر است و باشد که صبح دولت ما بدمد!
@ محمد رضا
با دریافتی که من از ایرانی 40 سال خارج نشین و یا بزرگ شده در قلب مهد آزادی یعنی امریکا دارم که از دین و حضور سنگین سایه حکومت اسلامی هیچ بویی نبرده باید بگم صبح دولت ما حالا حالا نخواهد دمید. مشکل ما چیزی بسیار فراتر از دین است.
به محمد رضا و کالیفرنیای عزیز
نظر من برخلاف شماست
اتفاقا همین بحث ها و گفته گوها پایه های دموکراسی و آزاداندیشی رو شکل میده
همین بحثهایی که چند نفر بتونن در کمال آرامش به نظرات هم گوش بدن و در آخر هم با هم دوست بمونن
همین آمریکایی که شما ازش صحبت میکنید با بحث و گفتگو و مباحثه به اینجا رسیده که انسان سیاه پوستی که تا کمتر از 2 قرن پیش برده بوده حالا رئیس جمهور هست
باید باور داشته باشیم که یگانه راه رسیدن به دموکراسی همین بحث ها و گفتگوهاست
حتی اگر دموکراسی رو به زور هم به جامعه ای وارد کنن قبل از اینکه این دوران رو پشت سر گذاشته باشه قطعا اون دموکراسی پایدار نخواهد ماند
تنها چیزی که باید به اون تعصب داشته باشیم اینه که به هیچ چیز تعصب نداشته باشیم و این به دلیل درسی هست که تاریخ و علم به ما نشون داده
چه عقاید و باورهایی بودن که قرنها جماعتی کثیر به اون باور داشته/دارن و حالا خلاف اون ثابت شده و همین چیزی هم که حالا ثابت شده تا زمانی محترمه که باز چیز دیگه ای در ردش به اثبات نرسیده
یک نمونه اگر بخوام بگم همین جریان ختنه کردن خانمها هست که هنوز در خیلی از کشورهای آفریقایی و حتی برخی از شهرهای جنوبی ایران یک رسم گریز ناپذیره و در اون جوامع اصلا نمیشه این نظر رو به نقد کشید در حالی که وقتی ما از بیرون داریم به قضیه نگاه میکنیم میگیم بابا این رو که دیگه علم ثابت کرده چرا اینا قبول نمیکنن
در این مورد کتاب گل صحرا نوشته خانم واریس دیری که خودشون این تجربه رو در 5 سالگی پشت سر گذاشتند توصیه میکنم که خیلی هم جذاب و تعمل برنگیزه
پاینده باشید دوستان عزیزم
کالیفرنیای عزیز
صحبت سر زیر سوال بردن یا نبرد قران نیست که علامت روشنفکری هست یا خیر. صحبت سر «حق زیر سوال بردن » قران و اسلام است. حرف اینست که هیچ مکتب و عقیده ای انقدر مقدس نیست که نتوان آنرا بزیر سوال، نقد یا بقول اسلامیست ها «توهین» در امان باشد.
این منطق ضعیفیه که بگیم دو ملیارد ادم یک چیزی را قبول دارند پس حتما یک چیزی توش هست که درسته چون اکثریت هرگز دلیل حقانیت نیست .یک نفر گفت که زمین گرده در مقابل هزاران نفر که میگفتند زمین مسطحه.
و این هم منطق ضعیفیه که فکر کنیم چون شریعتی و بازرگان و ابن خلدون و ….گفتند فلان حرف درسته پس درسته .چون در مقابل اینها هم میشه اسامی صد ها نفر را قطار کرد که اتفاقا در همین دوران زندگی میکنند و بسیار باهوشند و اساسا معتقدند که خدایی وجود ندارند مثل هاوگینگ . شهرت علمی یک نفر به حرف هاش اعتباری میده که در باره اش فکر کنید نه این که هر چی گفت بدون فکر تایید کنی . مثلا دکتر شریعتی خیلی حرفهای قشنگی در باره ی اسلام زده اما اون حرفها بیشتر شبیه شعر زیباست و شباهتی به اسلام واقعی نداره. و با باور همین حرفها در باره ی اسلام بود که انقلاب 57 به این امید شکل گرفت که این اسلامی که شریعتی تعریف کرده بیاد و ما را از ظلم نجات بده. فکر میکنید چرا علما ی اسلام شریعتی را قبول ندارند؟ چون حرفهاش به هیج جای دین اسلام نمیخوره و من دراوردیه .
من کی گفتم شریعتی را باور کنی؟. من کی گفتم چون دو میلیارد آدم به اسلام باور دارن پس حتما یک چیزی توش هست ؟شما این جمله ها را از کجای نوشته من آوردی؟ اشاره من هم این بود که اکر مثلا هاکینز خدا باور نیست غول های دیگری هم بوده اند که خلاف او بوده اند. در ضمن اگر شریعتی خوان باشی مهمترین چیزی که در نوشته هاش می بینی تاختن به اسلام آخوندی و سنتی است. حالا چرا از بین این همه غول تاریخی که اسم بردم بند کردید به این شریعتی که به پای آنهای دیگر نمی رسد؟ جالب است که شما حکم هم صادر می کنی که شریعتی علت اصلی انقلاب ایران بود و نه فساد حکومت پهلوی واختناق سیاسی. من وقتی می گم ما حالا حالا ها هیچی نمی شیم حق دارم والا.
مگه کسی میگه شما به زور بیا مسلمون بشو؟ مگه بحث سر اینه که کسی دین رو نقد نکنه؟ ما داریم میگیم به اعتقادات کسی توهین نشه. چه ۱.۵ میلیارد مسلمون، چه هفت میلیون بهایی، چه دو میلیارد اتیست و …اصلا مگه به عدد و رقم است این موضوع؟
الان تو جمهوری اسلامی هم یکسری دارن بدترین توهین ها رو به بهایی و زرتشتی ها میکنند. خوب اونا هم یکسری عقایدی دارن که هم از نظر مسلمونها مسخره است و هم برای اتیستها، منتهی از دو زاویه دید مختلف. خوب با این منطق جمهوری اسلامی رو هم نمیشه محکوم کرد. میشه؟
مغلطه نکن برادرم! محمدرضا جان! داستان توهین نکردن به عقاید، بحثی است محصول دنیای مدرن و حاکمیت قانون. در کشوری که قانون حاکم باشه (قانون درست و درمون منظورمه، نه قانونی که در اون مجازات همبستر شدن با مردی دیگه، سنگساره!) هرکس حق داره هر عقیده ای داشته باشه، مادامیکه عملی خلاف قانون انجام نده و عقیده و باور اون شخص موجبات صدمه زدن به اشخاص دیگه رو فراهم نکنه. در چنین جامعه ای نباید به غقاید دیگران توهین کرد. در صورت زندگی کردن در همچین جامعه ای و با چنین طرز تفکر و برداشتی از قانون و عقیده، حرف شما کاملا متین….
اما……….. در مملکت گل و بلبل ما که همانا ایران خودمان باشد، همین مذهب، قوانین مذهبی و عقاید مذهبی است که اینهمه فلاکت به بار آورده! جان مادرتون نگید که اسلام در ابتدا اینطوری نبوده، اینها قوانین ساخته دست ملایان است و در طول زمان چنین و چنان شده! اگه دوست داشتید چند تا منبع معتبر بهتون معرفی میکنم، یک هفته، فقط یک هفته جان عزیزتون برید بدون تعصب مطالعه کنید. خواهید دید این اسلام عزیز از ابتدای شکل گیریش همین گندی بوده که الان هست.
جمهوری اسلامی حق نداره به عقیده زرتشتی یا بهایی توهین کنه مادامی که اون زرتشتی یا بهایی بواسطه عقایدش به دیگران صدمه ای نزده! من حق دارم به اسلام توهین کنم چون قانون همین اسلام داره به همنوعان من صدمه می زنه. فکر نمی کنم لازم باشه از مصادیق صدمه هم براتون بگم؟ چون تکرار مکرراته!
اصلا همه اینا که گفتی فرضا درست. شما کدوم کشور متمدن رو سراغ داری که برای یک گروه و مسلکی حکم دستجمعی صادر کنه؟ مثلا شبیه این که چون شاکی از مسلمونها خسارت دیده یا مثلا خانواده اش رو یک بمب گذار استشهادی ترکونده شده، حالا از این به بعد بازماندگان حق دارن به مسلمنها فحش بدن و اونا رو تحقیر کنن؟
خوب حزب فاشیست هم میگفت یهودیها (نه فرضا این صد نفر یهودی) با احتکار و جاسوسی برای دشمن به منفع قوم اریایی ضربه زده اند و …
این استدلال شما به این مرام فاشیست ها خیلی شبیه است، من غم اسلام و دغدغه دفاع از مقدسات ندارم، این تشابهات صدای من رو در اورده .
نه شما نمیگی دین را نباید نقد کرد. شما زرنگترید! شما میخواهی برایش «نظارت استصوابی» قائل بشی تا با حق «وتوی» خدادادی و با اسم رمز «توهین ممنوع» به موقع به ازادیهایش و حقوقش هجوم ببرید.
هما جان
توهين اينه كه دين سما يه انسان رو به جرم اين كه زنه ، نصف انسان ديگه حساب مي كنه .
توهين اينه كه قرآن به مرد اجازه ميده زنشو بزنه . مراجعه كن به آيه الرجال قوامون علي النسا…
توعين اينه كه ديه قطع بيضه چژ يك مرد از كل ديه يك زن بيشتره .
اين ها رو به تو گفتم كه زني و طرفدار سرسخت دين انسان ساز
راستي تو بهشت اگه بهت حوري هاي چشم سياه بدن ، چي ؟
تو نمی خواد غصه ما زنان را بخوری و از دين انسان سازحرف بزنی چون نه معنای قرآن را می دانی و نه فلسفه ی احکام را
نمی فهمی وقتی اسلام ظهور کرد دختران را زنده بگور می کردند و اسلام به زنان شان وارزش داد.
البته از نظر شماها زنان اگرعروسک خیمه شب بازی باشد و هرشب در آغوش کسی بیارامد این عین احترام به زن است!!
عربا دخترا رو زنده به گور می کردن بعد خدا گفت نه زنده به گور اونجوری نکنیدشون ، شماها صاحبشونید..بپیچیدشون لای هفت لا چادر بعدشم حبسشون کنید تو خونه کسی نبینتشون اگرم حرف زدن بزنیدشون…خوب خیلی ارزش داده به زنا این دین اسلام…بعدشم عزیز جان از اون سر پشت بوم چرا میفتی؟ ما کی گفتیم هر شب بغل یکی بیارامد؟ صحبت ما هنوز سر حد اقل های حق آدمیزاده..این که اگر از دست یک شوهر دیوانه ای جونش به لبش رسید ، بتونه راحت و بی دردسر از شر یارو خلاص بشه..این که بتونه لباس راحتی که دوست داره بپوشه (نگفتم با بیکینی بیاد تو خیابون ) حالا اگر ما هم معنای قرآن رو فهمیدیم و هم فلسفه احکام رو و سی سال هم با همون سیستم زندگی کردیم اما هر روز سوال هامون بیشتر و بیشتر شد و درنهایت به کل ماجرا شک کردیم نه از روی بد بینی و شرک و انکار..مثل یک آدم معمولی نشستیم با خودمون فکر کردیم ، کتاب های اقایون و خانوم ها رو خوندیم ولی نتونستیم خودمون رو راضی کنیم که این دین یا سیستم یا هر چی کلا درست درسته و ما باید دقیقا به همون چیزایی که خدا هزار و چهارصد سال پیش درباره آدم و عالم گفته فقط اعتقاد داشته باشیم و هیچ قانون جدیدی برای انسان امروز که قابل مقایسه با عربهای اون موقع نیست وجود نداشته باشه ؟
بابا مثل این که یادتون رفته..ما هم در خانواده مسلمون به دنیا اومدیم…مدرسه اسلامی رفتیم ، همون کتاب بینشی که شما خوندید خوندیم…اما حالا بزرگ شدیم ، دنیا دیده شدیم ، چهار تا کتاب خوندیم و سوال داریم ، دیگه خیلی چیزها رو نمیتونیم به راحتی بپذیریم…و متاسفانه استدلال این آقایون و خانومها در بسیاری موارد برای ما قابل قبول نیست
مينوخانم
شماهم جواب كامنتتونودرپست قبلي درمورد نظرمن بريد بخونيد شايد درست گفته باشم؟! نظرتونوبگيد مابفهميم
شما که معنای قرآن رو میفهمی ممکنه به ما هم بگی که چرا مرد میتونه زنشو بزنه ولی زن نمیتونه اگه مرد چنین کرد و چنان کرد؟ ممکنه بگی چرا ارزش من نصف یه مرده. قصد توهین ندارم ولی شما که فلسفه احکام رو میدونی ممکنه بگی چرا یه مرد باید دوتا زنو بکشه تا اعدام بشه ولی زن اگه بیضه آقا رو قطع کنه دیه اش جونه شه.
در ضمن در عربستان دختران رو زنده به گور میکردند نه در ایران. درایران زنان قرمانروا داشتیم. زنان شاعر داشتیم و … مگر اینکه قرآن فقط برای عربستان نازل شده باشه.
agree
2 کلام حرف حساب
ببخشید بنده سوال دارم اونوقت این اسلامی که به قول شما در عربستانی که دخترها رو زنده به گور میکردن اونها رو زنده به گور نکرده و بعدش شدن مایملک اقایون به چه درد ایرانیها میخورده که زن در همان زمان در ایران وزیر و پادشاه بوده عجیبه که ما همش چیزی رو که به ما تعلق نداره به خودمون میچسبونیم عجیبه که ما جوش چیزی رو میزنیم که از نظر زمان و مکان به ایرانیها تعلق نداره
j
کاش که مرام و مسلکی می داشتی و معلق در دنیا نمی بودی بجای تعریف درست توهین، خود به اعتقادات ، دین و انسانیت توهین نمی کردی و ژست روشنفکری نمی گرفتی و کمی واقع نگر می بودی و پشت شعارت، شعور نهفته بود
و این گونه به تاریخ نامطمئن استناد نمی کردی و می فهمیدی تاریخ بینش ساز و ایدئولوزی آفرین نیست تا حکم کنی «در صدر اسلام پیامبر با بچه 6 ساله در رختخواب بازی می کرد…»!!
به قول آن شاعر نکته سنج:
نه عقل ترا كه وصف عاليت كنم / نه فهم ترا كه حرف حاليت كنم
نه ريش ترا كه ريشخندت سازم / نه خايه ترا كه خايه ماليت كنم
افسوس افسوس
مینو جان ببخشید که خایه ندارم. اما کاش شما که عقل و فهم و ریش و خایه همه را با هم دارید یک کمی انصاف هم داشتید.تقصیر منه پبغمبر شما با ران های عایشه بازی می کرده؟ پس ببخشید!
نسوان عزیز
هنوزهم با خودتت درگیری داری که به دنبال کشف جنسیتم می گردی! من که رسما اعلام کرده بودم، مگه ادبیات ما زنها رو نمی شناسی عزیزم.
می دونی مشکل بعضی ها چیه؟ اینه که رو دستاشون وایستادن میگن تقصیر من چیه بقیه چپه راه می رن!
@کالیفرنیا
شما چرا فکر کردی که منظورم به شما بوده ؟من از دو نوع تفکر حرف زدم که منطقا ضعیفه .در و در کامنتهای پست قبل دیدم .البته بخش دوم به چند تا کامنت شما برمیگرده . اما روی صحبت من فقط شما نبودید.البته من ابن خلدون نخوندم ولی در نوجوانی کتابهای شریعتی را خواندم. نمیدونم سنتون قد میده یا نه ولی در زمان انقلاب جوانها بسیار تحت تاثیر کتابهای شریعتی بودند و اگر کسی منکر تاثیر ایشون در ایجاد انگیزه های مذهبی در نسل اونروز بشه معلوم میشه که با جامعه ی اونزمان اشنا نیست البته اگر متعلق به نسل بعد از انقلاب باشید حق دارید چون اینها را جایی ننوشته اند. اما در مورد غولها که صحبت کردید میخواستم بگم من به وجود هیچ غولی اعتقاد ندارم و مدتهاست فهمیدم که غولها فقط تو افسانه ها هستند وتنها ابزارم برای شناخت دنیا و تصمیم گیری درباره ی اون اندیشه ام است و بس.
سارا
اندیشه شما سوار اندیشه گذشتگان است چون اگر به تنهایی توی یک جنگل بزرگ شده بودی حتی حرف زدن بلد نبودی چه برسه به اندیشیدن.
دنیا همیشه غول داره. برای همین یکی می شه بیل گیتس وی یکی می شه خامنه ای.
@ کالیفرنیا
بر منکرکش لعنت. چه ربطی داشت؟
خودت گفتی
«غولها فقط تو افسانه ها هستند»
LOL
البته کامنت اخری مربوط به کامنت قبلی شما بود و الا هنوزم میگم غولی وجود نداره.منظورم از غولهایست که بشه همیشه تو همه چی بهشون اقتدا کرد و گذاشت به جای ما بگن چی خوبه چی بد.
اقتدا که نه. فقط باید نکته های نابی را که یکی دیگه قبلا گفته بگیری بریزی توی وجودت و خودت را اعتلا بدی.
پست کاملا بی محتوایی بود.
حیف که چند سطر بالاتر معلوم شد که خایه ندارم. وگرنه در پاسخ شما می نوشتم:
به تخمم!
هااااااااا ها ها ها،خیلی جواب توپی دادی لولی
luli eyval be valet eyval
LMAOOOOO
خدا لعنتت کنه 🙂
ولی اگه به ایشون جوابی نمیدادی فکر کنم برازنده تر بود آبجی چون روژان فقط نظر خودشو داد
ها ها من دوتا دارم می تونیم share کنیم خواهر.یک چشمک لوس !!
نقد: خوب
توهین: بد
چون حس کردم ذهن کوچولویی داری، گفتم شاید اینطوری بتونی بفهمی.
نمی دانم این چه دردی است که مسلمان اصرار دارد تا غیرمسلمان را به کیش خویش در آورد و غیرمسلمان مصر است تا پرده از نگاه تار مسلمان بردارد تا آنچه وی می بیند و مسلمان نمی بیند بر وی آشکار سازد.
چرا به اصل اساسی «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» التزام پیدا نمی کنید؟
مسلمان اگر نیک است و گر بد، تو برو خود را باش. و البته بالعکس
چرا هر بار یک طرف در صدد رنجش طرف دیگر بر می آید و سعی دارد با حقیرترین کلمات موجبات ناراحتی طرف مقابل را فراهم آورد؟
هر چند که به قول حضرت حافظ:
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید – گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
من به شخصه همواره سعی کرده ام اگر کسی مخالف، یا موافق، حرفی از روی منطق و استدلال و با بیان صادقانه و پسندیده گفت، بی هیچ تعصبی درآن باره بیندیشم و اگر کلامی ناپسند و پوچ گفت بی اعتنا بگذرم.
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم از او – ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
متاسفانه، حالا که جامعه بیش از هر چیز به حکمت و شوخ طبعی و نکته بینی اساتیدی همچون حافظ و سعدی دارد مطاع پرطرفتار فحش و هجو و هزله. مهم نیست راجع چی و با کی داری بحث میکنی، منطق صفر و یکی حاکمه. تو یا با من موافقی که کارت درسته یا داری تو جهل مرکب دست و پا میزنی و نمی فهمی که نفهمی. یه بار دیگه همین پست رو بخون، داره میگه یا بایست به اسلام توهین کنی یا تمام تبار و هویتت تو این ده سطر خلاصه میشه. خلاص! از نظر نگارنده، هیچ حالت سوم یا بینابینی متصور نیست.
محمد رضا؟ یک کم یواش تر
چی شده که تو با ما چپ افتادی؟ این پست طنز است. چرا این قدر بیخودی دعوا داری؟ تو خودت اینجا تا حالا دیدی که من به کسی توهین کنم؟؟؟ نه دیدی؟ جون من..اگه دیدی بگو
نه، ولی طرز تفکرت طوری شده که حتی نمی تونم بگم که یه دیکتاتور بالقوه ای و اگه اوین کهریزک داشت چه ها که نمیکردی. حس میکنم که حتی اون مرحله رو هم رد کردی و تبدیل به یه فاشیست بالفعل شدی. ترمز بریدی آبجی!
نسوان عزیز تعجبی نداره. دست اسلامی جماعت که از منطق خالی بشه زبان تهدید و خشونتش باز میشه.
Mosalmun esrar dare ke digaran ro be kish e khodesh dar are chun vazife-ye dinish e (amr e be ma’ruf o nahy az monkar). Age shod ba zaban e khosh va age nashod ba shamshir, hamantor ke ba mardom e Iran o Mesr o Yunan o Espania o kheyli jahaye dige kardan. Amma gheyr e mosamlun hich esrari nadare ke mosalmunha ro bidin kone. Faghat mige yeki ke dast az sar e ma bardarin (albatte biadabanash kheyli behtar maghsud ro miresune, amma sharm e hozur mane› az neveshtanesh mishe) ta zendegimum ro bekonim, va yeki in ke ta ye harfi zadim fori rag-haye gardan bala nayad ke be e’teghadat e ma tohin kardi.
در قطعنامه تازه این کمیته، به «تحولات منفی» در عرصه حقوق بشر ایران از جمله «تشدید سرکوب مدافعان حقوق بشر، گزارش استفاده بیش از حد از زور، بازداشت های خودسرانه، محاکمات غیرمنصفانه و اتهام های شکنجه» اشاره شده است.
در این سند، شلاق و قطع عضو که در موارد خاصی در نظام حقوقی ایران قانونی هستند، به عنوان مصادیق شکنجه و مجازات های غیرانسانی و بی رحمانه ارزیابی شده اند.
این در حالیست که آقای لاریجانی در نیویورک تاکید کرده که ایران از پیچیده ترین و دقیق ترین سیستم های قضایی در دنیا برخوردار است.
او گفت: «ما به داشتن چنین سیستمی افتخار می کنیم. در این سیستم قضات صرفا بر اساس قوانینی که برای ما محترم هستند حکم می دهند و کسانی که قوانین ما را نمی پسندند حق توهین به آن را ندارند.»!!!!!
نقل از بی بی سی
لینک :http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2010/11/101118_u01_unga-iran-rights.shtml
اینا میگن حرف بزنید درباره قوانین «ما» توهین کردید…یعنی کلهم اجمعین خفه شید دیگه !!
یه نیگا به کامنت بالایی بنداز، بد نیست.
تو ودوستانت تازه فهمیدید توهین کاربدیه چطورشد بعدازین مدت طولانی که شما بی وجودای اش ولاش به ایران به افتخارات این اب وخاک به اعتقاداتی که درروح وجسم مردم خانه کرده به همه مردهای ایرانی حتی بعضی وقتا به دوستای خودتون توهین کردید حالا اومدی میخوای توهین رو تفسیر کنی جنده خانم وجودامثال شما توهین به ملت ایرانه توهین به ارزشهای هزاران ساله قوم ایرانیست اما شما ها که گول این تعریفای کامنت گذارا رو خوردید روز به روز گستاختر شدید اینو بدون به تمام اون چیزایی که براشون ارزشی قائلم امثال تو رو نابود خواهم کرد به یاری خدا واگر وجودش رو داری کامنت مخالفین رو حذف نکن تا تو دوستان کثیفت رو ادم کنم شماها همتون هرزه اید همتون بی هویت وبی اصل ونسبید به پیامبراسلام توهین میکنید منم به همه اون چیزایی که دارید توهین میکنم گرچه شماها حتی ارزش توهین کردن هم ندارید اما اگرکسایی مثل من ساکت باشند شماها گستاختروگستاختر میشید چون این رسم جنده ها وکونیهاست هرچی بیشترکس وکو.ن میدید بیشترپررو میشید بیاری خدا اگردیدم کامنتام رو حذف کردی یک وبلاگ مخصوص شما خواهم ساخت وریشه گندیده شما را زبنیاد خواهم کند امیدوارم دیگه توی این وبلاگ توهینی نسبت به مقدسات نبینم وسخن اخراینکه شما کثافتا نمیتونید با این چرت وپرتا ذره ای به شخصیت پیامبر بزرگ اسلام خللی وارد کنید لولو جون اگه گیرت بیارم همچین کونت میذارم که تا عمرداری نتونی روی باستنت بنشینی ///–
این حرف ها زشته! توهین نکنید، اینجا یه محیط خانوادگیه. یه ادمی فلسفه اش این بود که اگه کسی به شما سیلی زد اون طرف صورتتون رو هم بیارید جلو، اگه جامه شما رو غارت کرد دستار رو هم بدید ببره. عالمگیر شد پیامش. یکی دیگه هم میگفت شما به اعتقادات مخالفاتون توهین نکنید، مبادا که اونا به خدای شما توهین کنند، اونم عالمگیر شد پیامش.
کنترل کنید خودتون رو، اگه بجای گفتگو مجازی، این یه میز گرد حقیقی بود چکار میکردید شما با هم.
@ محمد رضا و كاليفرنيا
نظر و عقيده هايم به شما دو نفر خيلي نزديكه
اگر اول نوشته هاي شما دو نفرو ميخوندم ، مطمئنم كامنت نمينوشتم 🙂 چونكه شماها مطلبو بهتر گفتيد.
از شما دو نفر تشكر ميكنم
نمونه ادبیات و تفکر یک مسلمان! خدائیش این حرفها توهینه یا نوشته های این پست؟ قضاوت با شما…..
بعد الان چند نفر هم پیدا میشن میان میگن نه اینجوری نیست! این نفوذیه، این میخواد اسلام و مسلمین واقعی رو خراب کنه، اینجور آدمها تعدادشون در میان مسلمونها بسیار بسیار بسیار اندکه و………… بعد اون فیلمهای سر بریدن و شلاق زدن و سنگسار کردن و بمبگذاری در همه نقاط دنیا و انفجار برجهای دوقلو و ……… همه اینها هم کار همون یک عده بسیار بسیار بسیار اندکه! وگرنه بقیه مسلمونا که همه در ادب و نزاکت و کمالات سه تا سور زدن به بقیه مردم دنیا!!!
ببین من قبلان کامنت هاتو نخوندم و درست نمیدونم فلسفت چیه؟؟اما اینجور که داری اینجا میگی اگه طرفدار پیغمبر و خدا و دین و این حرفایی که اوکی ما هم هستیم.اما فکر نکنم پیغبر هر مخالفی که داشت اینجوری به جونش میفتاد و فحش و فحش کاری میکرد یا تصمیم میگرفت فلان بقیه بذاره. کلا قبول کن،با این کامنتت شخصیت بدبختتو رو کردی.شانس بیاری کاممنتت خود به خود پاک بشه.
نتیجهٔ اخلاقی:خیلی بی‌ادبی
به فلسفه ماجرا و داستان تكراري نقد چيست توهين چيست كاري ندارم
صراحتا اعلام ميكنم كه علقه و دلبستگي هاي مذهبي و اسلامي دارم و در عين حال با اهانت به مذاهب و پيغمبر مشكلي ندارم.
از انفجار هاي شخصيتي و عملي جمعي از مسلمانان متنفرم اما ميدونم راه حل مشكلات اينجور تاختن هاي تند و تيز نيست. به قول دوستمون
«خون به خون شستن محال آمد محال»
جنگيدن با اسلام يا هر مذهبي حلآال مشكلات نيست.
دوستاني كه اينجا تشريف دارن از جمله خودم با حكومت سي و خورده ايي ساله جمهوري اسلامي مشكل داريم و تصور ميكنيم آخوند همان اسلام است. و همه چيزو با همه چيز قاطي كرديم.
——————————————————————————–
كاري كه شما[لوليتا] انجام ميدي فقط و فقط تحريك هست.
يعني حتي بيشتر از اوني كه توهين كني تحريك ميكني . [اكثر جنگ هاي حيدري نعمتي بي حاصل در اين وبلاگ ريشه در نوشته هاي شما داره و خودت اينو بهتر ميدوني و يواش يواش دارم به اين باور ميرسم كه خوشت مياد از اين مباحث بيهوده و بي نتيجه]
بحث مذهبي بي حاصل و بي نتيجه نيست اما جنابعالي جوري كارو مديريت ميكني كه حاشيه بر متن غلبه داشته باشه.
——————————————————————————–
خانم من براي شما احترام قائل هستم، بعضي از نوشته هاي قبلي شمارو مثل [] نگه داشتم. و ميدونم كه اصولا فروعا با من حال نميكني.
ولي ميخوام ازت خواهش كنم كه دست از عصبانيت بردار، اينجوري نتيجه عكس ميگيري. رويه شما در تحليل اجتماعي، سياسي و مذهبي بيشتر شبيه صحبت هايي هست كه در تاكسي و يا صف هاي سابق شير كوپني انجام ميشد. منتها با اين تفاوت كه بوي تروريسم از بين كلماتت به مشام ميرسه. در حد لاليگا
——————————————————————————–
تو صراحتا فرياد ميزني با توهين به مذهب كاملا موافقم.
اينجوري منم به عنوان مذهبي متعصب با توهين به تو موافقم ( و ميدوني كه توهين حد و مرز نداره)
و بعد از يك ماه اين نتيجه اين ميشه كه صبح تا شب به همديگه انواع جفنگيات رو دايورت بديم.
چند صباح بعد كه اهانت و تحقير عادي شد. چهار نفر مذهبي يا غير مذهبي كه در فلسفه ي راديكاليسم اشتراك نظر داشته باشند اعلام ميكنند كه با كشتن مخالفان خود موافقن و تو خود حديث مفصل بخوان از اين دفتر
——————————————————————————–
ماهارو (مخالف و موافق)نگاه نكن با كيبور جواب ميديم .
شيوع و همه گير شدن اين نوع ادبيات باعث خواهد شد كه افرادي اسلحه به دست بگيرند.[ مذهبيون و غير مذهبيون راديكال]
كسي [به فتح كاف]چه ميدونه شايد شوخي شوخي يه روزي رسيد كه مثل ماروني ها و مسلمانان لبنان افتاديم به جون هم ديگه. و تو و يكي مثل تو و من قرباني درگيري هاي مسلمانان و آريائيان روشن ضمير و آزاا!!!د انديش شديم.
شما به هر دلايلي تشريف برديد از ايران ، اما چرا فكر ميكني » ديگي كه براي من نجوشيد همان بهتر كه سر سگ در آن بجوشد»
چرا فكر ميكني آشوب و بلوا نسخه ي خوبي براي اين كشور است ❗ ❓
بابا دمتون گرم! ادم کامنت های شما رو که میخونه امیدوار میشه که همه فناتیک نیستند و هنوز یه کور سویی از خرد جمعی وجود داره.
امید ۶۶۶
گفته ای که ……..»تو صراحتا فرياد ميزني با توهين به مذهب كاملا موافقم. اينجوري منم به عنوان مذهبي متعصب با توهين به تو موافقم »
توهین به اشخاص خیلی فرق داره با توهین به عقیده. شما (هیچکس بطور کلی) حق نداری به فرد دیگری توهین کنی، یا به نحوی به وی صدمه بزنی اما انتقاد و حتی توهین به عقاید صد در صد مجاز است. این دومقوله بطور کلی با هم فرق دارند.
ضمنا عنوان کردن اینکه محمد به بچه تجاوز متکرده که توهین نیست، عین واقعیت است.
1- فکر می کنم علت اصلی دشمنی افراطی بیشتر افراد با اسلام، تجربهء جمهوری اسلامی و این انتفاد باشه که دین بدل به وسیلهء کسب قدرت شده. اگه اینطوره، چرا یقهء هما و امثال هما رو می گیرید؟ حرفی دارید، برید مرد و مردونه (یا زن و زنونه) به جمهوری اسلامی بگید.
2- استدلال می کنید که چون جمهوری اسلامی به اسم مذهب با شما چه و چه کرده، پس شما هم مجازید به تلافی اون، دمار از روزگار هرچه آدم مذهبی هست دربیارید. اگه اینطوره، پس چه فرق است بین شما و اونها؟ می دونم، البته یه فرق هست و اونهم این که فعلا دست شما از اوین و کهریزک کوتاهه، ولی با این همه تندروی، بعید نمی دونم اگه چرخ زمان بچرخه و روزی اختیار اوین به دست شما بیفته، صدها برابر بدتر بلا به سر «گمراهان» بیارید…
3- اگه یه زمانی آلمان نازی متوجه بشه که می تونه از عقاید و نوشته های نیچه برای پیشبرد اهدافش استفاده کنه و مرتکب جنایات بسیاری هم بشه، به نظر شما باید یقهء نیچه رو گرفت یا نازی ها رو؟ (این مثال رو زدم که الکی نگین فقط دینه که می تونه ابزار جنایت و قدرت طلبی و آدم کشی بشه – نه، بی دینی هم تا دلتون بخواد آدم سر به نیست کرده)
4- من کتب مقدس ادیان سامی رو خوندم و تا حدی از عقاید همه شون اطلاع دارم. شباهت های بسیاری بین احکام اسلام و یهودیت وجود داره (از حلال/حرام گرفته تا قصاص و سنگسار) ولی البته در دنیای امروز فقط اسلامه که به عنوان دین خشونت شناخته می شه و بقیه همه امام زاده اند… از اون ور، اگه شما پیامبر اسلام رو متهم به پدوفیل بودن می کنید، نظرتون در مورد تورات و انبیا یهود چیه که مثلا در یه مورد، دو دختر لوط از ترس بی شوهر موندن، پدرشون رو مست می کنند و با اون به نوبت همخوابه می شند و از پدرشون باردار می شند (پیدایش، باب 19، 30-36). داستان حضرت داوود در تورات هم که شهرهء عامه که زنی رو در حال حمام بر بام خونه اش می بینه و برای رسیدن به اون، دسیسه می چینه که شوهرش به صف مقدم جنگ فرستاده بشه و کشته بشه و… آیا شماها که اینقدر «آگاه کردن» و «از گمراهی درآورن» مسلمونها براتون مهمه، یه یهودی رو ببینین هم اینقدر حرص و جوش می خورید که «به راه راست» هدایتش کنید؟ بقیه مذاهب و ایدئولوژی ها (از جمله ایدئولوژی های غیر/ضد مذهبی) چطور؟ مثال از گندکاری های کدومشون می خواین بهتون بدم؟ از غیر مذهبی ها، گولاگ و زندان S21 خوبه؟
4- چند ماه پیش گفتم و بازهم می گم: هر دین و مذهب و ایدئولوژی (مذهبی یا غیر مذهبی)، این قابلیت رو داره که بدل به ابزار کشتار بشه، و این امر تقریبا هیچ ربطی به تعلیمات اون ایدئولوژی نداره. شما هرقدر تلاش کنید، نمی تونید در زندگی عیسی مسیح و اونچه در انجیل های متی، مرقس، لوقا و یوحنا گفته شده، سوتی پیدا کنید (به استثنای یه مورد کوچک که زنی کنعانی رو سگ خطاب کرد، که اونهم می گند طعنه به حواریونش بوده که یهودیان رو برتر از دیگران می دونستند). نه زنی گرفت و با کسی خوابید و نه حکم مرگ کسی رو داد. برعکس، زنا کار رو به نزدش آوردند که به سنت موسی، سنگسارش کنه و نکرد و اون رو بخشید. تمام عمرش هم دم از محبت و بخشایش و ملکوت آسمانها زد، و با این همه، صدها سال چه خونهای بیگناهی که به اسم مسیح ریحته نشد… آیا این مثال برای شما کافی نیست که نشون بده مشکل اصلی، کسانیه که دین (یا هر تفکری) رو ابزار زر و زور و قدرت می کنند، ونه خود دین؟
5- از هر 10 آدم ضد مذهبی که دیدم، 9 تا شون در کودکی و نوجوانی آدمهایی بسیار مذهبی در حد افراطی بودند. مثال زیاده. از حسین درخشان بچهء نیکان گرفته، تا دوست نادیدهء ما در این بلاگ، مهدی که در بچگی از شدت زیاده روی تو روزه کارش به اورژانس کشید. انگار سیم پیچی مغز این دوستان طوریه که در هر زمان، باید به یه چیزی بند کنند و اون رو صددرصد درست و حق بدونند و غیر از اون رو باطل و گمراه. فرقی هم نمی کنه که کدوم ور خط ایستاده اند. اگه الان تو فار ضدمذهبی باشند، رسالت خودشون می دونند که به آدمهایی که مثل خودشون فکر نمی کنند بتازند و عقایدشون رو بی محابا به مسخره بگیرند. به قول معروف once a fanatic, always a fanatic
6- افراط و 100% به حق دونستن خود همیشه و همیشه اشتباه و خلاف عقل سلیمه. متاسفانه اینکه طرف مقابل شما افراط می کنه و خودش رو همیشه محق می دونه هم باز به شما این اجازه رو نمی ده که مقابله به مثل بکنید، مگه بخواین خودتون مثل طرف مقابلتون بشین، که اونوقت فقط می شه به حالتون افسوس خورد…
7- هدف من حمایت از دین نیست، حمایت از دینداره. انسانها آزادند هر عقیده ای رو که می خوان داشته باشند و کسی حق بازخواست و تفتیش عقاید اونها رو نداره. هر کسی هم مسول رفتار و اعمال خودشه و شما نمی تونین چون کسی یه عقیده رو دستاویز جنایتی قرار می ده و چنان می کنه، تمام کسانی که به اون عقیده باور دارند رو در اون جنایت سهیم بدونید و مورد بازخواست قرار بدید. کمی منصف باشید حتی اگه باور دارید با شما انصاف نداشتند. You be the grown-up
بابا دمتون گرم، ادم کامنت های شما رو که میخونه امیدوار میشه که همه فناتیک نیستند و هنوز یه کور سویی از خرد جمعی وجود داره.
@محمد رضا
آقاي دكتر(ناشناس اصلي)99درصد مواقع نظرشون عالي هست.[ بنده ترجيح ميدم از نسخه هاي اين دكتر استفاده كنم 🙂
مطمئن باش فناتيك ها اقليت داستان هستن وگرنه الان سنگ رو سنگ بند نميشد.
و دنيا اينجوري ميشد———-> 😯
ناشناس عزیز
شما از کجا حکم دادی که اگر ابزار قدرت دست ما بود دین داران را کهریزکی می کردیم؟ من شخصا راضی نیستم قطره ای خون از دماغ کسی بچکد. چند روز پیش کرم کوچولوی سبز رنگی از روی درخت افتاده بود روی موههایم. برای اینکه بتوانم سالم بیرون از آفیس برسونمش خودم را کشتم!
من راضی نیستم هیچ انسانی بدلیل اعتقادش قربانی شود. اعتقاد من این است که همه ی ما باید بتوانیم دیدگاه هایمان را ازاد بیان کنیم. از این برچسب توهین هم اینقدر استفاده نکنیم! همین و همین.
ببین چند تا کامنت بالا تر گفته شد، من و شما ابزارمون رسانه است و اسلحه مون کیبرد، نه از ده تا مون تا حالا سر یه گنجشک رو هم نبریده. ولی تو همین مملکت ما مثل هر جای دیگه دنیا هستند ادمهایی که ابزار و اسلحه شون قمه و تیزی و کلاشنیکف است. شیعه ، سنی ، حجتی، اقلیت قومی، انارشیست، کمونیست، اریایی اصیل، پان ترکیست و …تو هر کدام از این فرقه ها همیشه یک عده ادم کش منتظر فرصت برای سر به نیست کردن مخالفها هستند.
مطالبی مثل توهین به اعتقادات، قومیت و … باعث تحریک مخالفین به دست به اسلحه بردن میشه و در عین حال باعث تئوریزه کردن اعمال خشونت در موافقان میشه. عامه مردم که دنبال فهم مباحث غامض فلسفی نیستند، اونا یه فرمول ساده و عملی برای رهایی از این تهییج و سردرگمی ناشی از این توهین ها و فحاشی ها هستند. نسخه قابل فهم مرقومه شما برای یه درصدی از مردم کوچه بازار اینه که ما باید کشورمون رو از وجود نحس این عربهای سوسمارخور و این اخوندهای مفتخور پاک کنیم. طرف مقابل چی؟ هیچی طرف مقابل، ادبیات نخبگانش از ادبیات چاروداری هم سخیف تره، اون میگه زمین رو سیراب کنید از خون این چهارپایان فاسد. بهشت و حوری و حوض کوثر رو هم میزنه تنگ قضیه تا نور علی نور بشه. خوب جنگ داخلی مگه چطوری شروع میشه؟
شما که از نیچه بالا تر نیستی، مگه وقتی اون داشت یهودیت رو نقد میکرد منظورش این بود که اونا رو بکنن تو کوره؟ مگه وقتی داشت یه چهارچوب نوین و مستقل از مذهب برای اخلاق ارایه میکرد و تو مباحثش به قوم اریایی میپرداخت منظورش این بود که المان اروپا رو تسویه نژادی بکنه. ولی نسخه قابل فهمش برای عوام شد حزب فاشیست و شد انجه نباید میشد.
خوب وقتی شاهد اورده میشه که تو کشورهایی که بیش از یک قرن سابقه دموکراسی دارن، نوشته یا نانوشته برای ازادی بیان محدودیت وجود داره بجای اینکه سریع بقیه رو به کژفهمی و استبداد زدگی متهم کنی مهلت بده اونا هم طرف دیگه قضیه رو برات توجیه کنند.
لولیتا جون ناشناس اصلی حرف های بسیار عمیق و درستی زدند. شما فقط اون قسمت کهریزک رو جواب دادین. پیشنهاد من اینه که یک بار دیگه بخونید کامنت ایشون رو. منکه واقعا لذت بردم.
لولیتای عزیز ممکنه شما برای نجات کرمی دست بخودکشی بزنید و موری رو هم زیر پا له نکنید اما یادت باشه هیتلر هم با دست خودش کسی رو نکشت؟خمینی هم بسیار دلرحم بود اما….
بشخصه واقعا امیدوارم به کارهایی که می کنید و بازخوردهاش فکر کنید
شما هیزم در اتش جهل مردم میندازید حاضرم قسم بخورم به گواهی کامنت هایی که هست 99درصد این جماعت چه مذهبی و چه ضد مذهبی در حد الفبا هم از چیزی که دفاع میکنن یا به دشمنی اش پا میشن اطلاع ندارند
همیشه یکی مثل شمایی پیدا میشه که از کینه اش کوه جهل جماعت رو ابیاری می کنه
فکر کن ..لطفا فکر کن
Dear Stranger,
Man fekr nemikonam manzur e Loulita defa› az bahgieye mazaheb dar moghabel e Esalm bashe. Dar hal e hazer in tanha mosalmuna hastan ke ta ye kesi ye harfi bezane belafaslel faryad va eslama shun bolande ke be e’tegahdat e ma tohin kardi. To har enteghadi be Isa Masih bekoni va har enteghadi (ya be ghole mosalmunha tohini) be dineshun bekoni hatta age kheyli mazhabi bashan faghat migan bahat movafegh nistan va nazaret baraye khodet mohtarame. Khodeshun hatta Isa o Musa o baghie ro maskhare ham mikonan, comedi ham azashun misazan, sar o sedayi ham be pa nemishe. Kelisaye orthox e yunan Kazantzakis ro be khater e neveshtan e»Masih e baz maslub» takfir kar, amma in emam e rahel bud ke sazabdegab e filmesh ro mahduroddam kard.
Mas’le in din ya un din nist va (age in ro ham haml bar tohin nagiride) hamashun sar o tah ye karbasan. Mas’le ta’yin taklif kardan baraye hame ast ke Masihiha gharnha mikardand va hala yad gereftan ke din ro az jame’e bardaran va bebaran tuye kelisa. Dar mored e yahudia ham momken be khodeshun kar dashte bashan vali fekr nemikonam ke bekhan dineshun ro be baghiye ham hoghne konan va aslan dust nadaran gheyr az bani esrail kesi be dineshun gerayesh dashte bashe.
جناب ناشناس اصلی
۱- تمام حرفهایی که زدید درسته و جای شک و تردید نداره. کسی هم با دینداران جنگ نداره، با دین جنگ داره و ایندو با هم خیلی فرق دارند، منتهی دیندارانی مثل محمد رضا یا هما و یا امید ۶۶۶ فرقی بین توهین به دین و توهین به دیندار (که خودشان را هم شامل میشود) نمی گذارند. تمام حرف هم همین است حق توهین و ایراد صدمه به افراد (اعم از دیندار و بیدین) برای هیچ کس موجود نیست، اما افراد حق نقد دین را دارند بدون اینکه نگران این باشند که دینداری ان نقد را، تعبیر به «توهین» کنند. اگر این اصل را در نظر بگیریم دیگر نگرانی شما هم بابت درگرفتن درگیریهای مسلحانه و کشتن انسانها (بیدین یا دیندار) باقی نمی ماند. حرف من اینست که جان و زندگی انسانها نهایت حرمت را دارد ولی عقاید اصلا برای نقد و بقول ایشان توهین درست شده اند.
۲- ممکن است که بعضی از افرادی که به دین در اینجا فحش میدهند، در واقع از جمهوری اسلامی گزیده شده باشند، اما صحبت بر سر حق مقدس آزادی بیان است که مسلمین این سایت، دارند این حق را با چماق «توهین به دین ممنوع » میگیرند.
۳- ضمنا گویا این جماعت تعبیر درستی از توهین ندارند. اگر چیزی واقعیت داشته و چیز خصوصی هم نباشد، که دیگر توهین نیست. و عنوان کردنش هم سبب وهن موضوع نمیشود چرا که حقیقتی است که همه میدانند. اگر به دزدی بگویند دزد، به آدمکش بگویند آدمکش و به متجاوز بگویند متجاوز که این توهین نیست، بیان حقیقت است.
جناب ناشناس
این همه وقت داد زدیم عیسی به دین خود موسی به دین خود
نه کسی می فهمد و نه کسی پرده جهل و کینه را کنار میزند
واقعا از نوشته ات لذت بردم
بگذر از کسانی که ادعای منورالفکری دارند اما سوادش را نه
پاینده باشید
زنده باد ایدئولوژی کمونیسم (هر چند خود مارکس هم قبول نداشت که کمونیسم ایدئولوژیست)
اشتباهات متعدد در ساختمان سوسياليسم در دو كشور شوروى و چين و در پى آن فروپاشى بلوك شرق باعث شد كه تفكر » دورى از ايدئولوژى» در جوامع مختلف رشد كند. چندين دهه است كه مى بينيم و مى شنويم كه مى گويند» نبايد ايدئوژيك انديشيد» ، » حكومتهاى ايدئولوژيكى سرانجام به استبداد ختم خواهند شد» ، » بايد آزاد انديش بود و به هيچ ايدئولوژى اعتقاد نداشت».اما براستى همينطور است؟ مى توان ايدئولوژى نداشت؟ ايا مىشود فقط آزاديخواه بود؟
اول از همه بايد ببينيم چه كسانى اين نوع تفكر را در جوامع ترويج می کنند؟. سرمايه دارها، كسانى كه منافع مشتركى با حكومتها دارند و آنانى كه دگرگونى هاى بنيادين برايشان ضررات هنگفتى خواهد داشت. انان همواره مروج اينگونه انديشيدن هستند. مروج ضديت با هر گونه ايدئولوژى. اما در حالى اين انديشه را ترويج مى دهند كه خودشان هم داراى ايدئولوژى هستند. ايدئولوژى سرمايه دارى
.
چه منكر شويم و چه تاييد كنيم، جوامع انسانى خارج از اراده هر كسى از انسانهايى تشكيل شدند كه هر كدام منافعى در آن دارند. سرمايه دارى كه منافعش در كسب سود بيشتر است. روشنفكرى كه منافعش را در چاپ كتاب و نشرياتش مى بيند. فيلمسازى كه مى خواهد فيلمش را همانگونه كه دوست دارد بسازد و كارگرى كه مى خواهد از زندگى نكبتى فقر و مكنت خود خلاص شود. تمام اينها انسانهايى هستند كه يك جامع انسانى را مى سازند. جامعه اى كه نام هر كشورى را می تواند بر خود داشته باشد.
بنابراين هيچ انسانى وجود ندارد كه در بسترى كه زيست مى كند خواسته اى نداشته باشد. برخى از همان آدمها خواسته هايشان مشترك مى شود و به هم پيوند مى خورند و همين پيوند ها » طبقات» را مى سازد . موضوع به همين سادگى است و اين درحالى است كه برخى اصولا » طبقات» را منكر مى شوند. مىگويند اين واژه ها ساخته و پرداخته ذهن كسانى است كه مى خواهند با سوار شدن بر يك گروه از انسانها به قدرت برسند. در حالى كه اين مسئله كاملا علمى و قابل فهم است كه طبقات خارج از اراده هر كسى وجود دارند و نمى توان منكرشان شد
.
حالا همين طبقات و يا گروه هاى انسانى كه به خاطر منافع مشتركشان به يكديگر پيوند خوردند در تلاش بدست آوردن خواسته هايشان هستند. سرمايه دار نقشه مى ريزد كه چگونه سود بيشترى كسب كند و مزد كمترى بدهد. روشنفكر طرح مى ريزد كه چگونه از شر سانسور و استبداد رها شده و به دمكراسى برسد و كارگر هم فكر مىكند و نقشه مى ريزد كه چگونه خودش را از زير بار اينهمه ستم خلاص كند. همين نقشه ها نامش » ايدئولوژى » است. ايدئولوژى چيزى نيست جز همان نقشه هايى كه هر گروه انسانى براى رسيدن به اهدافش طراحى مى كند.
اما اگر ايدئولوژى نداشته باشيم چه پيش خواهد آمد؟ بدون ترديد نقشه اى هم نخواهيم داشت كه در اين صورت مى توانيم سالها و قرنها بر عليه ستم موجود بگوييم و اعتراض كنيم اما نتوانيم به حقمان برسيم.
حالا بياييم سر اوضاع فعلى.
يك جانورى به نام » جمهورى اسلامى» را در مقابل خود داريم كه براى رسيدن به خواسته هايمان بايد از آن عبور كنيم. هركس بنوعى مى خواهد از آن عبور كند. روشنفكرى كه غم نان ندارد و دردش نشر اثارش است قطعا راه ساده تر و كم خطر ترى براى عبور در ذهن دارد و بر عكس كارگر و كشاورز و زحمتكشى كه مسئله اش در درجه اول » نان و مسكن » است راه ديگرى در ذهن دارد و در همين نقطه است كه اين گروه هاى انسانى در جايى در مقابل يكديگر قرار مى گيرند.
حالا ببينيم چه گروه هايى جدا از حكومتها در تلاش ترويج تفكر » ضد ايدئولوژيكى» در جامعه هستند؟ پيدا كردنش سخت نيست . همان روشنفكران. نويسندگان و شاعران و فيلمسازان و اهنگسازان و غيره . اين دسته اكثرا هم خود را فاقد ايدئولوژى مى دانند و هم در تلاش ترويج آن هستند. آنان مى گويند بايد » آزاد انديش بود». اما نمى گويند آزاد انديشى يعنى چه؟ تمامى آنان ضد حكومتهاى استبدادى هستند و هزاران قطعه شعر و سرود و كتاب نوشته اند اما هيچكدام نمى توانند توضيح دهند كه چگونه بايد به آزادى رسيد؟ هر روز با اشعار افشاگرانه ضد رژيمى از سوى روشنفكران روبرو مى شويم اما همه آنها فقط افشاگرانه هستند و نه اينكه راهى نشان بدهند. مى گويند جمهورى اسلامى بايد سرنگون شود اما نمى گويند چطورى سرنگون شود؟ دليلش ساده است. زيرا آنها ايدئولوژى ندارند و به همين علت نقشه هم ندارند.
كمى در نشريات اينترنتى بگرديد. نام صدها شاعر و نويسنده را مى بينيد كه به محكمى بر دهان رژيم اسلامى كوبيدند و به همين خاطر تبديل به قهرمانان روشنفكر ما شدنداما كداميكشان توانست توضيح دهد كه همين مشتها را كه در غالب شعر و داستان بر دهان رژيم مى كوبيد را چگونه بايد در عالم واقع كوبيد؟ تقريبا هيچ كس!
» هادى خرسندى» را مثال مى زنم چرا كه همه او را مى شناسيم. طنز نويس قدرتمندى كه خستگى ناپذير با طنزهايش حكام رژيم اسلامى را افشا میکند. او در مورد خمينى و خامنه اى و ديگر حاكمان طنز مى نويسد. به زيبايى آنها را به استهزا مى گيرد و قلمش را تمام كمال در خدمت افشاى آنان بكار مى گيرد. اما حالا چه؟ اين حاكمان هى مى ايند و ميروند. روزى رفسنجانى روزى ديگر خاتمى و روزى بعد احمدى نژاد. بلاخره چه؟ ايا تا بحال كسى حتى يك نوشتار كوچك از خرسندى خوانده كه در مورد » چه بايد كرد» ها گفته باشد؟ او مانند اكثر روشنفكران افشاگر است و نه راه دهنده زيرا كه همو هم خود را فاقد ايدئولوژى مى شناسد. پس بى دليل نيست كه هيچ زمان يك » چه بايد كرد» اصولى از او نمى شنويم.
در هر زمينه روشنفكرى كه انگشت بگذاريم با همين اشكال روبرو هستيم. سينماگران اپوزسيون دائم اين و آن سينماگر داخل كشور را افشا مى كند. بسيارى از افشاگرى هايشان هم درست است اما » راهكار » چه؟ اگر از آنها بپرسيد حالا چگونه بايد اين رژيم را سرنگون كرد تا به سينماى انقلابى و آزادمان برسيم هيچ جوابى برايتان ندارند.
سراغ ده ها شاعر و نويسنده ديگر برويد و مى بينيد كه تقريبا اكثرا همانگونه هستند. گروه هايى آزادى طلب و مخالف استبداد اما فاقد كمترين راه كارى براى رسيدن به آن.
اين دوستان روشنفكر آنقدر » ضد ايئولوژى» بودند كه حتى براى اطلاعات شخصى خودشان هم حاضر نشدند كمى در مورد ايدئولوژى هاى مختلف مطالعه و تحقيق كند. از همين رو هيچگاه هيچ بحث تئوريكى از هيچكدامشان نخواهيد شنيد. بسيارى از انان در حالى با ماركسيسم مخالفند كه اصلا نمى دانند آن چيست. آنها كمونيسم را همانى مى دانند كه در چين و شوروى خروشچف وجود داشت. بعبارتى ديگر دانش آنان از فلسفه هاى رهايى بخش در حد همان آموزه هاى جهان سرمايدارى است و از همين رو بدون اينكه بدانند مخالف چه چيزى هستند با آن ضديت مى كنند. البته وجود سيستمى بنام جمهورى اسلامى سبب اين شده كه فعلا ضديتشان با سوسياليسم در مبارزه با رژيم آخوندى پوشيده شود اما به شهادت تاريخ هرجا كه طبقه كارگر در حال رسيدن به خواسته هايشان بود همين گروه اجتماعى در مقابلش قرار گرفتند.
بنابراين براى رسيدن به آنچه كه ارزويش را داريم بايد نقشه داشته باشيم. انسان اگاه براى اينده خود نقشه مى كشد و همين نقشه ها چيزى نيستند جز ايدئولوژى هايى كه در طول قرنها مبارزات مردم جهان هر روز پالايش پيدا كردند.
بگذاريد شاعر و نويسنده و طنز نويسش كار خود را بكنند اما طبقه اى كه براى رهايى خود مىجنگد بايد به سلاح ايدئولوژيكش مسلح باشد. بايد آن را دقيق بشناسد و از زواياى تاريخى آن مطلع باشد. اجازه بدهيد واضح تر بگويم. فرق انسان با حيوان در اين است كه براى آينده خود نقشه ميكشد.آنها همانطور كه براى تحصيل ، ازدواج و هر چيز ديگرى براى خود نقشه دارند، براى رسيدن به ازادى هم نقشه مند حركت ميكنند كه اين نقشه همان ايدئولوژى است. آنانى كه به» غير ايدئولوژيك» بودنشان افتخار ميكنند شايد در حقيقت به به تشابه شان با حيوانات بخود ميبالند!!
هر عملى برخواسته از يك تئورى است.هرچند كه برخى اوقات تئورى ها جامع عمل نپوشيدند اما هنوز تنها راه علمى حركت بشر است و نمى توان حذفش كرد.
سوسياليسم تنها يك واژه توخالى است اگر در كنار علم » ماركسيسم لنينيسم» قرار نگيرد. سوسياليسم به خودى خود هيچ معنى مشخصى ندارد زيرا ماركسيسم توانست آن را علمى كرده و لنينيسم براى اولين بار در تاريخ بشرى به عرصه عملش بكشد.
بايد بيشتر بروى واژه ها دقت كرد. امروزه عده اى اگاهانه در صدد خلع سلاح ما از ايدئولوژى هايمان هستند. آنهايى كه مى گويند » نبايد ايدئولوژيك فكر كرد» ، انهايى كه مى گويند » ما همه سوسياليسم هستيم و هيچ ايسم ديگرى را قبول نداريم» شارلاتانهاى سياسى هستند كه هدف اوليه آنها خلع سلاح ما از ابزارهاى تئوريك رهايى بخشمان هستند.
توضيح كوتاه:
هر قانونبندى داراى استثنا است. نوشتار بالا عموما كليات را در نظر گرفته و نه استثناعات را. بطوريكه روشنفكرانى مانند » سعيد سلطانپور، مختارى و پوينده» استثنا بودند. آنها نه تنها خود ايدئولوژى داشتند بلكه اثار متعدد بحاى مانده از آنان گواه بر آن بود كه در صدد ترويج ايدئولوژى هاى رهايى بخش بودند. محمد مختارى و پوينده چندين ترجمه از مباحث مربوط به جنبشهاى كارگرى در كارنامه خود دارند. اما خوتان بگرديد و ببينيد چند سلطانپور و مختارى در ميان روشنفكران خواهيد يافت؟
بذارید یک چیزی در مورد مذهب بهتون بگم لولیتا و ویولتای عزیز:مذهبیون مذهب را برای دنیایشان میخواهند در واقع مذهب همان تعبیر قدیمی ای است که مارکس افیون می نامدش….حرف آخر من این است:برای مذهبیون مهربان تر از خودشان به خودشان نباشیم…اگر افیون به آنها ساخته ما چه کاره باشیم که بخواهیم سم زدایی کنیم؟…شماها که از ایران رفته اید ماهم داریم می آییم.این تنها راه حل موجود بوده…اما تنها چیزی که در عصر امروز برای خود من سبب خوشحالی است همین اینترنت و عصر ارتباطات است.مطمئن باشید آب جوی را پیدا میکند اگر بخواهد وگرنه بی خیال آدمها و اعتقداتشان…مذهبیون هم مثل تمام آدمها میخواهند زندگی را ادمه دهند یا به تعبیری تف کنند!مذهب سبب میشود که راحت تر ادامه دهندش یا بلند تر تفش کنند…آنها خیابانها را کثیف میکنند از آب دهنشان …حق هم دارند…فقط ما نباید پا روی بزاق هایشان بگذاریم…از گوشه پیاده رو برویم بهتر است…موفق باشند!..و البته موفق .باشیم.
البته ما آتئیست هم افیون های خودمان را داریم و تف های خودمان را…اما من فکر میکنم آتئیستها کمتر خیابانها را کثیف میکنند …یا حداقل گوشه پیاده روها را تمیز نگه میدارند….این نظر من است البته
راستی لولیتا این پستهای تو به اسم جلاله روزبه آلرژی داره !و کامتنتمو نشون نمیده به همین خاطر من مجیورم 123 رو هم بهش اضافه کنم.!..یه فکری به حال این وبلاگ بکنید تو را قرآن!
الهی من بمیرم روزبه جان! بخدا این دیوونه است. ما بی تقصیریم. حالا باز خوبه تو از خودمونی. بقیه که خشتک ما رو پاپیون می کنن اگر کامنتشون نیاد. فکر می کنن چون مخاف نظر ماست سانسور می کنیم!
لکن این طور نباشد که بروند بردارند اسمها را بزنند به اسم خودشان که بله مثلا ما صدایتان را خفه کردیم….اسلام البته که دستهایتان را میکند رو…عیان…واضح است (صدای سرفه پدری که میخواد زر زر بچه اش را خفه کند!).ما دیگر نباید بگذاریم بماند منش تکبر این شاهان تازه وارد…نا مسلمانها بی اسم هم مبتلایند به عذاب الهی…آمریکا هم فهمیده است این را…حتی….لولیتا نه هنوز اما! امید من اما هنوز به ویولتاها است!
امام خمینی(@) …صحیفه نور…جلد سوم بخش چراغ قوه!
روزبه جان فکر میکنم که اگه یه اکانت تو وردپرس باز کنی راحت میشی.
با همون اکانت میای تو و نظر میدی .
خیلی راحت تره .
یه صفحه هم برات درست میشه.
كامنت ها همشون طولانيه اماخيلي قشنگه اما حوصله ميخواد تاهمشوبخونيم اما حق هم داريد كه اينقد طولانيش كنيد،هرچقد دراين مورد بنويسيم كمه،اماخيلي قشنگ مينويسيد،ماهم ازشماهاياد ميگيريم مي نويسيم
دسته همه كساييي كه ازدل مينويسن درد نكنه
به اميد روزي كه درمورد اين خوبيها بنويسيم
مهم اینه که تو منو قبول داری محسن جان! بزار بقیه در گمراهی دست و پا بزنند. تو تنها کسی بودی که منجی واقعی رو یافتی! بیا بره ی گم شده ی من. بپر بغلم عسلم. بووووووس
اومدم ماماني بدو بوسم كن
وا چقد گرمه بغلت
الهي فداي اون آغوشه پرازمهربرم آخه كبمود دارم ماماني
ميدوني چرا؟آخه خيلي وقته بغلم نكرده بودي…
kiss kiss nesvan
هما تو انقد مغزت خشکه که خیال می کنی اگر اسلام رو ازت بگیرن باید حتمن یه چیزی جایگزینش کنی!!! یعنی مغزت نمی تونه درک کنه که بدون خدا هم میشه سر کرد! نمی فهمی که نباید همین جور الکی پاشی بری وسط اقیانوس هند!حالا اگرم اتفاقی انداختنت وسط اقیانوس و رفتن دیگه از دست اون خدا و پیامبرش هیچ کاری بر نمی یاد! جالب اینجاست که وقتی با مذهبی ها بحث می کنی برات از معجزه میگن!معجزه ای که هیچ جا ثبت نشده!مثلا میگن ندیدی تو حرم امام رضا فلان مریضه که سرطان خون داشت مداوا شد؟ندیدی فلانی ایدز داشت آقا امام زمان خوبش کرد؟! بعد که ازشون میپرسی آدرس طرف رو بده تا ما از نزدیک ببینیم (چون ما تا با چشم خودمون نبینیم باور نمی کنیم) میگن ما شنیدیم از فلانی!! بهشون میگی من روح رو قبول ندارم شروع می کنن به غر زدن که تو چطور قبول نداری ندیدی این همه فیلم راجبش ساختن ندیدی هزار و یک نفر تونستن روح احضار کنن ،آخه چطوری میشه ما روح نداشته باشیم اونوقت زندگیمون بی معنا میشه؟و…
مشکل اصلی این جماعت اینه که نمی تونند تصور کنند که اون دنیایی نیست.نمی تونند بفهمند که هر کاری که این دنیا می کنی نتیجش رو تو زندگی همین دنیات می بینی و نه در جهان باقی!!برای اینکه اسلام از بچگی بهشون قانون بده بستان رو یاد داده یعنی اگه فلان کار رو بکنی بهت فلان چیز رو تو بهشت میدم! حالا که اینها بعد از کلی مناجات و راز و نیاز کلی خونه ویلایی تو بهشت برای خودشون ساختن ،نمی تونن باور کنن که بهشتی نیست چون اونوقت دیگه همه چیشون رو از دست میدن!!! نمی فهمن که اگه هیتلر 10 میلیون رو کشت، نامش در تاریخ ننگین شد ،نه اینکه اون دنیا الله با نِشادر منتظرش نِشسته!!!اون مردمی هم که کشته شدند گناهی نداشتند جز اینکه به همچین انسانی اجازه قدرت نمایی دادند!همین طور که ما ایرانیا هم لایق حکومت دیکتاتور خودمونیم چون هممون یه پا دیکتاتوریم.
هر وقت این جماعت تونستند تصور کنند که حتمن نباید به چیزی وابسته بود آن زمانست که در های گفتگو باز می شوند…
پروردگارا ايران را از شرّ آية اله مصباح و دكتر لوليتا محفوظ بدار
پروردگارا جهان را از زورباهای «غیر یونانی» محفوظ بدار
( راستی تو فرق مک زدن و گاز گرفتن رو یاد گرفتی؟)
از همه مذهبیون و حتی غیر مذهبیون خواهش میکنم وقت بذارن اینا رو ببینن و بخونن:
http://video.google.com/videoplay?docid=-3791007322683758535#
http://en.wikipedia.org/wiki/Gerin_oil
http://richarddawkins.net/pages/books
باور کنین اگه آدم بعضی وقتا هم از مغزش یه کار کوچیکی بکشه استهلاک پیدا نمیکنه.
لولیتا اوایل حرصم میگرفت چرا میذارین هر کی بیاد هر چی از دهنش در میاد بگه ولی الان خوشحالم که خودشون میان اینجا، خودشون خواهر مادرشونو نشون میدن،خودشون میرن
چند روز پيش پلیس آلمان محل استقرار گروهي نئو نازي رو شناسايي و در کمال توهين به اعتقاداتشون اونها رو روانه زندان کرد:
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/11/101103_u01_germany-arrest.shtml
خواهش میکنم ول کن این مزخرفاتی که نه دانش کافی داری و نه صبر و حوصله وارد شدن به اون. فقط داری خوانندگان بلاگتو کم کم ازدست میدی همون جور که بالاترین جایگاه و موقعیتشو بدلیل اوج گرفتن و هیاهوی یک مشت متوهم بی منطق ازدست داد.
با آرامش بیشتری فکر کن و بنویس. زیبا و بدون نفرت ببین سبز باش عزیز سبز
لولیتا دمت گرم… یعنی عاشقتم. تو زبان احساس منی…..چرا من به هر چی که فکر میکنم بعدش میام میبینم تو همونو پست کردی؟!!!
خطاب به هما:
هما جان من همواره نظرات و کامنتهای شما رو دنبال کردم و به عقایدتون هم احترام میذارم. ولی ای کاش همینطور که گفتی این عقاید شخصی بودن و همه سرشون تو کار خودشون و عقاید خودشون بود! متاسفانه اسلام یه دین اجتماعیه که به همه چیز همه کس کار داره. شما اصلاً حکومتو بنداز دور! مگه تو آیه‌ی 29 سوره‌ی توبه نیومده که با افرادی که از دین شما نیستند و دستورات دینتون رو اجرا نمیکنن بجنگید تا مجبور به دادن جزیه بشن؟ خوب این یعنی چی؟ یعنی دینتون بهتون دستور داده تا سر تو جون بقیه کنید و اونا رو با زور به کیش و آیین خودتون در بیارید. پس لطفاً اینقدر شعار نده که اسلام واقعی چیز دیگست و شما چرا به دین ما کار دارید و بیایید به عقاید هم احترام بذاریم و….
اومدی گفتی نمیدونم چقدر مسلمون تو دنیاست، یعنی این همه آدم اشتباه میکنن؟ اولاً این چه استدلالیه که درستس یه موضوع رو با تعداد طرفداراش میسنجی؟ یه زمانی هم همه اعتقاد داشتن زمین مسطحه!!! الان هم عده‌ی زیادی گاو میپرستن! این رشته رو میشه تا بینهایت ادامه داد. بعدم این یک میلیارد و خورده‌ای مسلمون چطوری شمردی؟! یعنی منو و ویولتا و لولیتا و …. و همه‌ی کسانی رو هم که اومدن اینجا به محمد فحش دادنو مسلمون حساب کردی دیگه؟!! مگه کسی تو جامعه‌ی اسلامی حق انتخاب دیگه‌ای هم داشته که مسلمون نشه؟ من اسماً مسلمونم و این مسلمونی از وقتی به دنیا اومدم وبال گردنم بوده و اگر ازش خارج بشم جرمم ارتداده و اعدام!!!!!! این چه دینیه که مثل شرکتهای هرمی، مثل گلدکوئست از پدر و مادر به فرزند میرسه؟!!! اینجوری یک میلیارد مسلمون داریم، آره؟! از همه‌ی اینها بگذریم……. من یه متنی رو میخواستم تو بحث دینی سری قبل بذارم که نشد! الان از فرصت استفاده میکنم و اینجا میذارم.
این متن صرفاً برای خوندن عموم و تعمل و تفکر فردی گذاشته میشه… پس لطفاً دربارش بحث نکنید!
به دلیل طولانی شدن کامنت تو کامنتی جداگانه میذارمش……
این متنو عیناً از پستی در وبلاگ عقاید یک دلقک آوردم که البته الان وبلاگش مسدوده!
شاید بعضی از شما این داستان را دیده باشید. به هرحال ممکن برای کسانی که نخوانده اند جالب باشد . به دلیل بعضی کلمات خاص شک داشتم که این داستان را پابلیش کنم یا خیر ٬ به هرحال من مجبور شدم اصطلاح اصلی را حذف و به جای آن از کلمه کفش بوسیدن استفاده کنم تا بشود اینجا پابلیش کرد .البته یکی دوساعت بدون سانسور بود . وقت نداشتم درستش کنم . حالا درست شد .
امروز صبح يک نفر در خونه من رو به صدا در آورد، وقتی در رو باز کردم يک زوج خوشتيپ و شيک پوش رو ديدم، اول مرده صحبت کرد.
ياسر
سلام عليکم، من ياسر هستم، و ايشون هم فاطمه هست
فاطمه
ما اومديم شما رو دعوت کنيم که بيای با من کفشای رضا رو ببوسی
من
:
ببخشيد؟ راجع به چی صحبت ميکنيد؟ رضا کيه؟ و من برای چی بايد کفشاش رو ببوسم ؟
ياسر
اگر کفشای رضا رو ببوسی ، بهت يک ميليون دلار جايزه ميده، و اگه نبوسی دهنت رو سرويس ميکنه
من
جريان چيه؟ يه حال گيريه عموميه؟
ياسر
رضا يک ميلياردر خير خواه هست
.رضا اين شهر رو ساخته .رضا صاحب اين شهره .رضا هرکاری بخواد
ميتونه بکنه، و دلش ميخواد که يک ميليون دلار به تو بده، ولی تا کفشاش رو نبوسی نميتونه بهت اين يک ميليون دلار رو بده
من
اصلا با منطق جور در نمياد
!چرا؟
فاطمه
تو کی هستی که در مورد رضا پرس و جو کنی؟ مگه تو يک ميليون دلار رو نميخوای؟ آيا نمی ارزه که آدم يکم کفش ببوسه بعد يک ميليون دلار بگيره؟
من
چرا، اگه زياد سخت نباشه، شايد بيارزه
ياسر
پس تو هم بيا با ما کفشای رضا رو ببوس
من
شماها معمولاً کفشاش رو می بوسید ؟
فاطمه
آره بابا، هميشه
من
و به شما يک ميليون دلار ميده؟
ياسر
نه راستش، وقتی پول رو به شما ميده که اين شهر رو ترک کرده باشيد
من
پس چرا شما الان شهر رو ترک نميکنيد؟
فاطمه
شما نميتونيد شهر رو ترک کنيد، تا وقتی که رضا به شما بگه
!يا اينکه اگر ترک کنی رضا پول رو بهت نميده و دهنت رو هم سرويس ميکنه!
من
شماها کسی رو ميشناسيد که کفشای رضا رو ماليده باشه، بعد شهر رو هم ترک کرده باشه و يک ميليون دلار هم گرفته باشه؟
ياسر
مادر من برای چندين سال کفشای رضا رو مي بوسید، پارسال شهر رو ترک کرد، و من مطمئن هستم که يک ميليون دلار رو هم گرفته
من
مگه باهاش صحبت نکردی از وقتی که رفته؟
ياسر
البته که نه، رضا چنين اجازه ای نميده
من
خوب اگر تاحالا با کسی که پول رو گرفته صحبت نکرده ايد از کجا ميدونيد که رضا واقعا چنين پولی ميده؟
فاطمه
خوب يخورده اش رو قبل از اينکه از شهر خارج بشيد بهتون ميده
.شايد حقوقت زياد بشه، شايد توی لاتاری برنده بشی، شايد يک اسکناس بيست دلاری توی خيابون پيدا کنی.
من
اين به رضا چه ربطی داره؟
ياسر
رضا يک سری روشها و ابزارهای خودش رو داره
.من
ببخشيدا
!ولی اين قضيه بيشتر شبيه يک جور کلاه برداری عجيب غريب ميمونه!
ياسر
ولی پای يک ميليون دلار پول در ميونه
!آيا ارزش آزمايش کردن نداره؟ و يادت هم نره !اگر کفشای رضا رو نبوسی دهنت رو سرويس ميکنه!
من
خوب شايد بهتر باشه من خودم رضا رو ببينم، باهاش صحبت کنم و جزئيات رو از شخص خودش بگيرم
…
فاطمه
هيچکس رضا رو نميبينه
!هيچکس با رضا صحبت نميکنه!
من
پس شما چجوری کفشای رضا رو می بوسید؟
ياسر
بعضی وقتها همينجوری دستهامون رو جوری تکون ميديم که انگار داريم کفش می بوسیم و بعد کفشای رضا رو تصور ميکنيم، بعضی وقتها هم کفشای مجید رو می بوسیم، بعد مجيد کفش بوسی ها رو به رضا منتقل ميکنه
من
مجيد کيه؟
فاطمه
مجيد دوست ماست، مجيد همون کسيه که مارو با بوسیدن کفشای رضا آشنا کرد، ما فقط کافی بود چند بار مجيد رو ببريم بيرون شام بهش بديم
من
و شما هم هرچی مجيد گفت باور کرديد؟ باورکرديد که يک رضايی وجود داره و اينکه رضا از شما می خواد کفشاش رو ببوسید و اينکه به شما پاداش ميده؟
ياسر
نه بابا
!مجيد يه نامه از رضا داره که خيلی وقت پيش از رضا گرفته و تمام اين قضيه رو خوب توضيح داده، بيا بگير يک نسخه از اين نامه رو همراه خودمون آوديم.
بنام رضای میلیاردر و بخشنده مهربان
ببوسید کفش های رضا و خواهید گرفت یک ملیون دلار ٬ چه دلارهائی .۱ بخورید به اعتدال مشروبات الکلی را ۲ به درستی سرویس کنید دهان کسانی که شبیه شما فکر نمی کنند ۳ خوب تغذیه کنید ۴ رضا خودش این لیست را دیکته کرده است ۵ خود رضا این متن را دیکته کرده است ۶ همانا ماه از پنیر سبز ساخته شده است ۷ هرچه رضا بگوید همان درست است و اگر قبول نکنید دهنتان سرویس است چه سرویس شدنی ۸ پس شستشو کنید دستهایتان را بعد از توالت رفتن ۹ سوسیس را با نان همبرگری بخورید و از ادویه استفاده نکنید ۱۰ مشروبات الکلی نخورید ۱۱ کفش های رضا را ببوسید وگرنه او دهن شما را سرویس خواهد کرد .
نوشته شده توسط مجید
من
به نظر مياد اين کاغذ مال خود مجيد باشه
!زيرش نوشته ماله مجيده!
فاطمه
رضا که خودش کاغذ نداره
من
من مطمئن هستم که اگر يکم تحقيق کنيم، ميبينيم که اين دست خط خود مجيده
!
ياسر
البته اين رو رضا بهش ديکته کرده
من
مگه شما نگفتيد هيچکس نميتونه رضا رو ببينه؟
فاطمه
الان صحبت نميکنه، قبلاً با يک نفر صحبت کرده
من
اما شما گفتيد آدم خير خواهی هست، کدوم آدم خير خواهی فقط بخاطر اينکه بقيه باهاش همفکر نيستند دهنشون روسرويس ميکنه؟
فاطمه
اين خواست رضا هست
!رضا هرچی ميگه درسته!
من
اين رو از کجا ميدونيد؟
فاطمه
آيه هشتم همينو گفته ديگه
!همون برای من کافيه که قبول کنم هرچی رضا ميگه درست ميگه!
من
آخه شايد دوستتون مجيد همه اينها رو از خودش در آورده باشه
ياسر
نخير اصلاً امکان نداره
!آيه پنجم ميگه که اين آيه ها مستقيماً از طرف خود رضا ديکته شده !از اين گذشته آيه 2ميگه به اعتدال مشروب بخوريد، آيه 4 ميگه خوب غذا بخوريد آيه 9 ميگه بعد از توالت رفتن دستهاتون رو بشوريد .همه ميدونن اين چيزها درسته، پس بقيه هم بايد درست باشند!
من
اما آيه
11 ميگه مشروبات الکلی نخوريد و اين در تناقضبا آيه 2 ، و آيه 7 هم ميگه ماه از جنس پنير سبزه !که خوب اين کاملاً غلطه!
ياسر
بين آيه 2 و 11 هم تناقضی وجود نداره، آيه 2 فقط آيه 11 رو توضيح ميده و شک رو برطرف ميکنه !در مورد ماه هم، شما که به ماه سفر نکردی، نميتونی مطمئن باشی که ماه جنسش از پنير سبز نيست
.
من
دانشمندها بطور يقين معتقدند که ماه از سنگ درست شده
!
فاطمه
ولی دانشمندها هنوز نميدونن که سنگ ماه از روی زمين اومده، و يا اينکه از فضا اومده، به همين دليل ممکنه اصلاً سنگی نباشه، از جنس پنير سبز باشه
من
من تو اين زمينه تخصص ندارم، ولی فکر ميکنم اين تئوری که ماه از زمين جدا شده رد شده، از اين گذشته، اينکه ما ندونيم ماه از کجا اومده به اين معنی نيست که ماه از پنير سبز ساخته شده باشه
ياسر
آفرين
!پس به اين نتيجه ميرسيم که دانشمندها اشتباه ميکنند، عقل بشر ناقصه ولی رضا هميشه درست ميگه!
من
ما واقعا به اين نتيجه ميرسيم؟
فاطمه
البته که ما به همين نتيجه ميرسيم، آيه شماره 8 همينو ميگه!
من
شما داريد ميگيد رضا هميشه درست ميگه برای اينکه اين سوره همينو گفته، از اون طرف ميگيد سوره درست ميگه برای اينکه رضا اين سوره رو به مجيد ديکته کرده، و ما ميدونيم که رضا واقعا اين سوره رو ديکته کرده به دليل اينکه سوره همين رو ميگه
!اين رو بهش ميگن دور !منطق دايره ای، اين مثل اينه که بگيم رضا درست ميگه بخاطر اينکه رضا» ميگه «که درست ميگه!
ياسر
آفرين، حالا داری ميفهمی، چقدر واقعا خوبه که آدم به مسير و خط و راه رضا بياد و بينش اون رو ياد بگيره
من
:
آخه
…حالا بيخيال !جريان اين سوسيسه چيه؟
فاطمه
از خجالت سرخ ميشود
ياسر
:
سوسيس رو بايد با نون همبرگری خورد، ادويه هم نبايد زد
!اين روش و سنت رضا است، هر چيز ديگری غلطه!
من
اگر نون همبرگری نداشته باشی چی؟
ياسر
اگه نون همبرگری نداشته باشی سوسيس هم نبايد بخوری، سوسيس بدون نون همبرگری غلطه، حرامه
من
سوس خردل و ادويه و اينها چی؟ نبايد استفاده کنيم؟
فاطمه
به شدت بهت زده ميشود
ياسر
شما حق نداری به مقدسات توهين کنی، اين چه طرز برخورده؟ !هر نوع ادويه ای غلطه !حرامه!
من :
پس مقدار زيادی کلم رنده شده و مقداری سوسيس خورد شده در کنارش، کلاً ديگه بحث نداره، کاملاً غلطه، نه؟
فاطمه :
انگشتهايش را در گوشهايش فرو ميکند و ميگويد» من ديگه به اين حرفها گوش نميکنم «!و شروع به آواز خواندن ميکند» لا لا لا لا لای لا لا»
ياسر :
وای چه کار وحشتناکی !کدوم آدم فاسد منحرفی ممکنه چنين چيزی بخوره؟
من :
خيلی خوشمزه هست، من هميشه ميخورم!
فاطمه:
غش ميکند.
ياسر :
فاطمه را در حال غش کردن ميگيرد و ميگويد» اگه من ميدونستم تو يکی از اون جور آدمها هستی، هيچوقت وقت خودم رو هدر نميدادم، وقتی رضا دهنت رو سرويس ميکنه من هم اونجا خواهم بود، و در حالی که پولهام رو می شمرم به توی بدبخت ميخندم، من بخاطر تو کفش های رضا رو می بوسم، خيلی آدم بدبخت بدون نون همبرگری کلم تيکه تيکه شده خوری هستی.»
بعد از اين، ياسر فاطمه رو به سمت ماشينشون برد و راهشون رو کشيدند و رفتند.
نوشته جان کوپر
راهنمائی کوچولو : خوردن سوسیس با نون همبرگری بدون هیچ ادویه ای یعنی ازدواج !
مرسی!
عــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالی
Che ghashang va che ghadr vaghei!
این مطلب زیبا و استادانه نوشته شده. داره به دگماتیک مذهبی طعن و کنایه میزنه ولی به طور مستقیم به کسی توهین نمیکنه. این کار همین قدر ارزش داره که یک نقد وزین از شریعت. خواننده مذهبی این نوشتار احساس نمیکنه که الان باید به خودش دینامیت ببنده بره یه جا رو بترکونه. اگه کسی از علم منطق چیزی تو چنته داشته باشه یا ذوق و قریحه طنازی داشته باشه، واقعا نیاز به فحش و توهین داره؟
عالی بود ؛ دست شما و نویسندش درد نکنه
عالیییییییییییی
خیلی کامل بود و عالی .مرسی
من با
محمد رضا؛ كاليفرنيا؛ناشناس اصلي ؛هماواميد و ديگراني كه با منطق مخالف اين متن بودند موافقم
راستي فيلم بازي محمد با ران هاي كودك 6 ساله را اگر شما داريد براي منهم بفرستيد تا ببينم شايد با شما كمي همدل شدم
هما جان ازينكه با صبر و حوصله و گاهي با زبان طنز از اعتقاداتت دفاع ميكني بهت تبريك ميگم
در ضمن من از پدرم ياد گرفتم يك مسلمان هيچگاه حرف ركيك نميزند به همين جهت از نظر من مبارز و امثالهم نميتوانند مسلمان باشند
وقتي ميشود چهره بهتري از دين ارائه داد تا طالبانيزم و ولاييزم پا نگيره؛ چرا تلاش مذبوهانه براي از بين بردنش داريد؟! 1400 ساله از عهده اش بر نيامديد و ازين به بعد هم بر نخواهيد آمد حد اقل مزاحم روشنفكران مذهبي نشويد تا شايد با قرائت مدرن و مطابق روزاسلام جلوي تحميق و خرافات گرفته شود
تینا
نباید انسان اینقدر ابله باشه! اخه اون زمان دوربین وفیلم کجا بود؟ که میگی:
«راستي فيلم بازي محمد با ران هاي كودك 6 ساله را اگر شما داريد براي منهم بفرستيد تا ببينم شايد با شما كمي همدل شدم»
اینقدر از صحنه های سکس خودت با دیگران فیلم گرفتی و ران هات به ران های مردان خورده و خوشت آومده که زمان و تاریخ فراموشت شده!!!!!!!سری به فیلمهای خودت بزنی بد نیست عزیزم!
/خانوم مينو
اول اينكه من تيبا هستم
دوم اينكه منظور منهم دقيقن همين بود كه چه طور لوليتا بازي محمد با رانهاي بچه 6 ساله را ديده به ما هم نشان بدهد
سوم سعي كنيد قبل از كامنت گذاشتن كمي تعقل فرماييد!
@ هما: راستی هما جان یه چیز دیگه:
بارها دیدم که تو تو کامنتا گفتی اصلاً آخر این بحثهای دینی که به جایی نمیرسه…. یه عده میان میزنن تو سرو کله‌ی هم و به همدیگه توهین میکنن و در نهایت نظر هیچکس هم عوض نمیشه!!!!!
بارها خواستم جواب این حرفو بدم فرصت نشد… الان میگم….. ببین عزیزم من از وقتی از شکم مامانم بیرون اومدم که کافر نیودم! مسلمون بودم و به اسلام واقعیه ناب محمدی (منم مثل شما میگفتم انحراف از یک دین دلیل بر بد بودن اصل دین نیست!) اعتقاد داشتم!!! البته سوالات و ابهامات زیاد بودن ولی من همواره دنبال رفع سوالهام بودم، اون هم به نحوی که اصل اسلام زیر سوال نره…… از مراجع و علمای دینی سوال میپرسیدم و خلاصه خیلی تلاش کردم یه جوری تمام باگهای این دینو پر کنم! ولی هیچکس نتونست جواب منطقی به سوالهام بده … همه توجیه میکردن! کم‌کم اعتقاداتم سست‌تر میشد ولی همچنان پابرجا بود!وقتی متن بالا رو برای اولین بار خوندم نفهمیدم چی به چیه… دوباره و دوباره خوندمش…. بهش فکر کردم……. مثل این بود که یه سطل آب سرد ریخته باشن روم! متن بالا به من این اجازه رو داد که فارغ از تمام رسوبهای ذهنیم بتونم از بیرون و به عنوان یک ناظر بی‌طرف به دین نگاه کنم….. متن بالا باعث پاره شدن آخرین حلقه‌ی زنجیر اتصال من به دین شد!
الان که به زمان دینداری و مسلمونیم فکر میکنم اصلاً باورم نمیشه که اون شخص من بودم….. واقعاً نمیتونم حماقت اون موقعم رو برای خودم توجیه کنم!…. به نظرم اون دوران لکه‌ی ننگی تو دوران زندگیم تا الان بوده…..
همه‌ی اینا رو گفتم تا بدونی که:
1- اصلاً بعید نیست که کسی تحت تاثیر همین نوشته‌ها تغییر عقیده بده و راه خودشو پیدا کنه!
2- چون همیشه خیلی با اطمینان و قطعیت صحبت میکنی (مدل صحبت کردن و اعتقادت خیلی شبیه گذشته‌ی منه!)، سیر تحول اعتقادی خودمو نوشتم تا بدونی هیچ قطعیتی وجود نداره!…… در هیچ زمینه‌ای……
موافقم….به خصوص این که رفرنس مذهبی ها برای دینداری تنها خانواده هاشان بوده و یا کتابهای درسی خنده داری که با عناوین بینش و تعلیمات اسلامی به خورد بچه های بیچاره داده شده…حالا چرا نباید اینترنت و جریان آزاد اطلاعات رفرنسی باشه برای حداقل دوباره فکر کردن و دوباره تحقیق کردن؟ مطمئنا از این پروسه سوال و جواب اگر آتئیست با اخلاقی به دنیا نیاد دست کم مذهبی ای منطقی تر و منعطف تر به نقد رشد پیدا میکند….به قول والاس استیونس:خدا مهم نیست ایمان است که مهم است….حالا بذار الله بشه خدا و شرم از کشتن آدمها به بهانه این که دینشان را عوض کرده اند بشود ایمان….بازهم روزنه امیدی است…خیلی بیشتر از روزنه امید!
مریم جان مشکل منهم همینه که
• من از وقتی از شکم مامانم بیرون اومدم که کافر نیودم! مسلمون بودم و به اسلام واقعیه ناب محمدی (منم مثل شما میگفتم انحراف از یک دین دلیل بر بد بودن اصل دین نیست!) اعتقاد داشتم!!! *
بر اساس اصل اسلام (نه حرف اخوند ) اسلام موروثی نیست شما باید تحقیق کنی و به این برسی که اسلام کامل ترین دینه اگر رسیدی بپذیریش
مشکل ما هم همینه همه چون پدرذ مسلمان داشتیم مسلمان شدیم بعد هم چون یکی فقط ایه 29 سوره توبه و ایات سوره نسا رو برامون خونده…گفتیم اه اه چه دین بدی واه واه
درحالیکه اگر همونطور که وبلاگ رو هرروز میخونیم روزی یک صفحه هم درمورد دین میخوندیم بعد میشد بحث کرد که اصلا اسلام خوبه یا بد
قران 114 سوره داره و بیش از 6هزار ایه چندتاشو ما خوندیم؟درک کردیم؟درموردش فکر کردیم؟
خواهرم اسلام اصلا زوری نیست بریز بیرون حرف های مدعیان رو وقتی دینی میگه اول بیا ببین من راست میگم بعد اگه خواستی بهم عمل کن…. اگرم نخواستی ازادی.. مطمن باش واسه نپذیرفتن تو گردنت رو نمیزنه
تازه همین دینی که میگه نماز…. روزه …. ارزش یک ساعت فکر کردن رو (دقت کن یک ساعت ) برابر با 70 سال عبادت میدونه
این دین اول حرفش میگه عبادت بجز خدمت خلق نیست
مریم جان
اول هم گفتم دین اسلام زوری نیست ..اسلام با زور سرنیزه به ایران اومد اما با زور سرنیزه 14 قرن نموند …عزیز اسلا رو نپذیر اما حداقل جز ایه 29 ایه قبل و بعدم بخون اصلن فرض کن اینم یک رمانه یکبار بخونش
مریم جان من هیچ ناراحت نیستم تو یا هر کسی ضد اسلام باشه اما ناراحت میشم با چیزی مخالفت میکنن که حتی ب بسم الله ش رو هم نخوندن
هما جان از کجا میدونی من ب بسم‌الله ش رو نخوندم؟! عزیزم من دارم میگم کلی زمان صرف رسیدن به جواب سوالهام کردم، اونوقت چطور ممکنه قرآنو نخونده باشم؟ من معنی کل آیه‌های قرآنو خوندم. اگه فقط مثال از چند آیه‌ی خاص میارم به خاطر اینه که با یک مثال نقض میشه کل یک نظریه رو زیر سوال برد. ما دو تا راه داریم: یکی اینکه بیاییم درستی و صحت تک‌تک آیه‌های قرآن و سازگار بودنشون با ادعاهای مطرح شده رو بررسی کنیم، یا اینکه نادرستی یک یا چند آیه رو ثابت کنیم و از این طریق نتیجه‌گیری کنیم! بدیهیه که راه دوم کوتاهتر و منطقیتره….بنابراین برای نقض ادعاهای اسلام و مسلمین مبنی بر آسمانی و جهانشمول و زمانشمول بودن قرآن تنها ذکر یک (یا چند) مثال نقض کفایت میکنه!
در مورد اینکه اسلام موروثی نیست و باید با تحقیق بهش رسید هم قربونت دهنت عزیز دل….. ما هم که همینو میگیم! منتها سردمداران حکومت و اداره‌کنندگاه جامعه اینو نمیگن! متاسفانه شما هم قدرت اجرایی نداری که این مشکلو حل کنی! پس به اون عده‌ای که از این ناحیه صدمه خوردن و علیرغم اعتقادشون سالها مجبور به انجام کارهایی خلاف میلشون شدن و همواره عده‌ای به شخصی‌ترین مسائل زندگیشون اعم از خوراک و پوشاک و مهمانیهای خصوصی و سکسشون و …. سرک کشیدن این حقو بده که عصبانی باشن و حداقل کاری که از دستشون بر میاد (بد و بیراه گفتن به دینی که به زور به خوردشون دادن اونهم در یک محیط مجازی!) رو انجام بدن! به نظرم خیلی ظالمانه‌ست که این حق رو هم ازشون بگیریم….
همای عزیز خواهش میکنم دست ازین سادگی بردار اینا ادمایی نیستند که باشون محترمانه صحبت کنی امیدوارم اینو بخوبی فهمیده باشی همای عزیز اینا رو به من واگذار اینا خمار توهینند والا دلیلی نداشت که به پیامبر اسلام توهین کنند اینا فقط حرفای منو میفهمند وفقط من میتونم ازپسشون بربیام بذار بگن مذهبیا قمه کشند ویا هر غلط دیگه ای که میخوان بکنند هماجون به این فکر کن که نام محمد تا قیام قیامت پابرجاست وکسی نمیتونه با این اراجیف ذره ای از محبوبیت انحضرت بکاهد به صدای اذان گوش بسپار وارام شو به ندای قران گوش فرا بده وقلبت را به او بسپار ..موفق باشید
دوست عزیزم مبارز
دوست خطابت میکنم هرچند که میدونم تو من رو دشمن مینامی
مهم نیست که تو از من/ما بدت بیاد مهم اینه که تو قلب مهربونی داری
مهم نیست که تو یک روز تغییر عقیده بدی و به عقیده ی من/ما بگروی مهم اینه که تو انسانی
مهم این نیست که تو یا بقیه فکر کنن من دارم ژست روشنفکرانه میگیرم یا میخوام مخت رو بزنم و با یه لحن ملایم نظرت رو جلب کنم مهم اینه که تو قمه کش نیستی وگرنه اینجا نبودی و چاله میدون اربده میکشیدی
پاینده باشی دوست عزیزم
مبارز
ببین عزیز اگر قرار بود اسلام بخواد با فحش و شمشیر پابرجا بمونه مطمن باش تا الان نه نامی از تاک بود نه تاک نشان
خیلی ها اسیر جهل خویشن که این شامل من هم میشه . بسیاری از ما به دشمنی یا دفاع از چیزی برخاستیم که ازاون اطلاع کمی داریم
کسی که نقد میکنه کار بدی نمی کنه کسی هم که توهین میکنه جهلشو رو فریاد میزنه بر این اشخاص هم ترحم کارسازتره تا فحش
اسلام بی نیاز از دفاع چون منی و عصبانیت چون تویی است اسلام راهشو بر دلها همیشه پیدا می کنه
صبورباش
ای آسمان زیبا…ای اقیانوس عمیق…ای برگ گل سرخ …ای آفتاب پاییزی پهن شده بر روی درخت سیب….همه شما را قسم میدهم به این واقعیت که کسی نخواسته است به کسی توهین کند…اگر مذهبی به آتئیست یا آتئیست به مذهبی جسارتی میکند به این خاطر است که همه مان خسته ایم از شرایط امروزمان…از این برزخ بی دلیل و بیهموده و پر از نفرت و تنفر….ما همه یک زندگی آرام میخواهیم…همین…بازی خوردیم همه مان اما هنوز قواعد بازی را یادمان نداده اند..بازی ای به سادگی یک لی لی کودکانه….یادمان دهید اگر میتوانید….ای نسیم اقیانوس….ای لبخند کودکی فارغ از هر ایسمی….ای آواز نهنگ مادر…یادمان دهید…..
يكي از بزرگترين تراژدي هاي بشريت اين است كه اخلاقيات بوسيله دين دزديده شده است
خانوم مينو
اول اينكه من تيبا هستم
دوم اينكه منظور منهم دقيقن همين بود كه چه طور لوليتا بازي محمد با رانهاي بچه 6 ساله را ديده به ما هم نشان بدهد
سوم سعي كنيد قبل از كامنت گذاشتن كمي تعقل فرماييد!
به احتمال قوي يا حرومزاده هستی
يا مادرت هرزه بوده بابات طلاقش داده
يا بابات ديووث بوده برا مامانت مشتری مياورده
يا كستو جر دادن ديه بهت ندادن
يا اينكه حرومزاده ايی هستی كه مامانش جنده بوده مردای فاميل لاي پستوناش ميذاشتن كه از قضا باباشم ديووثی بوده كه از كس زنش بهره برداری شغلی ميكرده و دخترشون بدشانسي مياره يه نامرد كسش ميذاره جر ميخوره و ديه گيرش نمياد
خلاصه اينكه مشكلت اسلام و اين كس جفنگيات نيست
كونت از يه جاي ديگه كه دربارش حرف نميزنی ميسوزه
جهت درمان هرچه سريعتر خودتو به امين آباد معرفی كن
نرمال نيستي
ن
ي
س
ت
ی
نياين در جواب حرف بد بزنيناآ
اينا كه گفتم توهين نبود، نقد بود آدم نبايد تعصب داشته باشه و رگ گردنش مثل مذهبيا ورم كنه
نه اینها نقد نبود توهین بود توهین شخصی هم بود که ادبیات اسلامی و ادب دینیت را نشان میداد و تمام ادعاهای مودبانه و ضد توهین شماها را باد داد. هر چقدر توهین به اشخاص و ایراد آزار به افراد مذموم است، توهین به عقاید هیچ اشکالی ندارد و آزاد است و اگر تو فرقش را نمی فهمی کسی مسئول نیست.
man ye nafaram› maha nistam.
توهین به عقاید هیچ اشکالی ندارد و آزاد است
ki hamchin Harfi zade ke tohin be aghideh azad ast ama tohin be shakhs mojaz nist?
Tohin Dar Har Lebas Va Shekli Va Be Har chizi Napasan ast
اگر فرق بین توهین شخصی و توهین به عقیده را میدانستی و علت زشتی توهین فردی را هم به همچنین، اصلا چنین چیزی نمی نوشتی، بنا بر این با عرض معذرت نه نمیدونی.
to am age farghe beine naghd va sirish boodan ra motavajeh mishodi inghadr bala paeen nemiparidi ke be hame javab bedi
ba in kara dari taasob va jehalateto faryad mizani
ta allan migofti mohammad ba 2khtar9sale sex karde
refrens az ketabhaye eslami midi
behet ba sanad migan eshtebah boode
migi: mohem ine ke avam migan 9sale boode
zooret miad ghabool koni
kheli kheli motaseb va dogm hasti
اگر فرق بین توهین شخصی و توهین به عقیده را میدانستی و علت زشتی توهین فردی را هم به همچنین، اصلا چنین چیزی نمی نوشتی، بنا بر این با عرض معذرت نه نمیدونی.ضمنا هر چیزی که نام «عقیده» را یدک کشید که قابل احترام نیست. مثل نازیسم یا فاشیسم قبل احترام نیستند، و اساسا هر مکتبی که گروهی از انسانها را پست تر بداند قابل احترام نیست. همچنین است وضع و حال مکتبی هم که جنایت و تجاوز را توجیه و مباح کند که انهم قابل احترام نیست.
اگر فرق بین توهین شخصی و توهین به عقیده را میدانستی و علت زشتی توهین فردی را هم به همچنین، اصلا چنین چیزی نمی نوشتی، بنا بر این با عرض معذرت نه نمیدونی.ضمنا هر چیزی که نام «عقیده» را یدک کشید که قابل احترام نیست. مثل نازیسم یا فاشیسم که قابل احترام نیستند، و اساسا هر مکتبی که گروهی از انسانها را پست تر بداند قابل احترام نیست. همچنین است وضع و حال مکتبی هم که جنایت و تجاوز را توجیه و مباح کند که انهم قابل احترام نیست.
جوات
با کدام سند نشان دادند که محمد با دختر ۹ ساله نخوابیده؟ این سند فقط برای تو سند هست. تا آنجا که به مطلب من مربوطه، من گفتم که همه نمیتوانند اشتباه کنند. معلوم نیست که بعد از ۱۴۰۰ سال که عایشه بروایت کتب تاریخی در ۹ سالگی ازدواج کرده و با محمد همبستر شده بود، این سند کجا بود که حالا بیرون آمده و چطور اینهمه آدم از عامی و عالم این سند را ندیدند و نفهمیدند، تا جایی که ازدواج با دختران خردسال رسمی رایج در کشورهای اسلامی است با استناد به سنت محمد. حکایت حلالیت ماهی خاویار است که ۱۴۰۰ سال بود که حرام بود و جل الخالق درست در حکومت اسلامی و در زمانی که خاویار ایران بازارهای خارجی خود را از دست داد و دولت نیاز به فروش خاویار ها در بازار داخلی پیدا کرد، ناگهان فلس های کوچکی در پشت ماهی خاویار کشف شد که مجوز حلالیت این ماهی صادر شده که دولت امام زمانی موسوی ضرر نکند. آخر تو فکر میکنی که ما از پشت کوه آمدیم؟
بقیه مطالبتان هم راجع با کامنتهای بالا و پایینی که گذاشته ام بکلی بی ارتباط بود به نتیجه ای که راجع به بیسوادی من گرفتید، گویا شما اسلامی جماعت، زیاد عادت به رطب و یابس گویی و زدن حرفهای بی ربط دارید. بهر حال منکه متوجه ارتباط حرفهای شما نشدم. ولی من کلا هر جا ببینم حرف بی ربطی زده شده، چه بالای صفحه باشد، چه پایین صفحه، نظر خودم را مینویسم و بابت اینکار هم از شما اجازه نمی گیرم.
The thought of an old man becoming aroused by a child is one of the most disturbing thoughts that makes us cringe as it reminds us of pedophilia and the most despicable people. It is difficult to accept that the Holy Prophet married Aisha when she was 6-years-old and consummated his marriage with her when she was 9. He was then, 54 years old.
Sahih Muslim Book 008, Number 3310:
‹A’isha (Allah be pleased with her) reported: Allah’s Apostle (may peace be upon him) married me when I was six years old, and I was admitted to his house when I was nine years old.
Sahih Bukhari Volume 7, Book 62, Number 64
Narrated ‹Aisha:
that the Prophet married her when she was six years old and he consummated his marriage when she was nine years old, and then she remained with him for nine years (i.e., till his death).
Sahih Bukhari Volume 7, Book 62, Number 65
Narrated ‹Aisha:
that the Prophet married her when she was six years old and he consummated his marriage when she was nine years old. Hisham said: I have been informed that ‹Aisha remained with the Prophet for nine years (i.e. till his death).» what you know of the Quran (by heart)›
Sahih Bukhari Volume 7, Book 62, Number 88
Narrated ‹Ursa:
The Prophet wrote the (marriage contract) with ‹Aisha while she was six years old and consummated his marriage with her while she was nine years old and she remained with him for nine years (i.e. till his death).
Some Muslims claim that it was Abu Bakr who approached Muhammad asking him to marry his daughter. This is of course not true and here is the proof.
Sahih Bukhari 7.18
Narrated ‹Ursa:
The Prophet asked Abu Bakr for ‹Aisha’s hand in marriage. Abu Bakr said «But I am your brother.» The Prophet said, «You are my brother in Allah’s religion and His Book, but she (Aisha) is lawful for me to marry.»
Arabs were a primitive lot with little rules to abide. Yet they had some code of ethics that they honored scrupulously. For example, although they fought all the year round, they abstained from hostilities during certain holy months of the year. They also considered Mecca to be a holy city and did not make war against it. A adopted son’s wife was deemed to be a daughter in law and they would not marry her. Also it was customary that close friends made a pact of brotherhood and considered each other as true brothers. The Prophet disregarded all of these rules anytime they stood between him and his interests or whims.
Abu Bakr and Muhammad had pledged to each other to be brothers. So according to their costoms Ayesha was supposed to be like a niece to the Holy Prophet. Yet that did not stop him to ask her hand even when she was only six years old.
But this moral relativist Prophet would use the same excuse to reject a woman he did not like.
Sahih Bukhari V.7, B62, N. 37
Narrated Ibn ‹Abbas:
It was said to the Prophet, «Won’t you marry the daughter of Hamza?» He said, «She is my foster niece (brother’s daughter). »
Hamza and Abu Bakr both were the foster brothers of Muhammad. But Ayesha must have been too pretty for the Prophet to abide by the codes of ethics and custom.
In the following Hadith he confided to Ahesha that he had dreamed of her before soliciting her from her father.
Sahih Bukhari 9.140
Narrated ‹Aisha:
Allah’s Apostle said to me, «You were shown to me twice (in my dream) before I married you. I saw an angel carrying you in a silken piece of cloth, and I said to him, ‹Uncover (her),› and behold, it was you. I said (to myself), ‹If this is from Allah, then it must happen.
Whether Muhammad had actually such dream or he just said it to please Ayesha is not the point. What matters here is that it indicates that Ayesaha was a baby being “carried” by an angel when the Prophet dreamed of her.
There are numerous hadithes that explicitly reveal the age of Ayesha at the time of her marriage. Here are some of them.
Sahih Bukhari 5.236.
Narrated Hisham’s father:
Khadija died three years before the Prophet departed to Medina. He stayed there for two years or so and then he married ‹Aisha when she was a girl of six years of age, and he consumed that marriage when she was nine years old.
Sahih Bukhari 5.234
Narrated Aisha:
The Prophet engaged me when I was a girl of six (years). We went to Medina and stayed at the home of Bani-al-Harith bin Khazraj. Then I got ill and my hair fell down. Later on my hair grew (again) and my mother, Um Ruman, came to me while I was playing in a swing with some of my girl friends. She called me, and I went to her, not knowing what she wanted to do to me. She caught me by the hand and made me stand at the door of the house. I was breathless then, and when my breathing became Allright, she took some water and rubbed my face and head with it. Then she took me into the house. There in the house I saw some Ansari women who said, «Best wishes and Allah’s Blessing and a good luck.» Then she entrusted me to them and they prepared me (for the marriage). Unexpectedly Allah’s Apostle came to me in the forenoon and my mother handed me over to him, and at that time I was a girl of nine years of age.
And in another Hadith we read.
Sunan Abu-Dawud Book 41, Number 4915, also Number 4916 and Number 4917
Narrated Aisha, Ummul Mu’minin:
The Apostle of Allah (peace_be_upon_him) married me when I was seven or six. When we came to Medina, some women came. according to Bishr’s version: Umm Ruman came to me when I was swinging. They took me, made me prepared and decorated me. I was then brought to the Apostle of Allah (peace_be_upon_him), and he took up cohabitation with me when I was nine. She halted me at the door, and I burst into laughter.
In the above hadith we read that Ayesha was swinging, This is a play of little girls not grown up people. The following Hadith is particularly interesting because it shows that Ayesha was so small that was not aware what was going on when the Holy Prophet “surprised” her by going to her.
Sahih Bukhari Volume 7, Book 62, Number 90
Narrated Aisha:
When the Prophet married me, my mother came to me and made me enter the house (of the Prophet) and nothing surprised me but the coming of Allah’s Apostle to me in the forenoon.
Must have been quite a surprise! But the following is also interesting because it demonstrates that she was just a kid playing with her dolls. Pay attention to what the interpreter wrote in the parenthesis. (She was a little girl, not yet reached the age of puberty)
Sahih Bukhari Volume 8, Book 73, Number 151
Narrated ‹Aisha:
I used to play with the dolls in the presence of the Prophet, and my girl friends also used to play with me. When Allah’s Apostle used to enter (my dwelling place) they used to hide themselves, but the Prophet would call them to join and play with me. (The playing with the dolls and similar images is forbidden, but it was allowed for ‹Aisha at that time, as she was a little girl, not yet reached the age of puberty.) (Fateh-al-Bari page 143, Vol.13)
Sahih Muslim Book 008, Number 3311
‹A’isha (Allah be pleased with her) reported that Allah’s Apostle (may peace be upon him) married her when she was seven years old, and he was taken to his house as a bride when she was nine, and her dolls were with her; and when he (the Holy Prophet) died she was eighteen years old.
The holy Prophet died when he was 63. So he must have married Ayesha when he as 51 and went to her when he was 54.
Sahih Bukhari Volume 8, Book 73, Number 33
Narrated ‹Aisha:
I never felt so jealous of any woman as I did of Khadija, though she had died three years before the Prophet married me, and that was because I heard him mentioning her too often, and because his Lord had ordered him to give her the glad tidings that she would have a palace in Paradise, made of Qasab and because he used to slaughter a sheep and distribute its meat among her friends.
Khadija died in December of 619 AD. That is two years before Hijra. At that time the Prophet was 51-years-old. So in the same year that Khadija died the prophet married Ayesha and took her to his home 3 years later, i.e. one year after Hijra. But until she grow up he married Umm Salama.
In another part Ayesha claims that as long as she remembers her parents were always Muslims.
Sahih Bukhari Volume 5, Book 58, Number 245
Narrated ‹Aisha:
(the wife of the Prophet) I never remembered my parents believing in any religion other than the true religion (i.e. Islam),
If Ayesha was older i.e. 16 or 18 as some Muslims claim, she would have remembered the religion of her parents prior to becoming Muslims.
Now someone may still claim that all these hadithes are lies. People are free to say whatever they want. But truth is clear like the Sun for those who have eyes.
No sane person would be aroused by a 9-year-old child. Decent people wince at the thought of this shameful act. Yet some Muslims deny them. The question is why so many followers of Muhammad would fabricate so many false hadithes about the age of Ayisha, which incidentally confirm each other?
I can tell you why people would attribute false miracles to their prophet. Babis believe that Bab started to praise God as soon as he was born. There is a Hadith like that also about Muhammad. Christians believe the birth of the Christ was miraculous and the Jews believe Moses opened a dry passageway through the Red Sea. Believers love to hear these stories. It confirms their faith. There are many absurd miracles attributed to Muhammad in the hadiths, despite the fact that he denied being able to perform any miracles. But why should anyone fabricate a lie about the age of Ayisha that would portray his Prophet as a pedophile?
Thanks Canto it was very interesting. I have a question and I hope someone can answer that. Can you provide some information about the age girls would marry at the time? I mean we heard all little girls of 9 at the time were normally married. We heard Fatemeh (Prophit’s own daughter) also married Ali at the age of 9. Could some one provide some information on this? thanks
Hi Madonna,
That’s right, it has been a norm on that time and even many people might have heard about grandma’s have been married at the same age. But the question is Muslims believe Islam is not just for that age and that land and is for all humanity for all times. Can this, beating wives, slavery, and many other things which are against the human rights at this time were approved by the God who is believed to know everything from past to future. Did He know that these are wrong? Did he tell his prophet that what you are doing is wrong? Or are we all people and our human rights are wrong and should marry to 9 years old and regenerate slavery because we are to stupid to know the God’s will as has been said many times in Quran (fahom la tafhamun, fahom la ya’ghalun, ..).
I understand. But if this was a norm at the time calling Mohammad a Pedo is simply unfair. You can start your debate from some where else but most of these comments and the actual article focuses on Aisha’s case.
About Quran .. well recently I am having my doubts too, but I guess what you quoted is really really true .. «Fahom la yagheloo» we really don’t know. where we came from, or if we are going anywhere. What is the point of life. All we create and discover is for which purpose. We really can’t be sure about the truth, so I have to agree with that quote.
Thanks for the reply
Sorry Madona jan, but referring to how it was at the time and argue that Mohammad could then do that is plain B.S. Islam and its front figure claim to be the last words and Profit from God for everybody at anytime. Anytime! It means you cannot look at the acts of the profit or the words in the book with respect to the events in 1400 years ago. It is that simple! Koran is said to be a wonder and Mohammad was in constant contact with Allah, so he should have known that sleeping with a 9 years old CHILD will be considered pedophile in the future and should not have done it. Don’t fool yourself with that was the custom then. If you do that, you are agreeing that this religion was good for that time and not now.
ببخشید انگلیسی نوشتم!
منم انگلیسی نوشتم چونکه فکر کردم کنتو ممکنه فارسی راحت نباشه. راستش من اصلا دفاع نمیکنم از هیچ چیزی چون بنظرم هیچ قطعیتی در مورد هیچ چیز وجود نداره. فکر کنم راست بگی و این دین یا هر دین و روش دیگه بهترین حالتش در زمان نزولش بوده، بنظر منم منطقی نیست یک روش یا قانون در طول ۱۵۰۰ سال اعمال بشه. فقط من کاملا بیطرفانه میگم اگر نسبت بچه باز بودن به محمد بدیم باید همینو راجع به جد و پدر جد خودمون هم بگیم چون در گذشته رسم اینگونه بوده و آدمی که دختر ۹ ساله را فنسی میکرده آدم عجیب و غریبی محسوب نمیشده. اصلا هم با پیامبر بودن یا الگو بودنش کاری ندارم، بنظرم نسبت هایی که به افراد میدیم باید پشتش منطق باشه، نه فقط به صرف اینکه چون اون پیامبر بوده و قرار بوده الگوی نسل های بعدی باشه پدوفیل بوده.
Madonna jan,
Mibakhshi, in ke matn e bala be Engelisi ast be khater e in ke az man nist, vagarna man farsi rahatam, faghat font e Farsi nadaram ke mibakhshid. Fekr kardam vazeh e ke man nemitunestam tu in yeki do sa’at in hame tahghigh konam, baraye hamin tozih nadadam.
Dar mored e pedar bozorg haye ma ke ba dokhtar bache ha ezdevaj mikardan, nazaret doroste, vali na pedar bozorg haye ma eddeaye hedayat e mardom e jahan ro (un ham dar hameye zamanha) dashtand va na in ke age kesi bege balaye chashm e pedar bozorgetun abru e migim be moghaddasat va e’teghadat e ma tohin kardi. Migim khob un moghe› nemifahmidan. Aya mitunim in ro dar mored e peyghambar ham begim? Ettefaghan Mohammad shayad az baghiye-ye arabhaye un moghe› ham sho’oresh balatar bude va ham adam e behtari bude. Vali harfhash va harfhaye khodash baraye arabhaye hamun moghe› moteraghghi bude. Aya man age in e’teghad ro dashte basham va un ro ebraz konam nemigan be e’teghadat e ma tohin kardi?
مدونا جان،
من به خدا هیچ اعتقادی ندارم اما هیچ مشکلی هم با افرادی که دارن، از جمله مادر خودم، ندارم. اگر کسی فکر میکنه یکی هست که اون بالا نشسته و مواظبش هست و این آرومش میکنه، خوش به حالش. مشکل من با کسایی هست که نه فقط به خدا اعتقاد دارن بلکه میخوان به هر قیمتی تو رو هم معتقد کنن. یا وادارت کنن که با تظاهر قوانین اون دین رو اجرا کنی. در ضمن، اگر کسی صحبت از کامل بودن و والاترین بودن دین خودش میزنه، خوب من هم ۳-۲ تا نکتهٔ کوچیک رو یاد آور میکنم که نه، اونجوری هم که فکر میکنی نیست. شخصا تا حالا تو هیچ کدوم از نوشته هم به کسی فحش نداده‌ام و بی تربیتی هم نکرده ام. به آزادی همه هم اعتقاد دارم. به عنوان یک دانشمند (الان هست که نسوان یک تیکه بندازه) چشم و گوشم هم بازه که شاید اون مسلمون راست میگه و دلیل علمی و قابل قبولی میاره (تا حالا که این طوری نبوده).
کنتوی عزیز، هر جور که راحتی بنویس، مهم اینه که بتونیم با هم ارتباط برقرار کنیم و حرفای همو در کمال آرامش بشنویم. ببین من کاملا با حرفت موافقم که اگر بپذیریم همه کارهای محمد قابل اقتدا و اجرا هستند در این زمان باید بپذیریم که میتونیم دختر ۹ ساله مونو بعد از اینکه براش جشن تکلیف گرفتیم توی مدرسه به یه مرد ۵۰ ساله بدیم. مطمئنم هیچ کدوم از این مسلمونای دو آتشه که اینجا گرد و خاک کردند حاضر به چنین کاری نیستند و این رو قبول ندارند. و میدونم که در این صورت هر آنچه به صورت سیره پیامبر هست زیر سئوال میره. خوب نمیشد اینو به همین صورت مطرح کرد؟ بدون توهین مستقیم به اعتقادات یک سری آدم؟ ببینید ما ایرانیها همیشه باید از یک طرف پشت بام بیافتیم، در تمام جوامع متمدن دنیا اگر به عقیده یا قشر خاصی توهین بشه این جرم هست و اون فردی که بهش توهین کردیم میتونه ما رو دادگاهی و به قول خودشون سو کنه. حالا یکی مثل لولیتا میگه نه اصلا بیاین همه به هم توهین کنیم تا حسابی دلمون خنک شه. چون یه عده افراطی مذهبی به ما هر روز توهین میکنن و پدرمونو در میارن بیاین ما هم پدرشونو در بیاریم، اصلا بیاین به پیغمبرشون بگیم بچه باز ببینیم چقدر میسوزن. اینکه نمیشه. مثل اینکه اگه همسایه من توی حیاطم یه پاکت آشغال ریخت منم فردا یه سطل آشغال بریزم توی حیاطش، اونم روز بعدش یه کامیون آشغال میریزه و الی بینهایت. اینکه راه حل نیست، میخواهیم با هر عقیده ای که داریم همه با هم توی یه مملکت زندگی کنیم و به حقوق هم احترام بگذاریم. توی خیلی کشورهای اروپایی من به عنوان یک مسلمان حقوق رسمی دارم، اگه کسی به مذهبم توهین کنه دادگاهی و مجازات میشه. اونوقت خود ما ایرانیها اینطوری رفتار میکنیم. این سیستم من درآوردی که هر کی هر چی میخواد بگه رو من نمیفهمم و اگه جایی در دنیا سراغ دارید که اجرا میشه به ما هم بگین بدونیم.
من به شدت مخالفم با بکار بردن کلمه بچه باز، همونطور که تو میگی کارهایی که در اون زمان انجام میشد در زمانه ما قابل اجرا نیست، به همون نسبت هم باورها، اخلاقیات و قوانین ما هم نمیتونن اعمال افرادی که ۱۵۰۰ سال پیش زندگی میکردن رو قضاوت کنند. در اون زمان این کار معمول بوده و محمد هم همون کاری که همه میکردن انجام داده، کافر و مسیحی و یهود زن ۹ ساله میگرفتن عیب هم نبوده. حالا ما چون از مذهبی ها حرص داریم بیایم بگیم پیامبرتون بچه باز بوده ببینیم چیکار میکنن، خوب معلومه، آدمهایی مثل مبارز و جوات که از قشر روشنفکرنیستن و بلد نیستن درست حرف بزنن میان و هر چی از دهنشون در میاد میگن، یک نازنینی هم مثل هما ناراحت میشه. اینطور صحبتها کاملا مغرضانه است و به جایی نمیرسه. مگه موسی آدم نکشت؟ حالا برید به یهودی ها بگید این چه دینیه شما دارین؟ پیامبرتون قاتله. تا ببینیم چند تا یهودی با این حرف شما از مذهبشون بر میگردن.
بزمجه جان (آخه این چه اسمیه انتخاب کردی آدم بهت جان هم که میگه بازم فکر میکنه توهین کرده!!) حرفاتو کاملا قبول دارم، فکر میکنم جوابی که الان پست کردم یه جورایی پاسخ به تو هم هست.
مدنا خانوم،
ما خیلی شبیه به هم فکر می کنیم. راستش من فکر می کنم حتا هما خانوم هم مثل ما فکر میکنه. این صحبتهایی که اینجا میشه فقط برای این هست که راه حل مشترک خودمون رو پیدا کنیم.در عین حال من فکر میکنم این بحث هایی که میشه یک مقدار هم به همه، از جمله خود من، یاد میده که چه جوری آدم بحث کنه و چه جوری از دید دیگه یی به قضایا نگاه کنه.
(در مورد کلمه بچه باز، من فکر نمیکنم این صفت رو خودم شخصا به کار برده باشم. اما راستش از کسایی که مخالف استفاده ازش هستن ۳-۲ بار سوال کرده‌ام که به جاش یک کلمه دیگه برای معرفی یک آدم ۵۰ ساله که با یک بچه، ببخشید، شخص ۹ ساله میخوابه بدن، هیچ کس هنوز جوابی نداده.)
بزمجه عزیز شما به من بگو لغت پدوفیل یا بچه باز ۱۵۰۰ سال پیش وجود داشته یا نه؟ اگر اون زمان این مسئله به عنوان یک معضل شناخته نشده بوده مسلما اسمی هم نداشته. مغلطه که نمیخواهیم بکنیم، غرض از بکارگیری این کلمه توهینه به پیامبر مسلمونها وگرنه نویسنده کلا اون دوره تاریخی و نقش آمیزش با نوجوانان زیر ده سال در فرهنگ عرب رو بررسی میکرد، رودربایستی که نداریم. اصولا شما بیا به پیامبر مسیحی ها توهین کن ببین چه خبر میشه خوب همه مسیحی ها صداشون درمیاد طبیعیه. من میگم به عقاید همدیگه توهین نکنیم، این حرفم رو به مذهبی ها هم هست. من نه بیدینم و نه مذهبی یه جایی اون وسطا معلقم ولی حرفم اصولا چیز دیگریست که اگه تا حالا تنونستم برسونم حتما از ضعف بیانمه و بیشتر از این وقتتونو نمیگیرم.
مرسی از اینکه گوش دادین به حرفام. راستش این محیط مجازی یه اشانتیونه از جامعه ایران، تازه آدمایی که اینجا هستند جزو آدمای روشنفکر و تحصیلکرده محسوب میشن. خیلی غمگینم میکنه که میبینم اینجوری به جون هم افتادیم.
مدونا جان، اول راجع به بزمجه بگم. یکی دیگه هم قبلاً همین حرف شما رو زده بود. من راستش بچه که بودم بچه خیلی آرومی بودم ( 🙂 ) اما بابام گاهی وقتها الکی گیر میداد و میگفت بزمجه بشین سر جات. من تا مدتها فکر میکردم بزمجه یا بزغاله هست یا یک حیوونی که با بز نسبت خانوادگی داره. بعدها فهمیدم که نه، بزمجه اسم یک جور سوسمار، در حقیقت بزرگترین نوع سوسمار هست که در یک سری جزایر اندونزی زندگی میکنن. یک عکس از یک بزمجه روی بلاگم دارم (http://bozmajje.wordpress.com/). من بزمجه برام اصلا فحش نیست. شما اگر سختت هست بگی، پیشنهاد می کنم ۱۰۰ بار رو تخته سیاه بنویسی: بزمجه، بزمجه، ….
فکر میکنم برای بار آخر هم باشه که در مورد این استدلالی که در مورد اعمال پیامبر و اینکه اون زمان رسم اینجوری بوده چیزی در این رشته از بحثها بنویسم. ببین عزیز جان، من هیچ مشکلی ندارم با این که یکی مطابق راه و روش مرسوم در زمان خودش زندگی کنه. ممکنه این کار رو دوست نداشته باشم اما خوب، رسم اون دوره این بوده. تا اینجا با هم همفکریم. مشکل ولی اینجاست که محمد پیغمبر بوده و کتابی از جانب خدا آورده که به عقیده مسلمونها آخرین کتاب آسمانی هست. این یعنی همه مردم از زمان محمد تا روز قیامت باید بتونن این کتاب رو بزارن جلوشون و به کردار پیغمبرشون هم نگاه کنن و بتونن مو به مو مطابق کتاب و رفتار ایشون زندگی کنن. اگر بگی نه، یعنی به اسلام و کلا وجود خدا اعتقاد نداری، کشتنت هم اشکالی نداره.
حرف شما موقعی قابل قبول هست که شخص مورد نظر تو همون زمان خودش باقی بمونه. مشکل همه افرادی هم که اینجا به محمد و اسلام ایراد میگیرن شخص ایشون نیست. ایشون تنها کسی نبوده که با یک بچه خوابیده. علت اینکه من بهش گیر میدم اینه که این شخص می خواد الگوی زندگی من باشه. خوب این رو من یکی نمیتونم قبول کنم.
هیچ کدوم از این حرفهایی که من اینجا نوشته‌ام رو از خودم در نیاورده ام. یک نفر مسلمون هم تو این صفحه پیدا نمیکنی که بیاد با دلیل و برهان بگه من دارم چرت و پرت میگم. من این رو ۵-۴ بار نوشته‌ام و هیچ وقت کسی نیامده بگه آقا استدلالت درست نیست.
آخه بزمجه! (صد بار تمربن کردم راه افتادم، عکستم خیلی قشنگ بود، ماشالا چه جذبه ای) استدلالت درست و قبول. من میگم سیاست برخوردتون با این مسئله خیلی خیلی جهان سومیه، همین!
ZENDE BAAD LOULITA,ZENDE BAAD AZADI
اين بحث هايي كه اينجا سر توهين به مقدسات و …. ميشه اگرچه خوبه ولي شخصا فكر مي كنم كه هيچ فايده اي نداره.
براتون يه مثال مي زنم از روشنفكرترين ادم مذهبي كه تا به حال ديدم. ادمي كه مي توني بشيني باهاش در مورد معجزه نبودن قران هم بحث كني. يه بار دور هم نشسته بوديم با يه دوست مذهبي ديگه. يادمه يكي دوروزي از عيد فطر گذشته بود. من رو كردم به نفر دوم – توجه كنيد كه من داشتم با نفر دوم حرف مي زدم – و گفتم راستي عيد فطر رو يادم رفت بهتون تبريك بگم. ايشون هم گفتن كه عيد شما هم مبارك. من هم خيلي مودبانه گفتم چون من روزه نمي گيرم احساس خاصي نسبت به عيد فطر ندارم.
حالا بشنويد از نفر اول: به نظر من عيد فطر عيد همه است. ( لابد عيد مسيسحي ها هم هست) و شروع كردن به سخنراني كه من هيچ خوشم نمي ياد كه كسي ميگه عيد هاي عربي عيد ما نيست. و همين شلوغ بازي ها.
اين نمونه ي خيلي كوچيكيه ولي هميشه منطق خودشون رو به زور مي خوان تو چشم ادم فرو كنن. يعني اين سر دنيا هم ازشون خلاصي نداريم.
حالا يا من مذهبي روشنفكر كم ديدم يا اين كه كلا كم هستن.
البته اميدوارم توهين به كسي نشده باشه ( لبخند)
عزیزان من! فقط یه موضوع را روشن کنین لطفن….آیا پیامبر عظیم الشان اسلام، حضرت ختمی مرتبه …با یک دختر بچه 6 ساله ازدواج کرده یا نه؟ لطفن نگین اون موقع رسم بوده …
بله ایشان با بچه ۹ ساله خوابیده اما وای بحالت اگر بهش بگی «بچه باز» که آنوقت هر چی دیدی از چشم خودت دیدی ممکنه این مسلمونا خونش بجوش بیاد و بجرم «توهین» حقت را کف دست بزارن………….هیس
وای خدا مرگم…
ببین ما یک روز پشت در موندیم ، همه چی رو ول کردیم رفتیم پاییز ببینیم، چه جوری کاسه کوزه مارو زدن شکستن ها…
آی خلایق من و هما طی 6 ماه گفتگو و قلیون کشیدن به نقطه ای رسده بودیم که واژه توهین و تقدس از مخزن واژگانمون حذف شده بود ها… قرار بود من جلد دوم قرآن رو بنویسم ایشون هم من رو از مهدورالدم شدن نجات بده، رسیده بودیم به مبحث وجه سیاسی دین … چکار کردین با این دوست ما که اینقدر ناراحته ؟
می دونید چند پست جامع و مانع تر با کامنت های 300 تایی در اینمورد نوشته شده، یعنی کارمونه ها…ساختن چرخ از ب بسم الله ! ، از این آدم صلح جوتر هم که توی مذهبیون پیدا نکردین قدرت خدا !
هما جان ، عزیز من…روی سخن من با شماست…
می دونی که من عملی تر به قضیه نگاه می کنم، اینکه ثابت بشه محمد چه کرده و نکرده درد ما نیست، هزاران بار گفته شده ، آنهایی هم که باید بدونند می دونند، آنهایی هم که نمی پذیرند هنوز نپذیرفتند…
موضوع اینه هما جان… من و شما بتونیم حرف خودمون رو بدون ترس، بدون وحشت از قضاوت بیان کنیم، حالا هرچی، چه نادرست چه درست، چه با مدرک و سند، چه بدون سند..
اگر کسی آمد دیدگاهش رو بیان کرد راجع به هر موضوعی ، با نوشتن، با کاریکاتور، با ترانه، با شعر، با فیلم…یا نه اصلا یک چهارپایه گذاشت و رفت روش شروع کرد به حرف زدن…کسی نتونه بگه تو ساکت شو چون من می گم !…اون آدم می تونه تو باشی ، می تونه من باشم …
من و تو می تونیم بریم از همون ابزارها یا ابزاری قدرتمندتر مثل یک شبکه ی تلویزیونی برای بیان دیدگاه یا تبلیغ دیدگاه خودمون استفاده کنیم مثلا…همین…
قضاوت رو باید سپرد به مخاطبین، به مردم، به آنهایی که هر دو دیدگاه رو می بینند ، احترام به شعور آنها…. اتفاقی که تقریبا در بعضی از گفتگوهای اینجا افتاده و من خواننده هر دو دیدگاه، نحوه ی برخورد با موضوع رو می بینم و نتیجه خودم رو می گیرم…
اینهمه احزاب موقع انتخابات رگ و ریشه و جد و آباد هم رو می کشن بیرون برای چی ؟ برای انتخاب اصلح مثلا و احترام به شعور مردم و دادن حق انتخاب به اونها… بالا رفتن همون آگاهی که خودت می گی، حالا چه پیامبر اسلام ، چه جناب اوباما، چه فلان قهرمان گلف که برای بعضی جوونهای یک مملکت شده الگو مثلا… رحم و مروت و چشم پوشی هم در اون نیست..
حالا اینکه چقدر اون شیوه ی بیان انسانی خواهد بود دیگه برمی گرده به سطح آگاهی و شعور اون جامعه، دقت کن نحوه و شیوه ی بیان و نه کتمان واقعیت (واقعیت از دید هر آدمی چه خبرنگار، چه بنده، چه شما )
وخودت هم می دونی آگاهی و شعور هم بالا نخواهد رفت مگر اینکه این دمل چرکین سر باز کنه، مردم حرف بزنند آزادانه، هر چی که می خوان بگن… تا آرام آرام به تعادل برسه…
خودت گفتی » ما همه اسیر جهل خویشیم یک روز به اسم دین به قربانگاه برده میشویم و یک روز به اسم ازادی «…. من می گم در هر موقعیتی وقتی حرف ها زده نشه، عاقبت فاجعه ای شکل می گیره که اثرات مخربش خیلی بیشتر از اون چیزی است که در یک کلمه مثل توهین بتونه بگنجه….
این حرفها رو قبلا هم گفته ایم، گفته اند… همش داریم خودمون رو تکرار می کنیم می بینی ؟…چرا خودم هم نمی دونم !
————————-
راستی خواهر، رفتم به اون آدرسی که دادی، خبرنامه منو عضو نکرد ! 🙂
امروز یک فلش پر این آت و آشغالای قفل باز کن تحویل گرفتم از رفقا که هنوز امتحان نکردم…
سلام
چه جور بود پاييز؟! خوشگل بود؟!
«همش داریم خودمون رو تکرار می کنیم می بینی ؟»
همون چيزي كه چند روز قبل ويولتا گفت
سلام ر.م …..
وحشتناک زیبا بود و رنگ به رنگ …آفتاب بیلینگ بیلینگی پاییزی، یک نموره سرد، بوی خاک و بوی تلخ و گس برگ های نمزده…آتیش و اینا و اونا !
عجیب نیست که زیبایی طبیعت مکرر اندر مکرر اندر مکرر میشه و هیچوقت هم تکراری نیست… عجیبه ها ! 🙂
ویولتا هم یکی از اون فصل ها یا سرفصل هاست !
گیتی جان
اینکه برسیم به ان روزی که هرکس ازاد باشد با هر مزقونی عقیده خود را بنوازد بی شک ارزوی منم هست
اما رسیدن به ان نقطه الزاماتی دارد که جامعه ما و عوام و روشنفکر ما فرسنگ ها با ان فاصله دارد
ارجاعت میدهم به همین جا و جهل و کینه ای که از نویسنده تا کامنت گذار چه موافق و چه مخالف درگیر ان است
ان مدینه فاضله که میفرمایی برای ما حکم سراب را دارد خواهر جان ..ما فقط .شنیده ایم ارمانشهری هست اما نشنیده ایم باید ساختش با شعور با صبر با منطق
اما درمورد ثبت نام نکردن شما در ان سایت ملعونه ….
فردا دستوری مبنی بر گوشمالی و تادیب ان ناکسان صادر خواهم کرد
ازما کاری برمی اید ازشما به یک اشارت از ما فرار کردن
ومن الله توفیق
هما جون…
جهل و کینه دلیلش خفقان و دیکتاتوری است….قدمت دیرینه ای هم داره…
من از مدینه ی فاضله حرف نزدم عزیزم… کدوم آرمانشهر ؟
من از زندگی در جامعه ای صحبت کردم که به جرم حرف زدن زبانت رو نمی برند…و این وقتی امکان داره که من یا شما، خود را مدافع یا مالک یک دیدگاه یا عقیده ندونیم در حدی که به خودمون اجازه بدیم مانع اظهار نظر دیگری بشیم تحت هر عنوانی….فقط پیرو آن باشیم و نظر خودمون رو بگیم، همین…
اما هما جون اتفاقی که داره میفته در جامعه بدلیل خفقان نظام آخوندی به اضافه ی تعصب و افراد مومن به دین اسلام و درک نکردن موقعیت و شرایط از طرف اونها و ادامه دادن شیوه ی قدیمی که دین من موضوعی شخصی است و موسی به دین خود و عیسی به دین خود ….اتفاق خوبی نیست…
برای شروع فضایی قابل زندگی و قابل تحمل برای همه و نه آرمانشهر البته ، شروع هر حرکتی از خودمون باید باشه…صبوری و منطق و دیدن واقعیت…
مدونای عزیز
گفتی که «….فقط من کاملا بیطرفانه میگم اگر نسبت بچه باز بودن به محمد بدیم باید همینو راجع به جد و پدر جد خودمون هم بگیم چون در گذشته رسم اینگونه بوده و آدمی که دختر ۹ ساله را فنسی میکرده »
اگر پدر من هم چنین کاری کرده بود و ادعای معلمی اخلاق میکرد و اخلاقیات و اصول خودش را ازلی و ابدی میدانست و به پیروانش هم در مقام معلم اخلاق توصیه دنباله روی از سنتش را میکرد، بله عین همین حرف را در مورد ایشان هم باید زد
عزیزم الان یه پاسخ اون بالا نوشتم. حرف شما درست ولی حرف منم بخونید لطفا اگه باز هم فکر میکنید اشتباهه دوست دارم حرف شما رو هم بشنوم.
مدونای عزیز
گفته بودی که ۱۵۰۰ سل پیش لغت پدوفیل وجود نداشت و از اینجا نتیجه گرفته اید که این لغت را برای تحقیر مسلمانان بکار میبرند. من با تعبیر شما موافق نیستم. این درست است که در قدیم چنین چیزی وجود نداشت و در همه جای دنیا حتی در اروپا همبستری با دختر خردسال کم و بیش وجود داشت شما قاعدتا باید از خود سوال کنید که چرا اطلاق چنین عنوانی برای اروپایی ها تحقیر آمیز نیست. مساله اینست که محمد و پیروانش اعتقاد دارند که تعالیم آنها کهنه نمیشود و ازلی و ابدی است و قائل به زمان و مکان نیست. اینجاست که عملکرد محمد و پیروانش با معیارهای امروزی مقایسه میشود چرا که اسلام خود را امروزی میداند. در واقع این ادعای ازلی و ابدی بودن اسلام است که دلایل شما را قابل اطلاق بر اسلام و عملکرد محمد نمیکند. اگر اسلام چنین ادعایی نداشت البته میشد این دلیل را پذیرفت.
شما گفته ای که «اصولا شما بیا به پیامبر مسیحی ها توهین کن ببین چه خبر میشه خوب همه مسیحی ها صداشون درمیاد طبیعیه».
لازم است به عرضتان برسانم که در کشورهای غربی کتب ضد مسیحی و سایتهای ضد مسیحی بسیاری وجود دارند که هر روز هم بر تعدادشان اضافه میشود. البته کلیسا طبق معمول مخالفت میکند، همانطور که در مورد افشاگری در مورد افتضاح جنسی کشیشها مخالفت میکند، اما خبر دیگری نمیشود. نه این کتابفروشیها مورد حمله قرار میگیرند و نه سایتها هک میشوند. دولت و پلیس هم از حقوق منتقدین یا بقول شما توهین کنندگان محافظت میکند. کاریکاتورهای ضد مسیحی و ضد مذهبی بسیاری هم کشیده میشود که کسی از ان به عنوان توهین یاد نمیکند و با ان مخالفت نمیکند.
فرموده اید که «من میگم به عقاید همدیگه توهین نکنیم، این حرفم رو به مذهبی ها هم هست.»
توهین به عقیده بخشی از انتقاد میباشد و نمیتوان آنرا قدغن کرد. ضمنا هر عقیده ای که قابل احترام نیست. عقیده ای که نژاد پرستی، جنایت، تجاوز و کشتار را توجیه و مباح کند، قابل احترام نیست. شما حتما میدانید که در آلمان و مطابق قانون اساسی ان، حزب نازی حق فعالیت ندارد. چرا, چون عقیده ای ضد انسانی است.
@سفيد جامگان
كامنت هاي شما را از ديروز ميخونم فكر كنم ايشالا طولش به هزار متر رسيده باشه!
معلوم نيست دنبال ثابت كردن چه چيزي هستي؟! كه متعصبانه طومار پشت طورمار صادر ميكني.
محمد بچه باز بود و علي آدم كش; حسن زنباره بود و حسين به جستجوي قدرت ؟!
از اونجايي كه به زودي به تحجر و متعصب بودن متهم خواهم شد بنابراين اجازه بده چيزي بهت بگم:
من و جمعي ديگر و بسياري از مردم جامعه به اين نتيجه و باور و ايمان رسيديم كه ابوبكر عمر و عثمان غاصبان حق علي بودند و به يقين رسيديم كه يزيد انساني ملعون و منفور بوده .
اعتقادات و باورهاي من و مردم شهرم كه به خاطر ان فرياد ميزديم چيزي به جز مشتي معلومات عمومي تاريخي به جيب;دانش و عقلم اضافه نكرد و شايد به قول تو قدرت فكر كردن را از من گرفته باشد.
======================================================
سفيد!!! جامه به من بگو اگر به سخنان تو گوش بدهم; اگر محمد را ديوانه ايي بدانم كه به فكر جنگ و سكس بوده و روز و شبش را در خيام عربي به انگولك كاري كودكان نابالغ مشغول بوده !!!!!!چه چيز به اندوخته هاي مادي و معنوي من اضافه خواهد شد؟
آيا تضمين و ضمانتي هست كه رفاه عمومي جامعه بهبود يابد؟
آيا فرهنگ لنتراني و بي تفاوتي من بهبود ميابد؟
آيا از فقر و نابساماني هاي كشورم چيزي كاسته ميشود؟
آيا به شهروند كشوري صنعتي تبديل ميشوم؟
آيا تضمين ميدهي كه مثل خيلي از ساكنان ينگه دنيا براي تسكين دردهايم به عرفان هاي شرق دور معتاد نشوم؟
قرار است به چه چيزي برسم؟!
و يا اينكه چه مشكلي از مشكلات تو به سامان خواهد شد؟
=====================================================
زندگي فرصتي است كه يك بار بيشتر تكرار نميشود. و اگر زندگي و حيات ديگري باشد به اين شكل نخواهد بود. [نُنشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونْ]شما را به صورتي كه از آن بي اطلاعيد دوباره خلق ميكند-واقعه.
فرصتي كه يكبار بيشتر تكرار نميشود ;فرصتي كه زمان هاي مفيد آن چيزي بيشتر از پنجاه سال نيست، ارزشي بيشتر از آن دارد كه به جدال هاي فرسايشي حرام و نابودش كنيم. و در دل ها تخم كينه و عداوت بكاريم .
هميشه كوتاه ترين راه بهترين راه نبوده و تو براي اثبات مدعايت بدترين و كوتاه ترين راه، يعني جدال را انتخاب كرده ايي.
=====================================================
از نظر من تو و دوستان همفكرت با متعصبين مذهبي تفاوتي نداريد، آن ها اصرار به اثبات گوشه ايي از تاريخ دارند و تو اصرار به نفي اثبات ذهني آن ها داري.
با اين تفاوت كه آن ها به خدا و آخرتي اعتقاد دارند و ترس از آن خدا و آخرت واقعي يا موهوم باعث ميشود در روز قدرت و اريكه نشيني كمي ملاطفت به خرج دهند.
اما ضد مذهبيون متعصب و فاشيست [ كه نمونه هاي آن در آلمان، ايتاليا، كامبوج و شوري ديده شد]در روز قدرت و توانايي از جمجمه مناره ساختند و از استخوان هاي خورد و پودر شده ي مخالفين نان پختند. و مذهبيون را در كوره هاي آدم سوزي به صابون و روغن تبديل كردند.
=====================================================
براي تمامي ابهاماتي كه مطرح ميكني جواب هايي موجود است، و بعضي از آن ها را دوستان به شكلي زيبا مطرح كرده اند.
اما نه تو و نه من ، نميخواهيم بشنويم و شهامت قضاوت بدون پيش داوري ذهني نداريم.
ما جستجوگر نيستيم ما فقط به دنبال اثبات اسارت هاي فكري خود هستيم، فقط به دنبال اين هستيم كه بدون فوت وقت جواب بدهيم كه مبادا فكر كنند در گفتگو كم آورده ايم و يا لال و ذي شعور بوده ايم.
چند ماه بعد و يا حتي چند سال بعد از اين به گذشته نگاهي بيندازيم و ببينيم حاصل اين نوع گفتگو و جواب دادن هايمان كه بيشتر شبيه عقده گشايي; پوز زني و عرض اندام است چه چيزي بوده ؟!
امید ۶۶۶
عجب جواب دندان شکنی به منی دادی که طول کامنتهام به هزار متر میرسه!
پرسیده ای که «سفيد!!! جامه به من بگو اگر به سخنان تو گوش بدهم; اگر محمد را ديوانه ايي بدانم كه به فكر جنگ و سكس بوده و روز و شبش را در خيام عربي به انگولك كاري كودكان نابالغ مشغول بوده !!!!!!چه چيز به اندوخته هاي مادي و معنوي من اضافه خواهد شد؟»
عین همین سوال را من میتونم از تو بکنم، حالا که به این چیزها اعتقاد داری چه به تو اضافه شده. من بهت میگم، خرافه، جهل، توهم نسبت به شقی ترین موجودات تاریخی،…..که مالا همین توهمات زمینه ساز ظهور حکومت جمهوری اسلامی به عنوان عصاره اعتقادات و وعده های شیعه شد. چناچه این توهمات باقی بماند زمینه ساز جمهوری اسلامی دوم خواهد شد تازه بشرط آنکه ما مردم بتوانیم از این اولی خلاص شویم.
پرسیده ای که :
«آيا تضمين و ضمانتي هست كه رفاه عمومي جامعه بهبود يابد؟
آيا فرهنگ لنتراني و بي تفاوتي من بهبود ميابد؟
آيا از فقر و نابساماني هاي كشورم چيزي كاسته ميشود؟
آيا به شهروند كشوري صنعتي تبديل ميشوم؟
آيا تضمين ميدهي كه مثل خيلي از ساكنان ينگه دنيا براي تسكين دردهايم به عرفان هاي شرق دور معتاد نشوم؟
قرار است به چه چيزي برسم؟!
و يا اينكه چه مشكلي از مشكلات تو به سامان خواهد شد؟»
خیر هیچ تضمینی نیست ولی تضمینی که هست اینست که دوران خودفریبی تمام میشود و ما با چشم باز انتخاب میکنیم و بهر حال از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشویم. آخر اینهم شد منطق؟ باید بشما تضمین سعادت داد تا شما بجای مجاز، به واقعیت روی بیاوری؟ آیا چسبیدن به این عقاید و خرافه ها به شما تضمین میدهد؟ تنها تضمینی که تا بحال داده، فقر بوده و استبداد و اختناق.
گفته اید که : «……..فرصتي كه يكبار بيشتر تكرار نميشود ;فرصتي كه زمان هاي مفيد آن چيزي بيشتر از پنجاه سال نيست، ارزشي بيشتر از آن دارد كه به جدال هاي فرسايشي حرام و نابودش كنيم. و در دل ها تخم كينه و عداوت بكاريم .»
بسیار موافقم که زندگی بیش از اینها ارزش دارد و ای کاش که ما هم مثل مردم فرانسه بودیم که پدرانمان این جنگهای بقول شما بیهوده را کرده بودند تا ما امروز وقتمان را به مسائل اساسیتری میگذراندیم. متاسفانه این جدل به ما به میراث رسیده و اگر هم ما مثل پدرانمان خود را به مجاز مشغول کنیم متاسفانه فرزندان ما هم همچنان درگیر خفقان و استبداد خواهند بود و درست مثل خر عصاری بدور خود میچرخند بدون آنکه بفهمند از کجا میخورند.
گفته اید که «از نظر من تو و دوستان همفكرت با متعصبين مذهبي تفاوتي نداريد، …»
البته این نظر شماست و حق هم دارید که نظر خود را ولو نادرست داشته باشید. اتفاقا تمام جنگ و جدل ما هم برای اینست که کسی بخود حق ندهد که جلوی اظهار نظر شما را بگیرد بخاطر آنکه آنرا :توهین» بخود یا به مکتبش حساب میکند.
من با نظر شما موافق نیستم بر عکس شما را بیشتر شبیه متعصبین میبینم. شما هم مثل آنها مخالفین را به اسم «توهین» به مکتب میخواهید ساکت کنید. فقط دستتان نمیرسد. وگر نه مخالفت انتقاد یا حتی توهین به یک مکتب که جرم نیست، این جزیی از آزادی بیان است. ضمنا هر مکتبی که شایسته احترام نیست. مگر ما به نازیسم، فاشیسم ،…..احترام میگذاریم. مگر ما به استعمار (که انهم یک مکتب فکری بود) احترام میگذاریم؟
«…………با اين تفاوت كه آن ها به خدا و آخرتي اعتقاد دارند و ترس از آن خدا و آخرت واقعي يا موهوم باعث ميشود در روز قدرت و اريكه نشيني كمي ملاطفت به خرج دهند….»
لابد از جنس همان ملاطفتی که این ۳۰ سال مردم از پیر و جوان شاهد بودند یا از جنس ملاطفتی که جوانان زندانی در تابستان ۶۷ شاهدش بودند. اتفاقا تاریخ معکوس آنچه را که شما میگویید میگوید. همواره وحشی ترین و خشن ترین استبدادهای تاریخ، استبدادهای مذهبی بوده اند. حرف شما حتی با تاریخ معاصر کشورمان در تضاد است.
«اما ضد مذهبيون متعصب و فاشيست [ كه نمونه هاي آن در آلمان، ايتاليا، كامبوج و شوري ديده شد]در روز قدرت و توانايي از جمجمه مناره ساختند و از استخوان هاي خورد و پودر شده ي مخالفين نان پختند. و مذهبيون را در كوره هاي آدم سوزي به صابون و روغن تبديل كردند…….»
و مذهبیون فاشیست علاوه بر کهریزک و خاوران که در کشور خودمان فاجعه بار آوردند، در طول تاریخ هم از چشمها مناره ساختند (تیمور، حافظ قران)، در بین دو نماز گردن میزدند (امیر مبارز الدین در زمان حافظ). جنایتهایی را که اعراب در شهر اصطخر در هنگام تسخیر ایران بار آوردند و فجایع صلیبیون مسیحی که خود حدیثی ست پر اشک و خون.
«براي تمامي ابهاماتي كه مطرح ميكني جواب هايي موجود است، و بعضي از آن ها را دوستان به شكلي زيبا مطرح كرده اند………»
متاسفانه تا کنون ما جوابی جز «توهین ممنوع» نشنیدیم. هر چه هم که پرسیدیم که آخر به یک بچه باز با چه عبارتی برخورد کرد که به تریج قبای شماها بر نخورد که تاکنون جوابی نشنیده ایم.
لطفا یک نمونه از این «جوابهای زیبا » را نشان دهید.
«اما نه تو و نه من ، نميخواهيم بشنويم و شهامت قضاوت بدون پيش داوري ذهني نداريم.
ما جستجوگر نيستيم ما فقط به دنبال اثبات اسارت هاي فكري خود هستيم، فقط به دنبال اين هستيم كه بدون فوت وقت جواب بدهيم كه مبادا فكر كنند در گفتگو كم آورده ايم و يا لال و ذي شعور بوده ايم…..»
مهم نیست که من و تو جستوجو گر هستیم یا خیر. بسیار هستند جستجو گران. سوال اینست که آیا شما توان اقناع آنان را دارید یا با همین دلایلی که تاکنون برخورد کرده اید میخواهید برخورد کنید. شما اگر دلایل متقن داشتید به انگیزه خوانی روی نمی آوردید. شما تمام حرفتان اینست که مبادا به محمد بچه باز ما بگویید بچه باز چون به عقیده ما توهین میشود. جواب هم اینست که خوب بشود، که چه. دهانمان را ببندیم که به عقیده شما توهین نشود. توهین به عقیده که جرم نیست اما جلوگیری از ابراز عقیده در تضاد با آزادی عقیده است که قطعا جرم است. شاید بهتر باشد شما عقیده خود را تغییر دهید بجای بستن دهان منتقدین یا حداقل درجه تحملتان را بالا ببرید.
«چند ماه بعد و يا حتي چند سال بعد از اين به گذشته نگاهي بيندازيم و ببينيم حاصل اين نوع گفتگو و جواب دادن هايمان كه بيشتر شبيه عقده گشايي; پوز زني و عرض اندام است چه چيزي بوده ؟!»
انکار نمیکنم که ممکن است عده ای برای عقده گشایی اینجا آمده باشند اما جواب شما جواب محکم و متقنی نیست و فقط تخم لقی است که میشکنید تا میوه اش را دیکتاتورها بچینند.شما اگر جواب محکمی داشته باشید دیگر لازم نیست نگران عقده گشایی کسی باشید. اما متاسفانه تا اینجا من بالشخصه چیزی جز توجیه دهان بستن و نقض آزادی بیان چیز دیگری نشنیده ام.
بی نقصی ما، با قطر سطورش اثبات شد
خود گویی و خود خندی/به به چه هنرمندی
محمد رضا
بی جوابی و زبان بستگی شما و امثال شما از بضاعت اندک فکری و چنته خالی تون است. معمولا بی نقصی و حقانیت با دست پر ثابت میشه (البته برای افراد معمولی) منتهی چون شماها خیلی تافته های جدا بافته هستید قوانین انسانی در دنیای شما صدق نمیکنند! شماها دینتان عین سیاستتان،چماق تان عین برهانتان و بضاعت فکری ناچیزتان دلیل حقانیتتان است.
آقا به گفتگو از اين زاويه نگاه نكن كه قراره جوابي بهم بديم كه دندان شكن باشه يا پوزه به خاك بماليم.
صحبت ميكنيم كه چيزي ياد بگيريم. شما اول اين ذهنيت اشتباه كه قراره دندون بشكنيم رو كنار بزار …لج و لجبازي نكن… بعدا بيا درباره نقد و اينجور مسائل صحبت كن.
امید ۶۶۶
پس لطفا به گفتگو به عنوان فرصت یادگیری نگاه کنید و جواب سوالاتی را که کردم بدهید. چرا شما سوال را با نصیحت اخلاقی پاسخ میدهید؟ شما در بالا ایراداتی مطرح میکنید، جوابتان را که مورد به مورد میدهم تازه به نصیحت اخلاقی می افتید.
akh ke cheghadr neveshtehat be man michasbe,, harfe dele mano mizani hamishe
پاسخی که همان خانم داده،پاسخی جامع و روشنفکرانه است ،اماذ من نمیدونم شما از بالاترین چه انتظاری دارید/اگر منظورتان فحش دادن و اهانت به دیگران و خصوصا مسلمانان است که هنوز از این امتیاز برخوردارین.اگر نگران اون هستید که دیگران نیز این حق را
یبدا کرده اند که لینک بزارن،پس ادعای آزادی بیان نکنید.
همه ی حرفات درست! فقط اون تیکه ی سن عایشه موقع ازدواج با پیامبر به نظرم غلطه !!! یه نیگاه به این مقاله بنداز! متنش کمه ولی مفیده! http://www.bashgah.net/pages-39943.html
دو نوع بزرگی وجود دارد:
یکی از نوع سیاست کاران که در آن تو با کوچک انگاری دیگران بزرگ می شوی که این نوع زشت است ,بیمارگونه و عصبیست
و نوع دیگر بزرگی اینست که تو بزرگ هستی و ناگهان تمام هستی بزرگست با تو ,همه چیز نشانی از حیاتست ,این مذهبست (گنج بی پایان خویشتن را دیدن ,در درون به وطن رسیدن ,با خود همنوا گشتن )و ایندو با هم ملاقات نمی کنند ,نمی توانند ملاقات کنند.
و اونوقت احساس می کنی که اینطور نیست که تو بزرگ باشی و دیگران کوچک
لحظه ای که بزرگی خویشتن را دریافتی ,تمامی جهان هستی بزرگ خواهد بود
سیاست کار به دنبال غنی تر کردن نفسش هست برای اینکه به دنیا نشون بده که من کسی هستم
سیاست کار سیاست کاره و سیاست به راههای گوناگونی خودشو نشون میده ,چه با همسر چه با فرزند چه با اجتماع کاری وو….سلطه گره و درگیر سفر نفسانی
(همون سگهایی که برای ایکس دم تکون می دادند ,حالا براش پارس می کنند ,این همون سگها هستند ,قدری تغییر کرده اند و حالا به جای دم تکون دادن پارس می کنند و تراژدی ادامه دارد )
هرگز فکر نکنیم که دیگری احمق هست ,هوش راههای متفاوتی برای اثبات خودش داره ولی اگه اصرار داریم و به این واژه علاقمندیم بهتره فکر کنیم که خودمون احمق هستیم , این کار مارو به سمت خرد راهنمایی خواهد کرد.
به فته کف یعنی چی؟
گوگل هنوز نمی دوست.
به فتح کاف
google transliterator هم همچین چیزی نمیشناسه پس
فکر میکنم منظور نویسنده کس (به فتح کاف، یعنی شخص) هست که با کس (به زعم کاف، آلت تناسلی زنانه) اشتباه نشه. گوگل هنوز خیلی مونده این چیزا رو یاد بگیره.
كامنت
ولي به نظر من بر حذر بودن از توهين كار نشدنيه چون هركسي ميتونه پشت سر هركس ديگه اي يا در خلوت يا پيش آدماي ديگه يا از خيلي راهاي ديگه به يه نفر توهين كنه و اون يه نفر شايد اصلا خبر دار نشه. اما اگه خبر دار بشه…
کالیفـــــــــــــــــرنیای عزیز
1- معصومیت جزء لازم و اساسی دین است. اگر قرار باشد پیامبر هر دینی معصوم نباشد که اصلاً دین معنا پیدا نمی کند. در آنصورت پیامبر و دین هم می شود مثل یک مصلح اجتماعی. اگر قرار باشد کسی که با خدامستقیماً در ارتباط است را هم بگوییم اشتباه می کند که نقض غرض کرده ایم و این خلاف اصول لولیه منطق است داداش من! این موضوع یک استناج منطقی است و نمس توان با حربه های اسلام شناسی مدرن و اسلام رحمانی و این شامورتی بازیها عوضش کرد. لطفاً مقاله اینجانب (با نام مستعار مرجان قنبری) را در خودنویس با نام: گنجی:قرآن سخنان خدانیست را مطالعه فرمایید.
2-هما خانم در کامنت اول خط دوم گفته که خدای خودتان را معرفی کنید.
3- اینکه افراد بزرگی به چیز خاصی اعتقادداشته باشد ملاک درستی آن حرف نیست. لطفاً انواع مالطات را در اینترنت سرچ کنید. ضمناً این یونگ مورد نظر شما معتقد بود که بعضی کتابهایش در کتابخانه با صدای مهیبی منفجر شده. نیز برهان واجب الوجود ابن سینا که ملا صدرا آن را برهان صدیقین می خواند از نظر منطقی غلط است. کتاب نقد برهانهای وجود خدا نوشته اردشیر پاینده را دانلود و مطالعه بفرمایید
4- اینکه اگر کسی راوسط دریا بیاندازند یاد خدا می افتداز لحاظ منطقی دلیلی بر وجود خدا نیست. و از لحاظ روانشناسی هنگام ترس شدید شما بازخوردهای اولیه دوران کودکیتان را بازسازی می کنید. به همین دلیل اگر یک هندی یا چینی را توی دریا بیاندازی هرگز یاد خدا نمی کند بلکه یاد اعتقادات اولیه ای را میکند که در زمان کودکی به عنوان عامل اصلی امنیت به او آموخته شده.
5- 1400 سال است که علم دین در دستان پیامبر و صحابیش و ائمه اش است اگر قرار باشد اینها را دین ندانیم پس چه چیز را دین بدانیم تعریفی که شما یا اصلاح طلبان می کنند. ترجمان عملی هر ایدئولوژی پیروان آن ایدئولوژی هستند. وگرنه کمونیستها هم می توانند بپویند دوران شوروری را هم کمونیست ندانید و مسیحیها و یهودیها و پیروان هر ایدئولوژی دیگر.
6- البته مخالفت با دین از ضروریات و اصول اولیه روشنفکری و آزاد اندیشی است. تعریف دین و آزاد اندیشی اساساً همین است دیگر برادر حواست کجاست.
7- بی دینی به معنای کمونیسم نیست که ما بخواهیم عواقب بی دینی را در کشورهای کمونیست ببینیم.
8- نظر شما در مورد فاشیسم علیه مذهب درست است اما متأسفانه این نتیجه زیاده روی دینداران است در طول ذوران زمامداری و یکی از راهای پیشگیری از آن همین بحثهای نظری افراد است.
عاشق اینم که می بینم مخالفان دین در اینجا همه فقط به اسلام و نه دین دیگری حمله می کنند . اینجوری به خوبی می توانم به درجه هوش و انصاف فرد مخالف پی ببرم.
امضا : یک آدم بی دین
بهنام جان
می دانی چی است؟ من سالهاست دارم در آزاد ترین و به اصطلاح روشنگرترین کشوری که روی کره زمین است زندگی می کنم و باید خدمتت عرض کنم اینها درست است یک سری مسایل حقوق انسانی و اقتصادی را نسبتا حل کرده اند ولی برای بسیاری از مشکلات روان انسان هیچ مرهمی ندارند. چرا drugو الکل و Prozac و سکس دسته جمعی و تنهایی و بی کسی و مثل روبات شدن هست تا دلت بخواد البته اگر اینها را مرهم روان بدانی. فکر کردی چی؟ همه آدمها آی کیو انشتین دارن ؟
آخه چنین حرفهایی را شما از ادیان دیگر نمیشنوید. البته نه اینکه آنها نخواهند از این حرفها بزنند، چرا منتهی جنبشهای بزرگ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و انقلابات بزرگ و کوچک آنها، ارتجاع هار مذهبی را در این کشورها به عقب راند و به ان پوزه بند زد. متاسفانه ارتجاع کثیف اسلام هنوز خون میریزد، هنوز هار است و هنوز مردم به ان پوزه بند نزده اند.
سفید
تو به عمرت کتاب خوندی؟ اصلا سواد داری؟
آخه چنین حرفهایی را شما از ادیان دیگر نمیشنوید.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در ادیان دیگه نیست؟ برادر انقدر اون عقل رو اکبند نگه ندار باور کون گرون نمیشه اگه صفر کیلومتر باشه تو درمورد احکام یهود و شباهت بسیارش با اسلام چیزی نشنیدی؟
درمورد سلطه کلیسا در تاریخ چیزی بگوشت نخورده؟
مارو باش با کی بحث می کنیم
اگه تو با این کمالات میخوای بهسلوزه بند بزنی خیالی نیست راحت باش بکارت برس
برادر اول کمی درمورد چیزی که درموردش مخالفت می کنی و کف و خون قاطی می کنی براش تحقیق کن
تصیح میشود
اگه تو با این کمالات؟؟ میخوای به اسلام پوزه بند بزنی خیالی نیست به کارت برس
هما
معلومه که واقعا چنته ات خیلی خالی است که حرف من را اینجوری تحریف میکنی. خوبه حرف من ان بالا هست و هر کسی میتونه آنرا بخونه. من بعد از اینکه گفتم «مکاتب دیگر این حرف را نمیزنند، بلافاصله توضیح دادم که این سکوتشان البته از سر نجابتشان نیست و توضیحات بعدی را اضافه کردم. خوب آخه شما اسلامی ها خیال میکنین که با دست خالی و کله خالی تر الله اکبر گویان به قلب دشمن بزنین و چه بزنید و چه بخورید به بهشت میرید و اونجا به پاداش حمله به دشمنان اسلام از صبح تا شب با حور و پری، ۲۴ ساعته سکس خواهید دشت که هر بار سکس تان هم ۷۰ سال یا ۱۰۰۰ سال (نمیدانم روایات کدام را تایید میکند) طول میکشد. اگر بگی اشتباه کردم چیزی ازت کم میشه بجای اینکه این جنغولک بازی ها را در بیاری.
همین طرز فکر تو در مورد بهشت و سکس و شباهتش به تفکر اخوندها کافی است تا بدانم چه در چنته داری و چگونه می اندیشی .منهم در همان جامعه کتاب های دینی و بینش دبستان تا دبیرستان را خوانده ام اما تو انها شد حد سوادت درمورد اسلام ..من یکمی (دقت کن یک کمی) بیشتر خواندم و فکر کردم
فکر برادر ..کلا چیز خوبی است این فکر
برادر مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان
سفید جان
یعنی یهودیه که کشور اسراییل را پی ریزی می کنه یا هالیوود را در دست می گیره و هر آشغالی را به اسم فرهنگ به خورد بچه های نوجوان می ده ارتجاع کثیف نداره؟ یا مثلا مسیحی که پشت دولت بوش می ایسته و باعث قتل عام میلیونی در عراق و افغانستان می شه مرتجع نیست؟ بابا ای والا.
چرا ارتجاع داره، ولی این جوامع تکلیف خودشان را با ارتجاع هار و کثیف مذهبی یکسره کرده اند . از ان گذشته ارتجاع سرمایه داری ، از قبیل آنچه اشاره کردی از طریق سازمانهای ناظر حقوق بشر موسوم به (watch dog) کنترل میشود. ارتجاع مذهبی به علت ماهیت عقب مانده ای که دارد نمیتواند تن به تقسیم قدرت داده و حتی به قوانینی که خود گذرانده پایبند باشد. (تجربه جمهوری اسلامی ایران و قانونگرایی در زمان خاتمی)در حالیکه هر یک از سازمانهایی که در یک جامعه سرمایه داری وجود دارند الزاما باید تابع حد اقلهای دموکراتیک باشد. واقعا اگر قرار به انتخاب باشد، خود شما ارتجاع سرمایه داری و آمریکا را انتخاب میکنی یا ارتجاع عقب مانده مذهبی ایران را؟ همین که تو داری راجع به قتل عام عراق و افغانستان بحق مخالفت میکنی در حالیکه اگر از کشتار و قتل عام نامسلمانان بدست مسلمانان حرف بزنی فورا توسط مسلمین محترم از قبیل هما و امید ۶۶۶ و غیره متهم به «توهین» به دین میشوی. آیا خود همین قیاس مزیت نسبی ارتجاع سرمایه داری بر ارتجاع عقب مانده مذهبی را نشان میدهد. آیا بیشترین انتقادات از کشتار آمریکا در ویتنام، عراق و افغانستان توسط آمریکاییان و در آمریکا انجام نشد؟ آیا شما امروز پس از ۱۴ قرن میتوانی حرف از تجاوز شرعی محمد به عایشه بزنی؟ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
شاید اگراسمتو سیاه جامگان می ذاشتی بیشتر برازنده ات بود!! از اول این پست خودتو به آب وآتیش زدی که چی؟ آخرش پوزبندت باز شد وهار شدی و توهین !!!!!این همه افراد کامنت در مذمت توهین گفتن ، دریغ از تو که کمی بیاموزی !!!افسوس
مینوجان
عزیز حرص نخور وقتتم با این بابا تلف نکن وقتی کسی اینطور جهلش از موضوع رو میاد اینجا اینطور جار میزنه من خنده ام میگیره
این بابا یه چیزی شنیده اگه میخوای روشن فکر باشی باید با هر چیزی مخالفت کنی اما اینو نشنیده باید سوادم در مورد موضوع داشته باشی
تو این وبلاگ اینطور بحثا زیاد پیش اومده سرانجامی هم نداشته جز اینکه از هردو طرف ادم چیزی یاد میگیره و میره دنبالش که صحت و سقمش رو پیدا کنه اما تا حالا ادم به این بی سوادی در این موضوع ندیده بودم
برو این جواباشو بخون یکدوره جک درمانی کامله
ادم سفید جامه باشه یا سیاه جامه مهم نیست.اما سواد بحث کردن رو باید داشته باشه
چون قافیه تنگ اید/شاعر به جفنگ اید
مشکل تو نه سفیدی و سیاهی جامه من است نه پوزه بندی که بیشتر لایق و برازنده شما مذهبی هاست. من حاضر بودم اسمم را سیاه جامه هم بگذارم اگر فایده ای بحال شما و تاثیری در این مبحث داشت. اینهمه روضه ادب و احترام خواندی و آخرش هم وقتی بقول سعدی «تیر جعبه حجت همه بینداختی» …..»اسب فصاحت به میدان وقاحت کشاندی». ای کاش حداقل جواب یکی از اینهمه سوالاتی را که کردم میدادی. اتفاقا منظور منهم همین بود که واقعیت بی مایه و مغز تهی شما را به همه نشان بدم، که خوشبختانه خودت اینکار را کردی. ممنون. من اینهمه خودم را به قول تو به آب و آتش میزدم به این خوبی نمیتوانستم بی مایگی شماها را نشان بدم. باز هم ممنون. بی دلیل نیست که شما مذهبی ها را مردم مشتی متحجر و زورگو و بی منطق میدانند که واقعیتی است که برای بار چندم خودش را نشان داد.آخه ما با شماها زندگی کردیم شماها را هم بهتر از این میشناسیم که با چهار تا پز تو خالی شماها از قبیل «واضح و مبرهن است که باید به اعتقادات احترام گذاشت….» بخواهیم سوابق شماها را فراموش کنیم و خام شویم.
هما
از «منطق» فوق العاده ای!!!!» که در بحث نشان دادی و جواب بکلی بیربطی که به حرف من دادی سوادت را به اندازه کافی نشان دادی. میخواستی اقلا یک کمی عقل و درایت و سواد نشان بدی یا دست کم جواب مرتبط بدی تا وقتی دم از بی سوادی من میزدی، بشه این ادعاها و اداها را, چیزی بیش از یکمشت ادعاهای توخالی بحساب آورد که صرفا بدرد جلب توجه و خودنمایی بین چهار تا مثل خودت میخوره. اگر گاهی، البته فقط گاهی قبل از حرف زدن و جواب دادن فکر کنی، بد نیست! لازم نیست که طرف صحبت، همان اول که با تو برخورد میکنه، متوجه بی مایگی تو بشه که. ضمنا اگر بجای اینکه از چیزی که بدت میاد بجای آنکه به اسم «توهین» از ان فرار کنی، اگر بهش گوش بدی شاید کمک کنه که یک چیزی هم یاد بگیری. راستش در حال حاضر، منطق و سوادت چندان چنگی بدل نمیزنه.
هما جان درست میگه خوب خواهرم! شما بگو در چه مقوله ای مطالعه داشتی، چه نویسنده ای، چه مباحثی و کدوم رشته و شاخه؟ اگر در حد و اندازه سواد ما بود، در همون مقوله بحث می کنیم. آخه اینکه نشد خواهرم شما هی دم از سواد و معلومات میزنی بعد خودت هم نمی گی در چه زمینه ای سواد و تخصص داری! در واقع تو خودت به همون چیزی متهم هستی که لولیتا رو بهش متهم کردی! اینکه گفتی هی به پیامبر من توهین می کنی اما خودت پیامبری نداری که ….
میگی در زمینه اسلام مطالعه داشتی! اینهمه ازت سوال شد غیر از تکذیب و غیر از اینی که بگی اینا حرفای آخوندهاست، چه جوابی دادی؟ میگی توهین بده، اخه، زشته! بعد خودت همین جا از کسانی که به دیگران توهین می کنن(دقت کن! به اشخاص توهین میکنن نه به عقاید!) حمایت میکنی و دست به پشتشون میکشی و خودت هم هر از گاهی بدت نمیاد یه نموره توهینی بکنی! اگر توهین بده، به محمد بده، به آقا یا خانم سفید جامگان هم بده و اصولا به همه بده! اگه خوبه دیگه اینهمه جار و جنجال برای چیه؟ واقعا متاسفم! تو این چند ماهی که توی این وبلاگ رفت و آمد داشتم یه شخصیت دیگه و یک تصور دیگه از شما در ذهنم ساخته شده بود با خوندن کامنتهات. از دیروز هم همش شک می کنم که نکنه کس دیگه ای با اسم شما داره کامنت میذاره! به هر حال اون بالا هم گفتم وقتی پای دین و مذهب به میون میاد یه آدم خوشفکر و منطقی مثل شما هم گیرپاش میکنه! این اصولا خاصیت دین و تعصب داشتن به دینه!
تو و امثال تو اگه فکر میکنید با این توهین های سخیف به اسلام پوزه بند بزنید، به کاهدون زدید. نذار این موج مذهب گریزی به خاطر گندکاریهای اخوندها فریبت بده که چون الان تشیع حال روز خوبی نداره میشه ضربه اخر رو زد و ناکارش کرد. این یه موج زود گذره. الان اسلام تو بقیه دنیا از همه ادیان رشدش سریعتره، حتی ماجرای یازده سپتامر و پس لرزه هاش هم نتونسته این شیب اسلامی شدن رو کم بکنه. رشد سریعترش کجاهاست اونوقت؟ یکجایی مثل ترکیه که بدترین توهین ها و تبعیض ها نسبت به مسلمونا اعمال شده و میشه، غرب اروپا که مردمش از مسلمون به اندازه زامبی وحشت دارن. یکجایی مثل شمال استرالیا بین اون همه سفید پوست متعصب قبایل ابوریجینال دارن مسلمون میشن. خوب اگه قرار بود با توهین کسی از اسلام برگرده که باید اونجاها جواب میداد.
در حال حاضر، تشیع تو جامعه ایران پس زده میشه ولی مطمین باش توش رفورم صورت میگیره، جنبه های رحمانیش پررنگ میشه قسمتهای خشنش دچار خود الزایمری میشه و قوی تر از سابق برمیگرده. خلاصه کنم، دین با این توهینها ریشه کن نخواهد شد. نسل و و نسلهای بعد از ما هم سایه تشیع را با پوست و گوشت و استخانشون لمس خواهند کرد …
محمد رضا
۱- موج اسلام گرایی که در دنیا و مشخصا در خاورمیانه میبینی قبل از هر چیز علل سیاسی داره و مربوط میشه به اشغالگری اسرائیل و جنایات ان دولت در سرزمینهای اشغالی. ضمنا به علت نبودن احزاب سکولار رقیب که خود نتیجه سیاستهای استعماری انگلستان و سپس آمریکا بود, احزاب اسلامی میدان را خالی از رقیب دیدند. شماها که اینقدر دم از سواد میزنید و سواد من را هم قبول ندارید، بد نیست کمی مطالعه کنید. رابرت دریفوس در کتاب (Devil’s game = بازی شیطان ) بخوبی بازی های سیاسی و استعماری انگلستان و آمریکا را برای شکست احزاب سکولار، با کمک گرفتن و همکاری با آخوندها در دنیای اسلام نشان میدهد. اسلام امپریال یا اسلام سیاسی نتیجه این بازی شیطانی است.
۲- کسی نمی خواهد شما را از اسلام جدا کنه. مثل اینکه شماها نمی خواهید بدانید که دین و عقیده مطلبی خصوصی و جز شخصی است. تغییر دین که نباید اجباری باشد. من بطور جد با هر نوع تجاوز به حریم شخصی افراد مخالفم. اما از آزادی بیان و حق انتقاد حتی توهین به دین صد در صد دفاع میکنم. دینی که با توهین و فحاشی بخواهد از بین برود، بگذار از بین برود. منتهی چند مساله را من همیشه در نظر دارم، که شماها دائم از ان فرار میکنید.
الف- توهین به معنای ایراد اتهامی دروغین است. اگر به یک دزد بگویند دزد، به یک متجاوز بگویند متجاوز، به یک قاتل بگویند قاتل که توهین نیست، واقعیت است. آیا ایراداتی که به دین و ائمه شما میگیرند دروغ است؟
ب- آیا هر عقیده ای قابل احترام است؟ آیا ما به فاشیسم، نازیسم، استعمار،….احترام میگذاریم؟ پاسخ من به هر دو این سوالات منفی است. مکاتبی که جنایت و تجاوز به حقوق انسانها را توجیه کنند که قابل احترام نیستند. میزان احترام به یک مکتب بستگی تام و تمام دارد به میزان احترام ان مکتب به شان و منزلت، کرامت و حقوق انسان. در آلمان و مطابق قانون اساسی ان، شرکت حزب نازی در انتخابات و دولت غیر قانونی است.
ج- ریشه کنی مذهب یک چیز است و پوزه بند زدن به ارتجاع هار ان چیز دیگر. حتی در پیشرفته ترین کشورهای جهان به لحاظ جنبشهای سیاسی و اجتماعی مثل سوئد و سوئیس، مذهب ریشه کن نشده. گر چه من به عنوان یک غیر مذهبی مذهب را خرافه میدانم ولی ریشه کنی مذهب را غیر عملی میدانم، حد اقل تا آینده ای دور و قابل پیش بینی. منتها من معتقدم که ارتجاع اسلام هم درست مثل ارتجاع مسیحی باید رام و مطیع شود و از گرگ وحشی و خونخواره ای که امروز هست تبدیل به سگ خانگی رام و مطیعی شود، مثل همتایان مسیحی اش در اروپا. البته این هم به تنهایی کار من نیست. این وظیفه جنبشهای اجتماعی و فکری مردمی است که ارتجاع کثیف اسلامی را عقب نشانند. من به تنهایی در مقامی نیستم و قدرتی درخور ندارم که کاری چنان سترگ را به انجام برسانم.
۳- رشد سریع اسلام در ترکیه برمیگردد به بحران هویت ترکیه. مساله اینست که در ترکیه، سکولاریسم با سرنیزه دولتی و بخشنامه آتاترک بر جامعه تحمیل شد. ترکها با ایده اروپایی شدن میخواستند ره صد ساله اروپا را یکشبه بروند. نتیجه اش این شده که ترکیه ظاهر اروپایی و باطنی مسلمان و سنتی دارد. این مساله را هم اروپایی ها بارها در مجامع بین المللی به ترکیه گوشزد کرده و به همین دلیل هم تاکنون از پذیرش ترکیه به عنوان یک عضو کاملا اروپایی در اتحادیه اروپا سرباز زده اند. به هر حال این تفاوت ظاهر و باطن و این شکست ترکیه که پس از سالها سیاست اروپایی سازی، اروپایی که نشده که هیچ، به عنوان یک کشور اروپایی که قبولش ندارند که هیچ، سنتهای خودش را هم از دست داده. چنین کشوری دچار «بحران هویت» شده و این اسلامگرایی در ترکیه نتیجه احساس غبن شدید ترکها نسبت به گذشته خود و انعکاس بحران هویت عمیق ترکهاست. از جمله به همین دلیل است که میگویم که ارتجاع مذهبی را باید به پشتوانه یک جنبش عمیق فکری، فلسفی، سیاسی و اجتماعی مردمی عقب زد تا این جنبش، جایگزین قابل قبول مردمی آنرا پدید بیاورد. در اروپا هم اگر امثال «منتسکیو»ها نبودند و فلسفه سکولاریسم را تئوریزه نمیکردند، هرگز سکولاریسم رشد نمیکرد و ارتجاع هار مسیحی تن به عقب نشینی نمیداد. بطور خلاصه این رشد بنیاد گرایی در ترکیه، که خبر بدی هم برای ما ایرانیهاست، ربطی به «حقانیت اسلام» ندارد.
۴- اینکه اسلام در آینده جنبه های رحمانیش برجسته میگردد و جنبه های خشنش از بین میرود یک پیش بینی خوشخیالانه و آرزومندانه است. تاریخ نشان داده که مذهب در هر زمانی که قدرت بگیرد دست به جنایاتی وحشیانه زده و روی امثال چنگیز را سفید کرده است. مسلما تا زمانی که صحبت از فجایع دین و سردمدارانش تابو شمرده میشود و تحت عنوان «توهین» محکوم و سرکوب میشود، جایی برای خوشبینی شما باقی نمی ماند.
۵- همانطور که من قبلا گفته بودم من نه کاری به دین اسلام دارم و نه با اعتقاد قلبی شما یا هر کس دیگر به اسلام یا هر مذهب و مکتب دیگر مشکلی دارم. رشد سریع و کند انهم در استرالیا یا هر جای دیگر، ربطی به صحبت و اعتراض من ندارد. من فقط با سیاست سانسور شماها تحت عنوان «مبارزه با توهین» مخالفم و آنرا بر خلاف آزادی بیان میدانم. این را هم حق هر کس میدانم که موافقت، مخالفت، ارادت و یا توهین خود را نثار هر اندیشه و یا دینی کند. من بالشخصه هر چقدر با توهین، تهدید و ضرب و شتم و نقض حقوق انسانها (و از جمله باورمندان به مذاهب) مخالفم، انتقاد و توهین به عقاید و مکاتب را حقی از حقوق انسانی میدانم. بدیهی است که اگر توهین بیجا و غیر منطقی باشد، شخص توهین کننده فقط آبروی خود را برده است و طبعا جدی گرفته نمیشود، اگر هم منطقی باشد منجر به اصلاح ان میگردد و من با هیچیک از این دو نتیجه مخالفتی ندارم.
گفتی که اگه توهین بیجا و غیر منطقی باشد (کاری به این ندارم که نمیتونی بفهمی که توهین منطقی! و بجا! مثل ترکیب قورباغه فضانورد یک چیز انتزاعی است) شخص توهین کننده ابروی خوش میره و جدی گرفته میشه. جنابعالی خودت که چند تا کامنت بالا تر، در افشانی کردی که:
«گمنام گمنامیان
ان خرس قطبی قسمت “عایشه ” که نوشتی خیلی خنده دار و بامزه بود. باز هم بنویس.»
انوقت بنا به منطق خودتون، ما دقیقا بایست با شما چیکار کنیم؟
محمد رضا
بنا به منطق من شما حق نداری هیچ کاری با من بکنی. اگر توهین من بجا باشد، که دیگر توهین نیست اگر هم نباشد، که آبروی خودم را برده ام اما چه این و چه ان این حق من است که عقیده خودم را بیان کنم بدون ترس از چماقداری. من نمیدانم منظور شما از اینکه «با شما باید چه کار کنیم» چیست؟ شما نمی خواهی دست از این منطق و گویش چماقدارانه برداری؟ من قرار است از شما بترسم؟
ضمنا مطلب مورد اشاره ات در پاسخ به گمنام گمنامیان گفته شده و من صرفا راجع به شوخ طبعی نویسنده کامنت گذاشتم. داستان عایشه و خردسالی وی در زمان ازدواج با محمدهم که داستان نیست و واقعیت است. بنابر این من نمیدانم که منظورت چیست؟
آقای محمد رضا خان
تا جایی که ما میدونیم تو 40 تا جوونی که دوروبر خودمون تو فامیل میبینیم تو همین ایران خودمون موج فرار از اسلام سرسام آوره و ما دیگه مسلمونی تو فامیل نداریم تازه کجای کارید که ببینید بچه هاشون رو هم با دینها و ائین دیگه ای بزرگ میکنن تازه این شامل حال بعضی از بزرگترهای فامیلم هست حالا از ینگه دنیا بگذریم این 70 میلیونی که ظاهرا مسلمون به نظر میان واقعا» اینطورم نیست فکر نمیکنم اگه قرار بر آمار گیری بدون سوء ظن و زندان و شکنجه باشه نصفشونم مسلمون ازآب دربیان
کالیفرنیا جان یک کمی لطف کنین به ما. من بیدین، به خدا، حالا از طرف هر کی معرفی شده باشه، اعتقادی ندارم. پاش بیفته، خیلی منطقی هم دلیل میارم که چرا فکر می کنم خدا وجود نداره. تقریبا تمام خواننده های این بلاگ ایرانی هستن، پس بیشترشون در یک محیط اسلامی زندگی کرده اند. خوب من چرا بیام از شمنهای مغول یا وو دو های آمریکای لاتین انتقاد کنم، که اصلا کسی نمیدونه کی هستن؟ من از دینی انتقاد میکنم که همه خواننده های این صفحه باهاش آشنایی دارن.
محض خاطر شما هم بگم که من با مسیحیها هم، نه بصورت نوشته بلکه رو در رو، بحث در مورد خدا داشته ام. چیز زیادی راجع به دین مسیحیت نمیدونم که خواسته باشم دینشون رو زیر سوال ببرم اما در مورد وجود خدا و خریدن گناهان ما توسط عیسی که مسیحیها میگن کلی با آشنایان مسیحی صحبت داشته ام. حالا یک چیز جالب بگم: در هیچ کدوم از بحث هام با مسیحیها، احساس نداشته ام که تهدید شده باشم، فحش نخورده ام، کسی هم عصبانی نشده. کاشکی یک روز همین کار رو با یک مسلمون می تونستم بکنم.
like!
کالیفرنیای عزیز موضوع مورد بحث در ایران اسلام است که به نسبت سایر ادیان سامی منطقی تر و دارای تاریخچه معتبر تر و مستند تر است. وگرنه موسی که اصلاً در صحت تاریخی اش تریدهای جدی وجود دارد زیرا تنها جایی که از موسی سخن می رود در دو بخش از تورات است نه هیچ جای دیگر به هیچ وجهو و در اسناد به دست آمده از مصر در تاریخ مربوط یه موسی به هیچ وجه ذکری از موسی و داستانهای عجیب و غریبش به میان نمی اید در حالیکه این اسناد به مسائل بسیار پیش پا افتاده تر آن زمان اشاره کرده اند. انجیل هم که نوشته کسانی است که حتی عیسی را ندیده اند پنبه مسیحیت را قرنها است که روشنفکرانی مثل ولتر زده اند کلاه مسیحیت که پشمی ندارد برادر من. اما این اسلام است که کلامش کلام خداست و می توان مستقیماً این خدا را نقد کرد و تاریخ پیدایش و کارهای پیغمبر عزیزش ثبت شده و محفوظ است.
ادم بعضی وقتها از منطق یه جماعتی کف و خون قاطی میکنه! دوستان میدونن من مدتیه این سایت رو دنبال میکنم و کامنت میزارم. هم اینجا یه کامنت در میون گفتم هم کامنتهی قبلیم تو ارشیو هست، کجاش شبیه کامنتهای یه بچه مسلمون بوده؟! من تو این دو تا پست از حق دینداران به عقیده ورزی به دینشون دفاع کردم، حالا یکشبه تبدیل شدم به مسلمون متعصب، ثقه الاسلام، روشنفکر مذهبی شامورطی باز و … اخه بر فرض وقتی وکیل مدافع از حقوق متهم دفاع میکنه خودش جانی و ادم کشه؟
خلاصه این دو خط رو نوشتیم که اگه اون دنیا ما رو خواستن به زور ببرن تو بهشت بهمون حوری باکره بدن، لولیتا یادش باشه بیاد شفاعت ما رو بکنه.
یا ایتها الولیتا! ای باب الحوایج من تو رو وصی و شفیع قرار میدم از شر حوری و پری و جوی شیر و عسل.
مرسی لولیتا…مل همیشه دقیق و کامل..
ممنون بابت کامنتهای بزمجه…کاملا موافقم..
هما
این طرز فکر من نیست باز دوباره نعل وارونه زدی تا رد گم کنی؟ یادت رفته کاریکاتورهای محمد را که صدای شما مذهبی ها را درآورد؟ یکی از آنها راجع به همین بهشت و حوریانش بود. این عقیده شما مذهبی هاست که اگر ما جرات کنیم و ان را «احمقانه «بخوانیم غیرتی میشی و جیغ بنفش میکشی که «به اعتقادات ما توهین شد». منهم که میگم که انتقاد به مذهب باید آزاد باشه و بشه گفت که این حرفها احمقانه است که با مخالفت امثال تو مواجه میشم. حالا خودت میگی که این حرفها احمقانه است. خوب پدر جان بگو اشتباه کردم و اینقدر به اشتباه اصرار نکن. جایزه که بابت اصرار بر اشتباه که به کسی نمیدن که.
سفيد جامه باشعور
چرا ميگي احمقانه؟خوب بگو قبول ندارم.
از قبول نداشتنت كسي ناراحت نميشه ولي از اينكه بگي احمقانه مطمئنا» يكي در مياد ميگه احمق باباته احمق
پس اينقد ادعا نداشته باشيد
اره علی آقا این سفید جامگان اینقدر ابلهند که در سخنانش هر چقدر هم بگیم باز هم دهان به توهین باز می کنند لگام و افسار پاره کردن !کاش اینبار متوجه شوند، کاش!!!!!
مینو
با این حرفت دوباره بی مایگی خودت را ثابت کردی. آخه مگر مجبوری اظهار نظر کنی؟ خوب حرف احمقانه را بهش میگن احمقانه، چه تو خوشت بیاد و چه بدت بیاد.حرفی که پشتوانه منطقی یا علمی نداشته باشه احمقانه است. میشه بگی ما با چه عبارتی باید راجع به یک حرف احمقانه صحبت کنیم که به شما «توهین» نشه؟ تو وجود حور و پری را ثابت کن تا حماقت من ثابت بشه. خوب وقتی نمیتونی این کار را بکنی و حتی بر خرافه اصرار داری چه انتظاری میتونی داشته باشی؟ یعنی تو میخوای بستن کمربند انفجاری و کشتن یک مشت آدم بیگناه را در ازای نیل به وصال حور و پری بهشتی (که موضوع کاریکاتور مورد بحث من از سلسله کاریکاتورهای محمد بود) تایید کنی؟ معلوم است که اسباب خنده است.
اقا یا خانم محترم که ادعا می کنی توهین به دین عین صواب است ولی توهین به عقیده ناپسند، لطفا بر به ادبیات خودت تو این پست و پست قبلی نگاه کن ببین به چند نفر توهین کردی. بعد برو جلو ایینه عقاید خودت را مرور کن، شاید حداقل تونستی با خودت روراست بشی.
محمد رضا
متاسفانه شما با همان ادبیات مذهبی حرف میزنی و با همان ادبیات هم فکر میکنی.
۱- من نگفتم که توهین به دین صواب است. شما حرف مرا تحریف میکنی و ظاهرا هم تعمد داری. من گفتم انتقاد و حتی توهین به عقاید، مکاتب و مذاهب اشکالی ندارد و بر اساس حق مقدس آزادی بیان آزاد است. آیا صواب هم هست؟ بستگی به اشکال و ایرادی دارد که از ان عقیده گرفته میشود؟ بستگی به نحوه برخورد ان عقیده با مطلب مورد انتقاد دارد،…….آزاد بودن یک چیز است، درستی و صواب چیز دیگر.
۲- من نگفتم که توهین به عقیده ناپسند است. کجا من چنین چیزی گفتم؟ من گفتم توهین به اشخاص درست نیست.
۳- میشود لطفا یک نمونه از توهین مرا به اشخاص و این چند نفری که میگویید به آنها توهین کرده ام بیاورید؟ شما خوب بلدید نعل وارونه بزنید. هر چه از دهانتان در می اید میگویید بعد مظلوم نمایی هم میکنید. من در این وبلاگ از دوستان همفکر شما درشتی دیده ام و اگر قرار باشد که کسی از درشتی صدا به اعتراض بلند کند انصافا ان فرد شما و همفکرانتان نیستید. شما که اهل سر زدن به وبلاگ های لولیتا هستید و خوب هم اینور انور میروید بد نیست قبلا به کامنتهای علی و مبارز نگاه کنید و ببینید که چطور و با چه لحنی با مخالفین فکری شما برخورد میکند و همفکران شما چه غش و ضعفی میروند از اینهمه «دلاوری». تا آنجا که به من مربوط میشود من حتی در یک مورد به آقای ریچارد داوکینز حتی اعتراض کردم بخاطر لحن و زبانش.
علی
چرا میگم احمقانه؟
۱- برای آنکه پشتوانه علمی و منطقی نداره.
۲- برای آنکه در ازاء کشتن یک مشی انسانی که تنها جرمشان متفاوت بودن و متفاوت زیستن است و هیچ جنگی با کسی ندارند، دین «مبین» وعده حور و پری بهشتی میده. کجای چنین چیزی انسانی است؟ کجایش منطقی است؟
۳- هر بار جماع با این حوریان، مطابق روایات ۷۰ یا ۱۰۰۰ سال طول میکشد. این دین در دنیا انواع و اقسام سختگیری های جنسی را در حق مردم میکند، از تحمیل حجاب به زنان گرفته تا ایجاد انواع و اقسام محدودیت ها حتی برای صحبت کردن پسر و دختر آنوقت جایزه اش در بهشت سکسی است که مردم را در دنیا از ان محروم کرده اند. حوریانش هم مثل روسپیان کارشان از صبح تا شام خوابیدن پهلوی این و ان است. شما میدانی که در زبان انگلیسی به زنان کنار خیابانی (whore ) میگویند که از همان «حور» اسلامی گرفته شده؟
معلوم است که قبول ندارم، آنرا توهین به انسان و زن میدانم و برایم مسخره است. مگر چه توقعی داشتید؟
سفيد جامه
خدا وعده حوري داده وقتي كه جهاد در راه آرمان باشه.اين آرمان ميتونه وطنت باشه ميتونه خونوادت باشه و يا دينت.
مثلا» اگه من به زور وارد خونت بشم و بيرون نرم وببخشيد قصد تجاوز داشته باشم تو چكار ميكني؟وايميستي نگاه ميكني و ميگي راحت باش؟!!!!!
قطعا» اگه زورت برسه منو ميكشي
آره آقاجون
دين ما نگفته راست راست مردم رو بكشيد
يعني هيچ ديني همچين غلطي نكرده
علی عزیز
گفته ای که :» خدا وعده حوري داده وقتي كه جهاد در راه آرمان باشه.اين آرمان ميتونه وطنت باشه ميتونه خونوادت باشه و يا دينت.»
حالا اگر آرمان شما مسلمان کردن جمعی است که در سرزمینهای خود دین دیگری دارند، راحت زندگی میکنند، کاری هم به کار شما ندارند چه؟ این فاجعه ای است که بر بر سر ایران در اواخر دوران ساسانی آمد. برای مسلمان کردن آمدند، به اسم برادری اسلامی، اموالمان، زنانمان و خانه مان را گرفتند و ما را مجبور به بردگی در سرزمین پدری خودمان کردند. صلیبیون مسیحی هم که بعدها به فلسطین حمله کردند برای غارت و چپاول آمدند، اما اگر از هر یک از سربازان این جنگهای نامقدس سؤال میکردی بدون ذره ای تردید خود را مشغول جهاد با کفار میدیدند و با وعده بهشت تن با قضا و بلا میدادند. در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ هم عده ای فناتیک مسلمان با وعده حور و پری بهشتی خود را با دو ساختمان عظیم الجثه کوبیدند و علاوه بر کشتن خود ( که به جنهم) و مسافرین هواپیماها، ۴۰۰۰ انسان بیگناه را هم کشتند. بله این درست است که آرمان میتواند وطنت باشد، ولی این آرمان هم میتواند ناکجا آبادی آرمانی و تخیلی باشد. یک ضرب المثل انگلیسی میگوید که «راه جهنم با نیت خوب سنگفرش شده است». یعنی تمام بلاها و فجایع با بهانه های زیبا توجیه میشوند.
گفته اید که » دين ما نگفته راست راست مردم رو بكشيد»
متاسفم که مجبورم خواب زیبایتان را بر هم بزنم. در دین اسلام بکرات صحبت از قتل و قتال کفار شده است. برای توضیح، کفار از کلمه کفر به معنای پوشیدن آمده. کافر کسی است که حقیقت را پوشانده. لذا هر احمق فناتیکی که چیزی را «حقیقت » میداند و شما را در مسیر «حقیقت» مورد نظر خود نمی بیند مطابق توصیه قران حق کشتن شما را دارد، چه خوشتان بیاید و چه نیاید. لطفا دست از خودفریبی بردارید. بهر حال تفسیر کلمه کافر به مسلمان بستگی دارد.و بقول معروف «المعنا فی البطن الشاعر «.
هما عزیز،
ما روشنفکر‌ها را لطفا دست کم نگیر. ما دوست داریم همه چیز را نقد نمیکنیم، ولی از اونجا که بی اعتقاد تشریف داریم شما نمیتونی ما را نقد کنی،ها ها. اشتباه نکن، ما بی اعتقاد نیستیم، خیلی هم اعتقاد داریم، اعتقاد ما بی اعتقادی است. ما عاشق نقد کردنیم، دین که سهل است، خدا را هم نقد میکنیم. همون کسی که یه چیزی ازش برام فرستادی که خوش خوشانم بشه، میگه اگر میخوای بدونی کی چه فکر میکنه ببین از کجا میخوره. حالا میتونی حدس بزنی که چرا ما بی اعتقاد هستیم، چونکه از هر طرف چرب تر باشه میخوریم.
در دنیای که بی اعتقادی نشان تحصیل کرده و باکلاس بودن است، دین که سهل است خدا را هم باید در پستوی خانه نهان باید کرد.
تصمیم به کامنت گذاشتن تو این پست نداشتم، این را فقط برای تو نوشتم که بدون انکه، با اعتقادت موافق هستم یا مخالف، فقط به صرف اعتقاد داشتن ات برام محترم هستی.
دکتر کم کم داشتم نگرانت میشدم از اظهار لطفت ممنون
والا منم خیلی وقته تصمیم دارم در پست های لولیتا بخصوص اونهایی که از سر عصبانیت می نویسه کامنتی نگذارم نه اینکه کامنت من چیز تحفه ایست نه
اینکه این بحث ها تنها فریاد زدن اینست که ما چقدر از منطق و شکیبایی و …بدوریم
همیشه بعد از این چنین پست هایی میفهمم که چرا قرنهاست هرکه از در امده بر ما لگام زده و بر پشتهایمان بار گذاشته و جالبتر اینکه به خواست ما هم بوده این باربری
می فهمم چرا همیشه دیکتاتوری علاج ما بوده
می فهمم ما هنوز در اصول اولیه صحبت کردن ازادی خواستن و گذار به دمکراسی لنگ می زنیم
دکترجان همیشه بعد این غوغا ها افسرده میشوم
دلم برای خودم و مردمم و سرانجاممان میگیرد
بگذریم دکتر
ازنو برایت می نویسم
سلام حال همه ما خوب است
اما
تو باور مکن
هما خانوم دیگه داری کم لطفی میکنی،
در عرض ۳-۲ روز گذشته که تو ۳-۲ تا بلاگ با هم صحبتی داشته ایم شما فقط کلی گوئی کرده یی، ما رو بی ادب خونده یی، علت غلبه دیکتاتوری غالب بر مملکت رو اعمال و گفتار ما دونسته یی، یک بار هم جواب سال مستقیم من و یا بقیه در مورد دین اسلام یا رفتار پیغمبر رو نداده یی. با عرض معذرت فراوان، اگر تو مملکت ما هنوز یک سری حیوون آدم نما با طرز تفکر ۱۴۰۰ سال پیش غالب هستن نه به علت سوال کردن ما، بلکه به خاطر طفره رفتن شما (نوعی) از رو در رو شدن با باورهاتون هست.
خانوم هما خانوم اگر اشکالی ندارد من هم شدیدا» خواهش دارم به سوال دوستانی که متفاوت از شما به اسلام نگاه میکنند و شما ان را توهین می دانید جواب دهید البته منطقی و علمی
شاید ما هم به جوابهایمان برسیم و به قول شما از جهالت در بیاییم
نسوان جان،توی نوشته ی قبلیت هم کامنت گذاشتم که توهین هیچ کس رو به هدفش که همون اثبات حقانیتش هست نرسونده. توی اون نوشته ی قبلی گفتی که با توهین به دین موافقی به دلیلی که دین به شعور آدم توهین میکنه.حالا هم جمود فکری یه قوم دیندار ومتعصب رو بهانه ای کردی که اصل توهین رو توجیه کنی علیرغم اینکه میگی تا حالا به هیچکس توهین نکردی.!
آخه خواهر من،(چقدر این کلمه ی خواهرغلط انداز شده) مردم آذاری هم حدی داره. حد اقل شجاعتش رو داشته باش و یه دل سیر به هر کی میدونی لایقشه توهین کن(میتونی از من شروع کنی). ببین چقدر احساس رضایت تو خودت حس میکنی !. اگه دیدی ارضا شدی باز هم ادامه بده مسلما یه عده طرفدار هم پیدا میکنی!
گرچه من توی نوشته ی تو بیشتر یه شیطنت زنانه دیدم (از همونهایی که شماها استادشین)تا ببینی که چه جوری موافقان ومخالفان نظریه توهین با هم کلنجار میرن! و بعضا چهارتا حرف درست و حسابی هم به هم میزنند. ولی اگه علاوه بر شیطنت کمی هم دنبا بررسی حقیقت باشی بهتره که همینجوری یه آمار سردستی از میزان درک و سواد مخالفان و موافقان بگیری شاید به نتیجه ای که من رسیدم تو هم برسی.
لولیتای عزیز
از اینکه با این وبلاگ زیبا و بحثهای زیباترت کمک به آگاهی رسانی و تبادل افکار میکنی به سهم خود متشکرم. این وبلاگ و این صحبتها حداقل هیچ فایده ای که نداشته باشد، ماهیت جریان وارفته روشنفکری اسلامی را نشان میدهد که یک مسلمان در هر حال مسلمان است و روشنفکر و عامی ان علیرغم تمام تفاوتهایی که دارند در فریبکاری و تزویر و زورگویی و سرکوب با هم نقطه مشترک دارند. ضمنا ماهیت ادعاهای مسخره اینها و اشک تمساحشان برای «توهین به دین » ماهیتی خودخواهانه و خودپسندانه دارد و تنها چیزی که در ان نیست کمترین ملاحظه برای حقوق و آزادی های طرف مقابل است.
لوليتا جان
ميگن هيتلر كه اين همه يهودي رو سوزوند به خاطر اين بود كه در كودكي يه يهودي هرچند وقت يه بار مادر هيتلر رو مورد عنايت قرار ميداد.
موارد 1 و2و3و5و6 نوشته ات رو كاري باهاش ندارم.
ولي مورد چهارم اون بچه شش ساله تو بودي و اون هم كه داشت با تو رختخواب بازي ميكرد پيامبر نبود احتمالا» هموني بود كه مادرت رو مورد عنايت قرار ميداد.
آخه آدم آنرمال تو كه اين همه ادعا داري و از منطق حرف ميزني و ميگي نقد ؛خوب نقد كن چرا توهين ميكني؟ اين اولين باري بود كه منو مجبور كردي عليرغم ميلم جوابتو با توهين بدم چون اين بار مستقيما» به پيامبر توهين كردي.اين همه در مورد اسلام و مذهب نوشتي و نقد كردي چيزي نگفتم هرچند كه همونها هم رنگي از توهين داشت
آفرین علی آقا حقا که نامت برازنده ته، سکوت در همه مواقع جایز نیست ! قربون مامانت که این نام زیبا رو برات گذاشت .مرسی
مينو جان ببخشيد
مجبور شدم توهين كنم
وایییییییییییییییییییییی……. اوست احمد! چه لاوی میترکونن اینا!!!! بابا ایها الاهالی اندرونی بیاین همه آستینها رو بالا بزنید دست این دو تا جوون عاشق رو تو دستهای هم بذارین دیگه! به جای این همه بحث اعتقادی بیهوده! یه ثوابی هم میبرین!!!…..همفکر و هم‌عقیده که هستن! با مادر شوهرم که شکر خدا مشکل نداره مینو جون….. علی آقا هم ماشالله هزار ماشالله به سبک جوونای غیور دهه‌ی 40حسابی گرد و خاک میکنه و لش و لوشها! و بی‌غیرتها! رو سر جاشون مینشونه، اونقدر هم مرده که بر میگرده از ضعیفه‌‌ها به خاطر گرد و خاکی که کرده عذر خواهی میکنه…… الهی خوشبخت بشی جوون…… من مطمئنم خیلیهای دیگه هم هستن که میخوان قربون مامانت برن ولی روشون نمیشه!
میبینی برادر به خیال خودت اومدی با این ادبیاتت یه سری رو سر جاشون بنشونی! ریچارد داوکینز هم اومد شماها رو بنشونه سر جاتون! خلاصه دست بالای دست بسیاره داش علی! این راهی که شما میری آخرش ترکستانه! الهی مینو جون قربونت قد و بالای رعنات و اسم برازنده‌ت بره….
طفلکی مریم جون حتما بزرگترین دغدغه زندگیت بی شوهری و محبت ندیدنه آخه اولین چیزی که ذهنتو مشغول کرد ازدواج بود!؟ اینجا عزیزم محبت نمی فروشند بینش می خرند در ضمن من ازدواج کردم.
آخی…. ناز شی الهی….. جیگر از کجا میدونی من مجردم یا متاهل؟! عزیزم جمله‌ای هست که میگه «کافر همه رو به کیش خود پنارد»…..
مریم جان
من از شما هم عذرخواهی میکنم
از همه اونایی که توهین نکردند عذر میخوام
باور کن من به هرکسی با هر اعتقادی احترام میگذارم وبه خودم اجازه توهین نمیدم حتی اگر مرا و دینم را قبول نداشته بلشد.ولی به کسی هم اجازه توهین به اعتقادم را نمیدهم.
در ضمن چی شد که فکر کردی اون مردک ما رو سر جامون نشوند؟!!!
ah ah chaplos
پیامبر تو مگه کیه؟ یه پفیوزه که زنش و کنیزش را باهم میکرد.بعد هم از خدا آیه می آورد که این حقه منه!…برید گمشید کثافتها با این دینهای لجنتون که باید بشاشم به تمام وجودش….راستی محمدت هنوز هم شق القمر میکنه؟ میره با خرش آسمون هفتم با خدا شامپاین بزنه یا نه؟ کثافت ترین عقیده ها همین اسلام و مسیحیت و یهود هستند….یه آدمی نیومد بگه آی آدمها بدی نکنید خوبی پیش کشتان…فاک تو این مغازه هایی که در طول تاریخ باز کردند….بیشرمها
fuck your mother
علی تو بادت نمی یاد ولی بعضی روزها مامانت رو میگذاشتم تو نعشگی …یعنی چی ؟ یعنی این که میرفتم کلیتوریش را خوب آب مرغ میزدم بعد سگم را میگفتم بیاد که کلیتوریس مامانت را بلیسه وقتی که میلیسید صدای ننه ات میرفت بالا و میگفت یا ضامن آهو قربون غریبت برم…بعد معامله ام را تازه نشون ننت میدادم …این قدر کلفت بود که خودش می یومد ساکش را میزد و بعد از حشر زیاد با صفحهه های قرآن کیرم را پاک میکرد….آره پسرم…همون موقع هم تو گوش مامانت میگفتم: مامان علی میدونی چه قدر از دخترها را اسلام به بهانه خدا و پیغمبرش کشته و قبلش به اونها تجاوز کرده؟ بهش میگفتم :مامان علی میدونی تاریخ طبری پر است از زنبارگی امام حسن …بعد مامانت در حالی که کیرمو گاز میزد میگفت…منو بکن …همون طور که محمد عایشه را…و بعد من میکردمش …صدای نفش هاشو هنوز میشنوم وقتی که تموم تخم ام را داخل حلقش کرده بودم و اون داد میزد جرم بده داوکینز…جرم بده همون طور که سپاه عمر دخترهای ایران رو جر داد و من جرش میدادم تا این که 9 ماه بعد تو به دنیا اومدی…پسرم به پدرت احترام بگذار همان طور که مردم ایران 1400 ساله به محمد…..باشه؟
از تمام مذهبی ها و غیر مذهبی هایی که با ادب بحث کردند عذر میخواهم …چون که کامنتهای من بسیار سخیف است اما فقط میخواهم بگویم که سخیف حرف زدن کاری ندارد.من حتی میتوانستم با جماعت رجاله با سفسطه و دیالکتیکهای حقیرانه شان بحث کنم و پشت بندش آچمز…اما بعضی از آدمها فقط یک زبان را میفهمند و آن هم زبان خودشان است و لاغیر….خب این هم تقدیم به تمام آنهایی که مجازی فحش میدهند و واقعی ادعا میکنند…
چیزی که جالبه خواهران و برادران مسلمان چه متعصب چه غیر متعصب هر وقت کم میارن مادر و خواهر دیگران را مورد عنایات قرار میدن. جالب است که وقتی پاش میوفته نشون میدن هیچ کدام چیزی از شریعت مداری کیهان نویس کم ندارند. والی ی چیزی رو فراموش میکنند. در مورد کارهای پیغمبر شون سند وجود دارد و همه هم از گفتههای خودشون است والی در مورد خطاکاری خواهر مادر دیگران سند لازم نیست حرف اینها کفایت میکند .
جناب علی آقا، هما خانم و سایر مسلمانان، ایران در گذر زمان هر چه کشید از امثال شما بود، شمایی که اگر از مادر و پدری یهودی زاده میشدید سردم دارن صهیونیست بودین و اگر از مادر و پدری مسیحی از بره‌های مسیح.
دین اسلام در ایران اجرا نمیشود، در پاکستان نیست، در افغانستان بنیاد گرایان آن فاجعه‌ها آفریدند مسلمان هم نبودند. در عربستان هم که نیست و مصر و الجزایر، لیبی، مراکش هم که هیچی، پس لطف کنید و به من بگید این اسلام که ۲میلیارد طرفدار دارد کجا اجرا میشود، به من بگید چند نفر از این ۲ میلیارد اسلام را با مطالعه پذیرفتند نه به شکل موروثی، به من بگید چند کشور از میان کشورهای اسلامی بر اساس معیارهای خودتان کشوری پیشرو و مترقی هستند.چند درصد از این مردمان مسلمان اسلام را اجرا میکنند. آیا دینی که حتا طرفدارنش و رهرونش را از اجرای آن سر باز میزند یا قدرت اجرای آن را ندارند دینی که حتا نمیتواند درصدی از میان پیرونش را به سر منزل مقصود برساند دچار کاستی و کمبودهأی اساسی نیست؟
چرا تمام کشورهای مسلمان در بد بختی، فلاکت، جهل و نادانی دست پا میزند؟مشکل امثال شما این است که قدرت شکستن پیله‌ای که در تمام عمر دورتان را گرفته ندارید، بدیهیات اسلام نه آن چیزهایی که به اصطلاح تحلیلگران میگویند مشخص است، قوانین مربوط به زنان در سوره نسا به شکلی واضح بیان شده،چرا وقتی در کشوری مانند ایران اجرا میشود خود شما داد از حقوق پایمال شده زنان میزنید.
محض رضای خدا برید کتابهای شیعه گری یا ۲۳ سال را بدون هیچ تعصبی بخوانید و اگر تعصباتتان اجازه داد مقداری فکر کنید.محمد انسان خوبی بود که وحوشی بی تمدن را بری مدتی رام کرد.
اما چیزی برای جامعه متمدن آن روز ایران نداشت که اگر غیر از این بود پس از اشغال ایران نزدیکترین یارم ایشان کتبخنها را آتش نمیزدند.اسلام پس از محمد از غیر محمد و از کشورهای تسخیر شده که مهد علم و ادبیات بود قوت گرفت که اسلام هر چه دارد از خدمات دانشمندان ایرانی، ترک، مصری پاکستانی و غیره هست و من در تعجبم که چرا این دین جهان گشا غیر از جهان گشائی به پدید آورندگان خود هیچ علم دیگری عطا نکرد، و اما شیعه که فقط و فقط برای این بوجود آمد که امروزه روزی من و شما بتوانیم پسی سخن بگوییم و ماند سایر کشورها که اسلام را پذیرفتند عرب نشویم چرا که ما تنها کشوری بودیم که اسلام را با لبهی تیز شمشیر بهمان قالب کردند.
اسلام دینی کاملا نژاد پرست است که تا شما عرب نشوی اجازه یه عبادات نداری و لازمه یه پذیرفتنش عربی یاد گرفتن است به همین سادگی، اصحاب اندرونیش از الویتهای ویژه برخوردارند مانند خمس که نصف آن باید به سید اولاد پیامبر برسد.
توضیح این مورد لازم است که در زمانهای قدیم به دیندار مسلمان اتلاق میشد ، دید موسا ……….خود مسلمان نشده کافر شودی(موسا پیامبر یهود بود)، پس لفظ مسلمان را برای امثال ابن سینا ،مولانا و غیره دلیل بر مسلمان بودن آنان ندانید که آن نشانه باور به آفریده گری است که ارتباط مستقیمی به مذهب به خصوصی ندارد بلکه نشان دهندهٔ رسیدن به مقصود از طریق کسب علم و معرفت است نه با خوندن الفاظی عربی که هیچ چیزه خاصی در آن نیست.
البته مقصر محمد نیست و از نظر من توهین به ایشان قابل قبول نیست،مقصر ابلهانی چون ما هستیم که چشم بسته، و اندن پیروی از چیزی میکنیم که باعث نبدیمن شد و به قول حافظ شیراز که میفرمیف گوهری کز صدف کون مکان بیرون است طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
دوست عزيزم كه ابله نيستي ، 1400قبل تركيه و پاكستاني وجود داشت كه بخواد دانشمند داشته باشه؟
در ضمن لائيك به اين صورت
Laic
درست تر تر است
شخصي كه در چهار خط نوشته چندين غلط و اشتباه رفرانس داشته باشد اين اجازه را ندارد كه به ديگران بگويد ابله
شازده, امروزه بدرست یا به غلط بعضی براین عقیده اند که یه شخصیت علمی-فرهنگی -ادبی یا … رو باید ازان کشوری دانست که به لحاظ جغرافیایی امروز,محل زندگی اون شخصیت میشه. روی همین حساب عربها ادعای رازی رو میکنند. ترکها که جلوتر رفتند.سر محل فوت ادعای مولانا رو میکنند و….
در ضمن سعی کن ایرادات جدی تری از غلط املایی یا.. بگیری.از اکابر که در نیومدی اینقدر داغی!
olagh jan be on asami nabodan ama vojod dashtan v joze az empratorihay digeh bodan ke osolan dar an zaman keshvari be nam keshvar felan nabodeh v hame zir nam hokomateshan namideh mishodand ke marz bandi v bevojod omadan keshvarha tarikh moshakhasi dareh,user namam ham be on mani laic ke hazrete olaghet brdasht kardi nist az inke ablah khatabeton kardam
besyar happy hastam chon lyaghteton bishtar az in nist
,
honey
I Know Historical [line/ Development] About Frontiers & [Countries/Stated] …› But your speaks style was so and so bad it turned my stomach.
Keep Your Shirt on And Well Down
آدمها در برابر شنیدن اعتقاداتی متفاوت با آنچه که تا پیش از آن به آن معتقد بودند دو دسته اند:
تنبلها و ترسوها.
تنبل ها آنهایی هستند که نگران اند که ممکن است شنیدن اعتقادات مغایر با آنچه داشته اند آنها را مجبور به مطالعه بیشتر کند، چرا که آنچه تا آن لحظه می اندیشیده اند را زیرسوال می برد. اما حوصله این را ندارند که دنبال مطلب را بگیرند. پس می گویند بی خیال.
دسته دوم ترسوها هستند که می ترسند از اینکه با مطرح شدن انتقادی همه آنچه سالها خودشان و مادران و پدرانشان به آن معتقد بودند زیر سوال برود. این ترس البته ناشی از عدم عمق اندیشه های قبلی آنهاست.
خلاصه اینکه ت ت ها، یعنی تنبل ها و ترسوها در میان مردم ما زیادند. این باعث میشود که بحث توهین اینگونه در کشور مطرح شود.
در مورد آن دسته حاکم که از اعتقادات مردم نان می خوردند اصولا حرفی نمی زنم…
http://specialdeliveryy.wordpress.com/
مرگ بر اسلام ناب محمدی و پیروانش که از پفیوزترین آدمهای عالم بوده اند…مرگ برمردم پاکستان که نجاست های بشریتند عربستان که حرامزادگان قرنند و هزاران فرقه کثیف دیگر اسلامی که جاکشند و آدمکش….خامنه ای تو هم بشنو
عجب كوني داره ازت ميسوزه ها ها ها
,وقتی ننه خوشگل مسلمونت را میکردم بیشتر میسوخت ولی حال هم میداد وقتی که فریاد میزد:یا فاطمه زهرا چقدر کلفته!!ها ها را باید اونجا میشنیدی! هاها
.اين تويي كه جلزو ولز ميكني. پس معلومه اين اسلام و مسلمينه كه خوار و مادر و خودتو گاييده.وگرنه اينطور جلز و ولز نميكردي.راستي واسه اطلاع بقيه اندر احوالات حرامزادگي بنويس بدونيم چي ميكشي!!!
راستي من ديگه جوابتو نميدم حتي اگه خودتو جر بدي و بخواي مادرتو واسم پست كني ها ها ها
آقای ریچارد دوکینس
لطفا این اختلاف را شخصی نکنید. منهم به شهادت تمام کامنتهایی که در این صفحه گذاشتم انتقادات جدی به اسلام دارم. ما با اسلام مشکل و نسبت به ان انتقاد داریم ولی با مسلمانان مشکلی نداریم. لطفا از روش لمپنها برای برخورد با اینها استفاده نکنید. اجازه بدهید که انحصار لمپنیسم در اختیار طرفداران اسلام باقی بماند.
متشکرم.
من بالا هم عذر خواستم…فقط خواستم زشتی این گونه ادبیات را نشان لمپن هایی بدهم که دنیای مجازی را دنیای افسار گسیختگی دهانشان میدانند…خواستم ابتذال این گونه ادبیات مشخص شود…و مطمئن باشید من بازهم این گونه صحبت خواهم کرد اگر علی ها انسانی حرف نزنند که اگر درست صحبت کنند آن وقت من یک عذرخواهی به علی و علی یک عدرخواهی به تمام آتئیستها بدهکار خواهد بود…به امید آن روز!
جناب ریچارد داوکینز
من عصبانیت شما را از اینها کاملا درک میکنم. من خودم با هما و مینو و ….که مودبترهایشان هستند صحبت کردم و برخوردهای عامیانه، سطحی، شعاری آنها واقعا برایم آزاردهنده بود. اما از همه آزاردهنده تر ادعاهای فهم و شعور و سوادشان، علیرغم بضاعت فکری ناچیزشان است، که کولاک میکند و یک ذره هم از ادعاهای پوچ و توخالی کم نمی آورند. از کسانی که مناظره آزاد اینچنینی را در حد گیس و گیس کشی و چادر کمر زدن و یکطرف میدان را گرفتن میبینند، شما چه انتظاری دارید؟ اما حرف من اینست که شما چرا این ادبیات لمپنی اینها را دلیل دست پرشان میدانید؟ این اتفاقا چنته خالی اینها را نشان میدهد. از «لزوم رعایت احترام» شروع کردند، به بهانه ان، نقض حق مقدس آزادی بیان را توجیه کردند و دست آخر هم به لمپنیسم رسیدند. این یعنی اینکه این جماعت به زبان اشهدشان بی منطقی، زور گویی، گردن کلفتی و خود خواهی خود را دارند فریاد میزنند. اتفاقا هر چه بیشتر این عکس العمل های عصبی را نشان دهند، خود را بیشتر و بهتر خلع سلاح میکنند. البته آخر و عاقبت کسانی که میخواهند حرکت رو بجلوی تاریخ را متوقف کنند و آنرا به عقب برگردانند، هم همین افتضاح است و باید هم باشد. ولی یک چیز مسلم است، این اتیستها نیستند که از برخوردهای لمپنی اینها صدمه میبینند، بقول معروف دریا که با دهان سگ نجس نمیشود. برعکس، اینها دارند با این برخوردها خودشان را لجن مال میکنند و من بالشخصه هیچ مشکلی با ان ندارم.
متشکرم
چ]را باید حتما توهین وجود داشته باشه؟!!!در واقع چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید.
آدمها در برابر شنیدن اعتقاداتی متفاوت با آنچه که تا پیش از آن به آن معتقد بودند دو دسته اند:
تنبلها و ترسوها.
تنبل ها آنهایی هستند که نگران اند که ممکن است شنیدن اعتقادات مغایر با آنچه داشته اند آنها را مجبور به مطالعه بیشتر کند، چرا که آنچه تا آن لحظه می اندیشیده اند را زیرسوال می برد. اما حوصله این را ندارند که دنبال مطلب را بگیرند. پس می گویند بی خیال.
دسته دوم ترسوها هستند که می ترسند از اینکه با مطرح شدن انتقادی همه آنچه سالها خودشان و مادران و پدرانشان به آن معتقد بودند زیر سوال برود. این ترس البته ناشی از عدم عمق اندیشه های قبلی آنهاست.
خلاصه اینکه ت ت ها، یعنی تنبل ها و ترسوها در میان مردم ما زیادند. این باعث میشود که بحث توهین اینگونه در کشور مطرح شود.
در مورد آن دسته حاکم که از اعتقادات مردم نان می خوردند اصولا حرفی نمی زنم…
خوشم میاد یه آدم شارلاتان 1400 سال پیش تو عربستان یه سری هذیان رو از روی یه سری هذیان دیگه (تورات ، انجیل،…) کپی کرده…اونوقت ما الان تمام دغدغه مون دفاع کردن یا کوبیدنشه…بابا ولش کنین…به زندگی امروزتون برسین…
مرسی نسوان.
راستی چرا سامانتا دیگه نیست حداقل کامنت که می تونه بذاره.
loulita jan neveshti:TOHIN CHIST VA CHEGOONE MITAVANID AZ AN HAZAR KONID,badesh commenthaye doostan ro bebin,omran betooni inaro bar hazar koni!!!!!!!!!
TEST
http://www.testvote.com
http://www.testvote.com
سیبی که حوا به آدم تعارف کرد و بشر را از بهشت راند میوه ی درخت دانش بود.ما رانده شدگان بهشت جهالت و ماندگان دوزخ معرفتیم و در این میانه معلق مانده ایم. اینجا سیب می فروشیم و سیب می خریم. بیشتر از آنکه به سیب فروشی خود بنازیم دوست داریم از شما بیاموزیم. خوش داریم دور هم بنشینیم و سیب سرخ شیرین بخوریم و گل بگوییم و گل بشنویم. می خواهیم با شما سیب خوردن را یاد بگیریم. بدون ترس از هبوط.
به اندرونی ما خوش آمدید
dear nesvan so sorry
examin for meta tag
اجازه دارم لینک کنم بلاگ شمارو؟؟
اَي وُوُي
چه آقاي مؤدب و جنتلمني like
حالا كه بحث بحثه توهينه پيشنهاد مي كنم اين فيلمو ببينيد.دقيقا نشون ميده اين ادم مذهبي چه قدر باشعوره…اينم تيترشه:
فحش دادن مداح در جلسه تولد امام زمان پس از اصابت شكلات به عضو شريفش
اينم لينكش تو بالاترين:http://balatarin.com/permlink/2010/11/19/2262674
به قول گروه کیوسک، آقا اینجا خانواده نشسته …
از هر دو طرف دعوا خواهشمندم یک کمی آروم بگیرن. به قول لقمان حکیم، ادب از بی ادبان بیاموزین. اگر فکر می کنین طرف مقابل شخص پستی هست که فحش میده، شما خودتون رو پست نکنین. به هیچ کجا نمیرسه.
فقط ببین لولیتا چه آتیشی سوزوندی ها
کاملا موافقم………..اسلام دین جهالت و تحجر است……..و تعصبش از ترس برملا شدن حقایق است……
«یادمان باشد که تا یکایک ما، خود را از آلودگی‌ها و نقایص اخلاقی پاک نسازیم، انتظار داشتن جامعه اخلاق بنیادی که در آن همه انسانها بتوانند به قله‌های شکوفایی انسانی خود برسند، بیهوده است» من خیلی وقته که از سیاسی بازی و رسیدن به ایده ال هام نه امید شدم، اما این جمله میر حسین موسوی را باید خوند و روش کار کرد، همه مشکل خود ماییم، خودمون
اتفاقا مشکل از آقایانی چون موسوی است که هنوز به معیار دوران طلایی امام همه چیز را نقد میکنند!
دست خودت نیست. زورکی نازت می کند. زورکی نازت را می خرد. خدای تو را کار ندارم اما خدای من هم ناز دارد و هم ناز می خرد
. این حدیث را فراری نیست.
همینی هست که هست.
“لایمکن الفرار من حکومتک”.
هاهاهاها!! خیلی باحال بود اینجا! یکی اول اومد گفت این مسلمونها فعلا بلان بهمان، بد شروع کرد بدترین فحش‌ها را نثار مسلمونها کردن، بعد یکی گفت از ادبیات لمپنها استفاده نکن طرف گفت: میخواستم بهشون نشون بدم که چقدر بعده….! هاهاهاها!! قضیه همونه که طرف نمیدونه میگه میخواستم امتحان کنم! کله مون رو کردیم تو برف دوستان! مشکل از مسلمون و بی دین بودن نیست! مشکل اینه که هر دو گروه عدم‌هایی هستیم که تحمل طرف مقابل را نداریم، تا این تحمل را یاد نگیرم هیچی فرق نمیکنه!
لایک
نه مرکب عزیز!….مشکل آدمهایی مثل توهست که هنوز نفهمیدن بعضی وقتها تنها سلاح ممکن سلاح دشمنته.به خصوص اگر دشمنت نادان باشه.البته مذهبی دشمن نیست ولی رفتارهایشان به ثباتی از فاشیست انجامیده که من مجبورم در یک حرف غیر منطقی آنها را دشمن محسوب کنم.من از اول این پست تمام کامنتها را خوندم.تقریبا هر دوطرف مودب بودن تا این که باز این لمپن های مسلمون پیداشون شد.خب واقعا فکر میکنی این جماعت چه چیزی کمتراز قاتل فروهرها دارن؟یا قاتل کسروی؟یا قاتل های زنجیره ای دیگه؟واقعا فکر میکنی سال قبل اگر این این رهبران مثلا جنبش سبز در برابر خشونت خشونت نشان میدادند همان طور که زمان شاه انقلابیون در برابر ساواک این حرامزاده ها میتوانستند مردم را این طور بکشند؟حالا اینجا دنیای مجازی است و به قول معروف فحش را باد میبرد ولی اگر طرف مقابلت بفهمد که تو هم عین خودش پست سخیف و حقیر میتوانی باشی گورش را گم میکند و میرود…عین عاشورای سال پیش که وقتی من فیلمها و عکسهایش را به بچه های دانشگاه نشان میدادم باورشان نمیشد که ایرانی ها این چنین با حکومتشان فرق دارند ولی من رویم نمیشد که به آنها بگویم اقلیت بسیار کمی از مردم ایران این قدر شجاعتند و آزادی خواه که البته من هم متاسفانه جز آن اقلیت نیستم.!.جهل مرکب ما از رفتارهای حقارت آمیز که در برابر حقارت انجام بشود به وجود نمی آید…مطمئن باش.. در ضمن افرادی مثل تو هم سریع نیایید بگویید گاندی صلح طلب بود و هند را نجات داد.چون که چیزی را فراموش کردید و آن هم خشونت و قدرت آلمان نازی بود که انگلیس را فلج کرد آن قدر که در برابر مستعمره اش هم ناتوان شد.دنیای ما کمی خشن تر از الفاظ است!
چرا مطلب جدید نمیذارین؟ سهروزه اپ نکردین؟ یعنی هر 4تا نویسنده رفتن مرخصی؟
خب یه دفعه در اندرونی رو ببندین بگین بعلت ایام ذی الحجه یک هفته تعطیل است
از اول خواننده رو معتاد میکنید بعد جنس نمی رسونین
نامردا
جماعت معتادین مقیم اندرونی
homa cheghad khashang minevisi tu baba
addresse khonatu bem midi vase ie amre kheyri ba baba kheyri mikham biam khedmatun!!!
ohom???
نکنه امر خیری در میونه، ما رو خبر نکردن!
are mammad reza
daram miram khastegarie homa
enghade naze
hichki az bache mahalla natonest mokhesho bezane amma man inkaru kardam
hatman ba maman baba bia
سلام بچه کونی بی معرفت کامنتت رو که خوندم یادحرف ابجیت افتادم یروزازش پرسیدم چرا انقد کس میدی گفت میخوام جنده ها بدونند که جندگی چقدربده اخه مادرکونیه اش ولاش کیرم تو وسط پستونای مادرت مگه نمیدونی که من خانواده تورو کامل میشناسم تو شیرخواره بودی که من مامانت رو میکردم یادمه یروز مادرت داشت به تو شیر میداد منم ازپشت بند کرده بودم بش تو کونی انقدسفت مامانت رومیمکیدی که بیچاره بعضی وقتا ازحال میرفت اونروزم مادرت بی حال شد پستونش رو ازدهنت کشید بیرون ورفت کمی اب بخوره این وسط کیرمن موند بیکار فکری به سرم زد کیرمو اوردم نزدیک دهن کوچولوت که دیدم تو کیرمو گذاشتی توی دهنتو شروع کردی مکیدن منم دیگه متوجه نشدم جی شد یهودیدم ابم اومد وتونزدیک بود خفه بشی ولی ابمنیارو خوردی دمت گرم همون موقع فهمیدم تو ازون کونده های قهارمیشی من خاطرات زیادی ازخونوادت دارم که اگه مجبورم کنی همشون رو میذارم توی ویلاگ ….کونده همه کس اش ولاش
مبارز بیام شورتت را بکشم پایین همه بدونن دودول هم نداری؟….بیام بکشم پایین کوچولو؟تازه اگر هم داشته باشی نصفش آشغال گوشتیه که باید موقع ختنه ازت جدا میکردن اما خب این قدر ترسو بودی که در رفتی و تا الان هم ختنه نشدی….با تمام بچگیت فهمیدی که تو دینت همیشه میخوان سر یک چیز را بزنن ….برو کوچولو تا یه دامن خوب از فاطمه زهزا(س) بگیرم وقتی که ختنه شدی بپ.شیش تا اون نصفه شومبولت هم چرکی نشه…برو عزیزم…برو پسرم…یرو
این پست با کامنت هاش عالی بود من یکی که مطمئن شدم ما تا دویست سال دیگه هم نسیم دموکراسی را توکشورمون حس نخواهیم کرد .
چراباباهيچي رونميشه پيش بيني كرد
باوركن ايران روآتشفشان قرارداره،به زودي شعله هاش بيرون ميزنه
ايمان داشته باش…
آقاي سفيد جامه معتقد است توهين به عقايد آري اما توهين به اشخاص نه
حالا شما گوشه هايي از كامنت هاي اين آقاي اسلام پژوه با معرفت را بخوانيد تا ببينيد در همين صفحه ايشون چقدر به ادعاشون پايبندند! ماشالا ضد حزب الله!
در جواب محمد رضا:
«منتهی با توجه به ذهنیت اسلامیت، بتو حق میدهم که عقیده و دفاع از آنرا شخصی بدانی و فرق بین توهین و زیر ضرب گرفتن عقیده را با توهین و ایراد ضرب و جرح به انسانها ندانی»
در جواب هما
از آنجا که قدرت اصلاح خود را ندارید (چون بدعت در دینتان حرام است) به جان آزادی بیان بیفتید و حقوق ما را مورد تهدید قرار دهید.
در نوامبر 20, 2010 در 2:26 ب.ظ. سفید جامگان
محمد رضا
بی جوابی و زبان بستگی شما و امثال شما از بضاعت اندک فکری و چنته خالی تون است.
در كامنتي براي لوليتا
ضمنا ماهیت ادعاهای مسخره اینها و اشک تمساحشان برای “توهین به دین ” ماهیتی خودخواهانه و خودپسندانه دارد
در نوامبر 19, 2010 در 7:36 ب.ظ. | پاسخ سفید جامگان
نسوان عزیز تعجبی نداره. دست اسلامی جماعت که از منطق خالی بشه زبان تهديد و خشونتش باز ميشه
در جواب هما
خوب آخه شما اسلامی ها خیال میکنین که با دست خالی و کله خالی تر الله اکبر گویان به قلب دشمن بزنین و چه بزنید و چه بخورید به بهشت میرید
در جواب داوكينز
اما از همه آزاردهنده تر ادعاهای فهم و شعور و سوادشان، علیرغم بضاعت فکری ناچیزشان است، که کولاک میکند و یک ذره هم از ادعاهای پوچ و توخالی کم نمی آورند.
اجازه بدهید که انحصار لمپنیسم در اختیار طرفداران اسلام باقی بماند.
البته ديديد كه لمپن هاي هر دو طرف دست پرند ماشالا
جناب تیپا
اشتباه میکنید. هیچکدام از این جملاتی که گفتید توهین به اشخاص نبود، که بیان ماهیت «خشک مغزی» مذهبی بود. من به یک نحوه نگاه و برخورد به مخالف انتقاد کردم و نه به اشخاص. هیچیک از حرفهایی که زدم چهارچوب شخصیتی این افراد را مورد حمله قرار نداد، بلکه ذهنیتی را که اینها حاملش هستند هدف گرفته است. ضمنا در مورد خانم هما، بد نیست کامنتهایی را که در جواب من داده اند بخوانید تا بدانید معنای حمله شخصی چیست. در مورد جناب محمد رضا هم وقتی ایشان به قول خودشان قطر جوابی را که من مورد به مورد داده بودم، دلیل عدم حقانیت من گرفته و بی جوابی خودشان را دلیل حقانیتشان، انتظار دارید من چه بگویم؟ اگر توهینی بوده، ایشان خودش با اذعان به اینکه جوابی ندارد، به خودش کرده است.
جناب تیپا
اشتباه میکنید. هیچکدام از این جملاتی که گفتید توهین به اشخاص نبود، که بیان ماهیت «خشک مغزی» مذهبی بود. من به یک نحوه نگاه و برخورد به مخالف انتقاد کردم و نه به اشخاص. هیچیک از حرفهایی که زدم چهارچوب شخصیتی این افراد را مورد حمله قرار نداد، بلکه ذهنیتی را که اینها حاملش هستند هدف گرفته است. ضمنا در مورد خانم هما، بد نیست کامنتهایی را که در جواب من داده اند بخوانید تا بدانید معنای حمله شخصی چیست. در مورد جناب محمد رضا هم وقتی ایشان به قول خودشان قطر جوابی را که من مورد به مورد داده بودم، دلیل عدم حقانیت من گرفته و بی جوابی خودشان را دلیل حقانیتشان، انتظار دارید من چه بگویم؟ اگر توهینی بوده، ایشان خودش با اذعان به اینکه جوابی ندارد، به خودش کرده است.
ضمنا اگر حرفی در مورد کسی صحت داشته باشد و عنوان شود، هر چقدر هم که ان حرف موهن باشد، گفتن ان در مورد ان شخص «توهین به وی» به حساب نمی اید. اگر به دزدی بگویند دزد، این توهین نیست، که بیان واقعیت است. به شما پیشنهاد میکنم که حرفهایی را که آقایان و خانمهای مومن مسلمان به من زده اند و سپس کامنت من را به ان حرفها با دقت بخوانید و آنگاه با دقت خودتان قضاوت کنید. بهر حال من حاضرم از تک تک حرفهایی که زده ام دفاع کنم و پشت تک تک حرفهایم هم ایستاده ام، میدانی چرا؟ چون قبل از اینکه کامنتهایم را بنویسم با دقت کامنتها را خواندم و تجزیه و تحلیل کرده ام.
جناب تیپا
پاسخ مفصل مرا به کامنتتان در پایین می آورم.
موارد تناقض از دید شما و پاسخ من.
۱- “منتهی با توجه به ذهنیت اسلامیت، بتو حق میدهم که عقیده و دفاع از آنرا شخصی بدانی و فرق بین توهین و زیر ضرب گرفتن عقیده را با توهین و ایراد ضرب و جرح به انسانها ندانی”
این حمله به ذهنیت اسلامی آقای محمد رضا است که یکطرفه و تک بعدی است.در اینجا این دید یک بعدی مورد انتقاد قرار گرفته، چه ربطی به شخص ایشان دارد. صحبت از شخص محمد رضا یک چیز است و صحبت از دیدگاه، اندیشه و مکتب فکری اش چیز دیگر. از جمله به همین دلیل است که میگویم که حمله و توهین به دین یک چیز است (که اشکالی هم ندارد) و حمله به شخص چیز دیگر (که بسیار غلط است).
۲- «از آنجا که قدرت اصلاح خود را ندارید (چون بدعت در دینتان حرام است) به جان آزادی بیان بیفتید و حقوق ما را مورد تهدید قرار دهید.»
که منظور از «خود» در پرانتز گفته شده و ان «دین» است. پس حمله به دین و اعتقاد شده و نه به
شخص ایشان.
۳- » بی جوابی و زبان بستگی شما و امثال شما از بضاعت اندک فکری و چنته خالی تون است. »
خوشبختانه این بی زبانی و بی جوابی حرف من نیست. خودشان در پایین کامنت من نوشته اند که «قطر جوابش دلیل حقانیت ماست» که بطور تلویحی به معنای آنست که ایشان بیجوابی را دلیل حقانیت خودشان میدانند. اگر اینرا شما توهین میدانید، این ایراد را شما باید به ایشان بگیرید. به
نظر من بی جوابی بطور کلی اشکالی ندارد. اتفاقا آدم منطقی باید در مقابل حرف منطقی بی جواب باشد. اتفاقا مشکل ایشان آنست که جایی که باید بیجواب باشند، از همه پر سر و صدا ترند.
۴- «ضمنا ماهیت ادعاهای مسخره اینها و اشک تمساحشان برای “توهین به دین ” ماهیتی خودخواهانه و خودپسندانه دارد »
توجه شما را جلب میکنم به پست اول خانم هما که علت مخالفت خود را به توهین با دین این ذکر کرده اند که :
«توهین یعنی تو همیشه به عقیده من حمله کنی و من چون عقیده ترا نمی شناسم و نمی توانم به ان حمله کنم پس همیشه باید در موضع دفاع باشم»
«توهین یعنی تو به پیامبر من میگویی بچه باز اما خودت پیامبری نداری که من بدانم چی باز بوده»
بطور خلاصه یعنی اینکه تو داری گیس مرا میکشی اما من نمیتوانم گیس تو را بکشم چون گیس قابل داری نداری. آیا این خودخواهانه نیست، یا اینکه شما بیان حقیقت موهن را توهین میدانید، خوب من اینطور فکر نمیکنم. از دید من حرفی که حقیقت داشته باشد، گفتنش توهین نیست.
۵- «نسوان عزیز تعجبی نداره. دست اسلامی جماعت که از منطق خالی بشه زبان تهديد و خشونتش باز ميشه»
آیا ما سابقه اسلامیها یا اسلامیستها ( که با مسلمانها بطور کلی، فرق دارند و مطمئنم که شما متوجه این تفاوت هستید.) را حداقل در کشور خودمان ندیده ایم؟ من توجه شما را به تفاوت لحن محمد رضا در ابتدای پست و در انتهای پست جلب میکنم که لحن ایشان بوضوح خشنتر و عصبی تر میشود بطوری که صدای نسوان را هم در آورده. دوباره تکرار میکنم که من بیان حقیقت را هر چقدر هم که موهن و زشت باشد توهین نمیدانم.
۶- «خوب آخه شما اسلامی ها خیال میکنین که با دست خالی و کله خالی تر الله اکبر گویان به قلب دشمن بزنین و چه بزنید و چه بخورید به بهشت میرید »
بد نیست شما به جوابیه هما به کامنت من نگاه بفرمایید که تا چه حد بی منطق و عصبی نوشته شده. جالب اینست که در همان کامنت حرف مرا تایید هم کرده اما جابجا هم مرا بیسواد هم خوانده که نشان میدهد که ایشان اصلا متوجه حرف هم نشده و فقط میخواسته جوابی بدهد. آخر شما چه اسمی میگذارد روی کسی که میخواهد شما را محکوم کند، بر عکس حرفی هم میزند که شما و حرف شما را تایید هم میکند. من عبارت «کله خالی» را از همه مناسبتر میبینم.
۷- «در جواب داوكينز
اما از همه آزاردهنده تر ادعاهای فهم و شعور و سوادشان، علیرغم بضاعت فکری ناچیزشان است، که کولاک میکند و یک ذره هم از ادعاهای پوچ و توخالی کم نمی آورند.»
شما به ادعاهای سواد و فهم و شعورشان نگاه کنید، بیسواد و بی شعور خواندن مخالفینشان را ببینید بعد هم بیاد بیاورید که از ابتدا با ادعاهای «توهین ممنوع شروع کردند ولی به هر کس که دستشان آمد از جمله خود من توهین کردند.
الف- پاسخ محمد رضا به هیچستانی » تو یا با من موافقی که کارت درسته یا داری تو جهل مرکب دست و پا میزنی و نمی فهمی که نفهمی. »
ب- پاسخ مینو به خودت «تینا، نباید انسان اینقدر ابله باشه!…….»
ج- پاسخ هما به من «سفید، تو به عمرت کتاب خوندی؟ اصلا سواد داری؟……..»
د- یک نمونه دیگر ادعا مدعاهای خنده در هما در پاسخ به من:
«منهم در همان جامعه کتاب های دینی و بینش دبستان تا دبیرستان را خوانده ام اما تو انها شد حد سوادت درمورد اسلام ..من یکمی (دقت کن یک کمی) بیشتر خواندم و فکر کردم……» [من نمیدانم کی بهش گفته که خیلی فکر کرده، ولی مسلما مرتکب اشتباه فاحشی شده و هما هم نباید هر حرفی را باور کنه]
ه- پاسخ مینو به من: «شاید اگراسمتو سیاه جامگان می ذاشتی بیشتر برازنده ات بود……» [بیچاره خیال میکنه که با این لودگی کلامی من را تحقیر میکنه…خوبه با این همه ادعای سواد نمیفهمه که «سفید جامگان» به طرفداران مانی پیامبر عشق و دوستی اطلاق میشد و «سیاه جامگان» به طرفداران بزرگمرد خراسانی ابو مسلم خراسانی، که با قیام جانانه خود بر علیه اشغال عرب بپا خاست. من افتخار میکنم که جز هر یک از آنها باشم. ظاهرا این مینو باید غضنفرشون باشه که گل به دروازه خودی میزنه! ]
و- بخش دیگر درفشانی خانم مینو در پاسخ به من: » آخرش پوزبندت باز شد وهار شدی و توهین » [اتفاقا اگر اینجا کسی بخواهد بابت لمپنیسم این جماعت شاکی باشه، اون منم.]
ز- «اجازه بدهید که انحصار لمپنیسم در اختیار طرفداران اسلام باقی بماند.»
آیا به توجه با اینهمه مورد که از لمپنیزم اینها گفتم باز هم باید راجع بدرستی نتیجه گیری ام استدلال کنم.
ح- «البته ديديد كه لمپن هاي هر دو طرف دست پرند ماشالا….»
البته من آدم رکی هستم و حرفم را میزنم. حرف موهن را هم اگر در مورد شخصی درست باشد آنرا «توهین» به ان شخص نمیدانم. عنوان کردن آنرا هم مصداق لمپنیسم نمیدانم.
با کمال تاسف از اشتباهی که در اینجا شده، متاسفانه سفید جامگان را طرفداران مانی پیامبر نوشته ام که با عذر خواهی آنرا اصلاح میکنم. سفید جامگان پیروان المقنع سردار ایرانی هستند که بر علیه اشغال ایران توسط اعراب بپا خواست.
به گيتي عزيز
با اين سايت راحت ميتوني عضو خبر نامه صداي آمريكا بشي و هم فيلتر شكن و هم نرم افزار و هم نسخه هاي جديد اولترا رو برات ميفرسته
https://ac.gbsmarketing.com/pn/
در ضمن من هم فيلمها رو برات رايت ميكردم فيلم هاي اوريجينال رو كه از ترس آقاي همسر جرئت ناخنك زدن بهشون رو ندارم 😉
تیبای عزیزم….
اشکال می دونی کجا بود ؟ بعلت مشغله دوستان دنیای واقعی رو یک مدتی ندیده بودم، مشکلم هم در بخش فیلم هم در بخش شاه کلید فعلا حل شده بوسیله ی اونها…
گرچه غافل هم نیستم از لطف دوستان دنیای مجازی که یکیش تو هستی و عاشقتم..ممنون عزیزم، هر جا گیر کنم میام سراغت ، اگر پیدات کنم البته ! من خبرنامه بی بی سی رو دارم ، امریکا رو هم می زنم کناارش، مرسی…
الان مياد در جوابت كامنت 150 متري مينويسه ; كلي آسمون ريسمون بهم ميبافه كه يا بايد مثل سفيد!!!!!جامه فكر كني و يا…
اعتماد به نفسش كشته منو…
ياد اميد5 به خير، خودش رفت اما خمير بيس فكريش باقي موند
.
.
.
يا من اسمه شفاء و ذكره الدواء
@ omid666
ویا چی ؟؟ بقیه اش رو چرا نگفتی امید جان ! 🙂
شما که خودت بدتر ازخود من البته، کامنت هات متراژش همچین کم نیست ها !
این نوشته شماست خطاب به همین جناب سفید جامه ؟؟
» از نظر من تو و دوستان همفكرت با متعصبين مذهبي تفاوتي نداريد، آن ها اصرار به اثبات گوشه ايي از تاريخ دارند و تو اصرار به نفي اثبات ذهني آن ها داري.
با اين تفاوت كه آن ها به خدا و آخرتي اعتقاد دارند و ترس از آن خدا و آخرت واقعي يا موهوم باعث ميشود در روز قدرت و اريكه نشيني كمي ملاطفت به خرج دهند…. »
این ملاطفت رو میشه به ما نشون بدی ؟ کجا دقیقا ؟ ! زمان و مکانش رو دقیق مشخص کن لطفا !
این فردی رو هم که اسمش شفا و ذکرش دواست ، آدرسش رو به ما بده امید جان، آنقدر پول بابت دکتر و دارو ندیم !
عزیز من، خمیر بیس فکری نباید سیمانی باشه، گفتگو اون خمیر رو ورز میده، فقط یک شرط داره، هر بازی قاعده ای داره ، نمی تونی وسط یک بازی که بیس اون استدلال منطقی است، از اوهام حرف بزنی…زبان مشترک در گفتگو…اگرنه وارد اون بازی نباید شد !
——
الان هم هر چی بگی به من …آینه !! :)…. چون من دارم می زنم بیرون نمی بینم تا شب !
به جان خودم بعد از سند .شك افتادم .گفتم نكنه گيتي فكر كنه با ايشون هستم.
تيبا چند تيكه از نوشته هاي سفيدجامه رو سلكت و هاي لايت كرده بود
من منظورم اين بود كه الان سفيد جامه مياد و جواب 150متري ميده .يعني در واقع با اوشون بودم
وگرنه بنده از ورژن 666گرفته تا nخيلي خيلي بيجا ميكنم بخوام به شما جسارت كنم.
***
…. ولي مثله اينكه توام تحت القائات هما با اميد666 بد شديا
آينه ميگيري طرف مون … اين آينه يعني چي آخه… ها؟!
اي روز گار … مارو باش كه رو ديوار كي يادگاري نوشتيم
😦 😦
راستي اوني كه آدرسشو خواستي :اينا…ايناها… نگاه كن … اهه… همينجاست… خودتي…خودمم…خودشه…خودمونيم … ما هممون اسم و ذكر شفا و دوا هستيم
من كه ميدونم ميدوني
چرا پرسيدي
متلك بود آيا ؟!
از كوچكترين ذره و يا حجم كه هنوز پيدا نشده تا بزرگترين حجمي كه هنوز رصد نشده و طبيعاً اون وسط مسطا منو شما هم در حد نامرئي تشريف داريم . . . همه و همه ذكر و اوراد شفا و دوا هستيم
ما اونيم و اونم ما هست، اين حرف كه «همه از خدائيم به سوي خدا برويم» نه تعارف هست و نه به اين معنيه كه برده ي خدا هستيم. ما همه ذراتي به دور كهرباي مركزي هستيم
ما همه و همه جمعي از اضداد پارادكس اوهام ايهام و مجاز هستيم
پيچيده هستيم و در عين حال ساده
ما …
.
.
.
… بذگريم
آقا بازم عرزض معذرت و معذرت و معذرت
سفيد جامعه اينشالا بري لاي دسته اميد 5 ببين چه جوري باعث سوء تفاهم شدي
سفيد جامه رو نوشتم جامعه
عرض رو نوشتم عرزض
اينا همش نشانه هاي ترس است ميباشد
عجبا…عجبا 🙂
و ديگه اينكه «طبيعاً» اينجوري درست تره——>طبيعتاً
ديگه آبرويي موند ❓ ❗ 😳
فرزندم ، شما بدلیل همون نشانگان ابلیسی که انتخاب کردی می تونی هر چقدر می خوای یادگاری بنویسی روی دیوار ما… باعث افتخار هم هست !! والله !
من به خودم نگرفتم که تو هم که ، مگه نمی بینی من کاری ندارم کی چی میگه؛ کار خودم رو می کنم ، منظور من همون جناب سفید جامه بود…
اینقدر منو نگیر به حرف، باید برم بیرون، جواب منو بده، ملاطفت که گفتی کجاست، زود تند سریع بگو کجا بوده ما بی خبر موندیم…
آینه چیز بدی نیست که ، گفتم خودت رو توش ببین تا من بیام … ای بابا !
همين ملاطفت هستش ديگه
اينكه نهايتا با مزاح لطيف و نه وقيح به مخالفمون جواب بديم
البته زماني كه شخص فقط ميگه و ميگه و ميگه و نميشنوه و نميشنوه و نميشنوه
.
.
ابليس درون اجازه نميده روون بنويسم 😕
حالا شما فعلاً تشريف ببر برو به كار و زندگي برس
منم برم پشت بوم [ ترجيحاً رو پشت بوم هاجر]ببينيم دنيا دست كيه، البته اگه بتونم به اين سرايدار زبون نفهم حالي كنم كه كليدو بهم بده
…باي تا هاي
امید جان… من اومدم…
می بینم که شما هم ما رو پیچوندی ! … صحبت از کسانی بود که به خدا و آخرت ایمان دارند و وقتی بر اریکه قدرت تکیه می زنند، نسبت به دیگران، به دلیل اعتقاد به این دین انسان ساز ، لطیف تر خواهند بود….
نکته ی اصلی همینجاست اتفاقا، اصلا کل این بحث ها بخاطر همینه، که عزیز جان این دین شخصی نیست و نبوده و نخواهد بود، بدلیل ماهیتش… من دقیقا بخاطر همین، این جمله شما رو بولد کردم….
اینکه اینگونه نیست !! …اینکه این ایدولوؤی هر زمان قدرت گرفته ، جوی های خون راه انداخته، حرمت انسان رو به عنوان موجودی ذی شعور شکسته…. اینکه این دین، انسان ساز نیست یا بهتره بگم کامل نیست ( اصلا مگه داریم چنین چیزی )، الگوهای آن معصوم نیستند، تقدس واژه ایست کهنه و نخ نما و بی مصرف در دنیای امروز…
اینکه برای جلوگیری از تکرار فاجعه ها ، باید این دین نقد بشه، باید حلاجی بشه ، باید اجازه داده بشه در مورد الگوهای دینی نه به عنوان مقدسین و معصومین ، که به عنوان » شخصیت های تاریخی » صحبت بشه ، باید حقایق تاریخی بیان بشه، وضوح و روشنی در کلام، در ذهن تا حد ممکن !
تا یک عده نتونند با تحمیق مردم از قبل اون تاج و تخت برای خودشون بسازند و زنده زنده پوست مردم را به نام تقدس دین بکنند…
من واقعا نمی فهمم درک این موضوع برای مذهبیون آزاد اندیش آنقدر ثقیله ؟ که حاضرند اعتقاد شخصیشون دست نخورده باقی بمونه، نکنه خدشه ای به ساحت اون وارد بشه ، به بهای هزاران جنایت که به نام دین میشه ؟ با یک واژه ی » توهین » واقعا می تونند خودشون رو راضی کنند که دیگران رو وادار به سکوت کنند ؟
واقعیت بیرون خیلی تلخ تر از چیزی است که اینجا دیده میشه، اینجا که آدم ها با واژه و منطق دارند صحبت می کنند، امثال سفیدجامه دارند می گن بابا بگذارید صحبت بشه در موردش…به شما به عنوان انسانی دارای اعتقاد خاص قرار نیست توهین بشه ، اما لازمه این ایدئولوژی مثل هر دیدگاه دیگه ای کالبدشکافی بشه تا نره بشینه در جایگاهی که دست هیچ بنی بشری نتونه بهش برسه؛ این امکان رو بگیریم که هر سواستفاده ای بنام دین بشه…
آخرش هم که می بینی در همچین برزخی امثال مینو خانم که مدافع دین اسلام و احکام اونه و به بقیه می گه روی دست هاتون راه میرید و دیگران را چپه می بینید، جوک های دهه های گذشته رو تعریف می کنه که دلمون وا شه !
اما واقعیت چیه ، باز می خوایم چشم هامون رو ببندیم ؟ اون بیرون نسلی داره رشد و پرورش پیدا می کنه که به هیچ چیز اعتقاد نداره ، حتی به احترام به نوع بشر، فقط می خواد جون خودش رو درببره ، به هر طریق ممکن و پر از کینه است ، پر ازعقده است و بشدت زخمی از اسلام… و وای اگر از پس امروز بود فردایی !
—————–
من با دیدگاه شما تا حدی آشنام ، می دونم چی می گی و چرا می گی و منظورت چیه ، اما کاری که داری می کنی با توجه به تواناییت در استفاده از رسانه و واژه و اینا !! به نظر من یک کمی ایراد داره، برای همین اومدم سراغت ، اگرنه که من اصلا حرف ندارم بزنم عزیزم 🙂
گاهی واقعیت می تونه خیلی زشت باشه، می تونه باشه ، نگفتم حتما هست، به شکل نسبی البته… چه خوبه اجازه بدیم از تمام وجوه بهش نگاه بشه ، لازم نیست باورش کنیم، فقط اجازه بدیم بیان بشه، هر کسی هم هر جوری می خواد بیانش کنه ، حتی با کامنت های متراژ بالای دو نبش !… حتی اگر گوشه ای از ذهنیات قبلی ما رو بشکنه…چه اشکالی داره من نمی فهمم آخه ؟
از ابلیس درونت یکبار دیگه بپرس ، اون ملک مقرب بوده ها ، هر چی اون گفت همون ، خوب ؟ 🙂
گیتی جان
نظرم رو نسبت به سخنان گهربارتون در پایین گذاشتم خواهر
شما مشکلت اندازه جواب من نیست، مشکلت اینه که جوابی نداری که بدی. ضمنا جوابی که من به شما دادم، نصفش کامنتهای خودت بود و نصف دیگرش هم جواب مغلطه هایی که کرده بودی. اما اگر اندازه جوابها بزرگه و حوصله ات سر میره میتونی بری «مدرسه موشها» را تماشا کنی، بهر حال انرژی مغزی زیادی نمیبره!
امید ۶۶۶
شما مشکلت اندازه جواب من نیست، مشکلت اینه که جوابی نداری که بدی. ضمنا جوابی که من به شما دادم، نصفش کامنتهای خودت بود (بد نیست یک نگاهی به طول کامنت خودت بندازی) و نصف دیگرش هم جواب مغلطه هایی که کرده بودی. اما اگر اندازه جوابها بزرگه و حوصله ات سر میره میتونی بری «مدرسه موشها» را تماشا کنی، بهر حال انرژی مغزی زیادی نمیبره!
جناب سفید جامگان
شما به شکل نامحسوس جبهه بندی می کنید، گروه بندی می کنید و این به نظر من دردی رو که دوا نمی کنه هیچ ، دردی هم اضافه می کنه…
من کامنت های شما رو خوندم، بسیار روشنگرانه بود، اما شما اصل اول خودت رو داری نقض می کنی، حتی اگر بخاطر تکرار حرفها و نگرفتن جواب منطقی باشه، وقتی اصول اولیه ای رو که بقیه ی صحبت های شما براساس اون بوده نقض بشه، کل حرفهاتون هم میره زیر سوال متاسفانه…
و این برای آدم تقریبا واقع بینی مثل من این معنی رو داره که اگر در دنیای واقعی به شما نه بخاطر شخص شما، که بخاطر دیدگاهتون توهینی بشه، شما جواب اون رو بصورت شخصی خواهید داد…
چیزی که برای من مسلمه در دنیای واقعی، اگر روزی قرار بر بیان عقاید به شکل آزادانه باشه، حتما مرز بین فرد و عقیده اون فرد حداقل تا مدت ها قابل تشخیص نخواهد بود….آنوقت فکر می کنید اگر باز هم جواب شما مدرسه ی موشها باشه، چه اتفاق میمون و مبارکی خواهد افتاد در دنیای واقعی ؟
خانم گیتی
اولا که این مساله موشها را من به عنوان شوخی با امید ۶۶۶ مطرح کردم. بنظرم آمد که کامنت آخرش راجع به من با مزه بود. اگر به کسی توهین شد ببخشید. من قبلا جواب مفصلی به کامنت بسیار مفصلی از امید ۶۶۶ دادم. ایشان هم جواب هیچیک از سوالات مرا ندادند که هیچ، مرا تلویحا هم «خل و چل» نامیدند و تقاضای شفا برای من کردند. خوب منهم قضیه را روی دسته شوخی انداختم. ضمنا میخواستم بگویم که جواب کامنت منطقی را با «روانشناسی» نمیدهند، با منطق میدهند.
ضمنا همانطور که در پاسخ به تیپا هم گفتم توهین من به ذهنیت اینها بود که ذهنیت بسته مذهبی است. بقیه مواردی را هم که تیپا شرح داده مطالبی است که من از روی کامنتهای امثال هما و محمد رضا استخراج کردم. هما دائما مرا به کتاب خواندن و سواد آموزی تشویق میکرد ولی پاسخهایش به من بکلی بی ربط به سوالات من بود. گاها به نظر میرسید که ایشان هر گاه کم می آورند با حالتی عصبی و پرخاشگرانه به من جواب میداد. به نظر من این پاسخهای عصبی به کامنتهای منطقی، از سستی منطق و نا آگاهی فرد پاسخگو سرچشمه میگیرد، که منهم همان مشاهداتم را در مورد اینها نوشتم. نمیدانم عبارت «شطرنج بازی با گوریل» را شنیده اید یا خیر. این توهین نیست، عبارتی است که در مورد فردی بکار میرود که هر جا بازی مطابق میلش پیش نرفت بدون توجه به قانون بازی میخواهد اهداف خود را با بهم زدن قانون بازی یا حتی خود بازی پیش ببرد. مناظره با خانم هما مصداق بازی شطرنج با گوریل است.
بقیه مواردی را هم که شما توهین میدانید لطفا مطرح کنید تا من مورد به مورد با استناد به حرفهای خودشان به شما بگویم که چطور به چنین نتیجه ای رسیدم. ضمنا اگر مطلبی در مورد کسی صادق باشد، هر چقدر هم که موهن باشد، گفتن ان «توهین» به ان فرد نیست، همانطور که اطلاق کلمه دزد به یک دزد توهین نیست. آیا این همان چیزی نیست که ما به امثال هما و محمد رضا در توجیه اطلاق «بچه باز» به محمد میگوییم؟
ضمنا من نمیدانم منظور شما از اینکه من دارم جبهه بندی میکنم چیست؟ این جبهه طرفداران حق آزادی بیان و مخالفانش از قبل وجود داشته و تا زمانیکه متعصبین وجود دارند، این جبهه هم وجود خواهد داشت. با فرار از این جبهه بندی، فقط متعصبین هستند که پیش میبرند. من و شما چه بخواهیم و چه نخواهیم این جبهه بندی موجود است. بنظر من شما مساله را اشتباه فهمیده اید. جهان قرن بیست و یکم جای بربریت اسلامی نیست و متعصبین مسلمان که جهان را جای خود نمیبینند و خود را از همه طرف در هجوم اندیشه های جدید و در عین حال قدرتمند میبینند (کامنت اول خانم هما را حتما با دقت بخوانید)، میخواهند با بستن فضا حاشیه امنی برای اندیشه فرتوت و رو بزوالشان فراهم کنند. بهمین دلیل هم بسختی با هر نوع آزادی که حیات انگلی اندیشه هایشان را مورد تهدید قرار دهد مخالفند. نمیبینید که آقای خامنه ای دائم حرف از دشمن میزند و بجهتی راست هم میگوید. این جهان جای این اندیشه نیست. این تنها آقای خامنه ای نیست که دشمن دشمن میکند و در مقابله با اندیشه های نو به بستن فضا مبادرت میکند. هر چه باشد،متعصبین مذهبی، حال از هر نوعی که باشند، عکس برگردان احمدی نژاد و خامنه ای هستند.
امید ۶۶۶
این عشق روانشناسی و روانکاوی تو هم منو کشت. حالا اینهمه گفتی » يا من اسمه شفاء و ذكره الدواء» تا حالا اثری هم داشته یا این هم قلابیه؟
بابا مطلب جديد بذارديگه
خماري نذارمارو
من فقط همين يه بلاگ روميخونما…
بدوبدومطلب قشنگروبذار
برو کشکتو بساب!حنات دیگه رنگ اعتیاد گرفته اونم بدجور برادر
ترک اعتیاد تضمینی سراغ دارم .خواستی بگو . 🙂
age ba maee dadash
ma hamintolish khshim dash
ghorbonet adame chiz fahm
khomari ke nakeshidi…
ابژی یه دو خط نبشته بژار اینجا! واشیه حال و صفا نمیخام ژون شما ما از اوناش نیشتیم. خودت ببین، اشلا به ریختمون هم نمیخوره احتیات داشته باشیم. ما واسیه تشکین دردمون مصرف میکنیم.
بچه ها یه پیشنهاد
حالا که نسوان کرکره اندرونی رو کشیدن پایین و رفتن تعطیلات! بیاین برا هم جوک بگیم از فحش دادن که بهتر البته کنارش هم بفرمایید آجیل و چایی و موسیقی
اولیش هم من تعریف می کنم
غضنفر وارد كابين خلبان شد و گفت: زود برو فرانسه. خلبان نگاهي كرد وگفت: ولي تو كه اسلحه نداري.
غضنفر گفت: خاك برسرتون، شما هميشه بايد اسلحه بالاي سرتون باشه، با زبون خوش نميتوني بري!
دوميشم من ميگم
لره میره بانک کارمنده می گه چک سیباست؟لره میگ نه پول گردوهاست
وا چی بچه های با حیایی همه ساکتن!
غضنفرمیمیره میره اون دنیا میگن چی شد مردی؟ میگه : شیر خوردم
میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه گاو یهو نشست
يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه: به نام …؟
يارو ميگه: آخ آخ ببخشيد: به نام خدا يه پيتزا مي خواستم.
به يه نفر میگن چه وقتي خيلي ضايع شدي؟ میگه: يه روز دختر خالم بهم زنگ زد گفت: بيا خونه خاليه!! منم خوشحال شدم رفتم. در رو که باز کردم ديدم کسي نيست!
دختر خالم گفت: من ميرم تو اتاق تو هم 5 دقيقه ديگه بيا تو منم 5 دقيقه بعد رفتم تو ديدم همه ميگن تولد تولد تولدت مبارک.
بعد به طرف ميگن خب چه ربطي داشت؟ ميگه: اخه لخت رفته بودم تو!
در ضمن هر وقت نسوان اومدن بگین ما جل وپلاس مون رو جم کنیم مودب بشینیم
مينو بسته بابا
كسي همراهي نميكنه سوتي ميشه بخدا
همه به دنبال علم اند ديگه كسي نيست جوك هاي غضنفروبخونه
اينارو واسم اس ام اس كن
آفرين
ترکه میره پیش امام رضا میگه:یا امام رضا تو با این همه طلا چرا هشتم شدی…
یکی میخواسته جلق زدن را کنار بذاره میره چهار گوشه حموم رو میبوسه می یاد بیرون…!
نسوان!.ببینم این پست از لحاظ کمیت کامنت ها(تعداد-فراوانی-درازی!) و کیفیت (فحش از حد روروئک تا برزخ) رکورد شکن میشه دیگه؟ نه؟ کاش میشد در اخر هر بحثی یه جمع بندی از دیدگاهای مطرح شده و پاسخها گذاشت.گرچه حوصله میخواد.
joke: finally one day the jesus and satan try to setle all things between themselves for good.
due to reckoning og the new era of cyberspace & computers,they decide to match on writing a better software to mange the world.
جای محمود خالی بوده!
naturally the god becomes the judge between them.
the match begins,however down to the half of the match duration,the lights go off and on,and the computers on which these 2 were working reset.
however the jesus was able to finish his work in appointed time!
the satan beholds the jesus in shock and disbelief,
«how were u able to begin it again and finish it so soon?»
then the god says:JESUS SAVES!!!!!!!!
این جوک فکر کنم از ریدرز دایجست بود. مجبور شدم به زبان کفار بنویسمش چون اگر هم قرار میبود که خنده دار باشه بخاطر ظرافت کلامی و ایهام موجود در saves هستش.
post jadid nist tahlilesh konim ey baba
nevisandeha dar che halian dar in rozhaye khafaghan
ba neveshteha rah bendazid mardomo
bezarid mardom bendazan payehaye shom e tarike 30 salaru
nesvan tanha rah hamin neveshtanast benevis benevis benevis
balke faraji shavad ta avvalin nafase tavallod ru bekeshim tu
be eshghe sobhe azadi
اول دبستان خوانديم آن مرد آمد….سالها گذشت و ترشيده شديم وآن مرتيكه هنوز نيامد……
تركه چربي خون داشته.دكتر بهش ميگه: روزي شش كيلومتر راه برو..بعد ازسه ماه تركه زنگ ميزنه ميگه: من الان لب مرزم چكار كنم؟؟؟؟
اصفهانيه ميره مكانيكي به تعميركار ميگه: يك قطره روغن تو موتور.يك ليوان آب تو راديات. يك ليتر بنزين تو باك بريز…تعميركار ميگه: لاستيكشم كم بادس ميخواي توش بگوزم…..!!
به رشتيه ميگن تو خونت مردسالاريه يا زن سالاري؟؟؟ ميگه هيچ كدوم….مردم سالاريه…….
ترك فسيوس ميگويد: اگه تو تشت آب گوزيدي و حباب نديدي..بدون كه ريدي….!!!!
يه قزوينه داشته به يه لر شنا ياد ميداده…لره ميگه مطمني اگه انگشتتو از سوراخ كونم برداري غرق ميشم؟؟؟؟؟؟!!!!!!
تركه داشته لخت تو جنگل راه ميرفته حيونا مسخرش ميكنند ميگن اين چرا دمش برعكسه…..!!!!!
زن مثل كرواته…هم مرد رو زيبا نگه ميداره هم حلقومشو فشار ميده…….!!!!!
در اولين فرصت از كون خود كپي تهيه كنيد..چون اصلشو قراره دولت فخيمه پاره كنه….(ستاد هدفمندي يارانه ها)….
مرد عاشق تا وقتي ازدواج نكرده ناتمام است…
وقتي ازدواج كرد كارش تمام است…..
لره شورت گلدار ميپوشه ..ميگوزه گلاش پرپر ميشه…..
احمدي نژاد: تو نيويورك از بس منو دوست داشتند بهم ميگفتند خورشيد ساحل…..ميگن فارسي ميگفتند..ميگه نه انگليسي ميگفتن ولي من معني شو فهميدم…اونا همش ميگفتن
sun of bitch
ميدوني چرا با ازدواج دين كامل ميشه؟؟؟ چون آدم قبل ازازدواج فكرميكنه دنيا بهشته اما بعد ازازدواج به جهنم هم اعتقاد پيدا ميكنه……
ميدوني جمكران مخفف چيه؟ جمعيت ملايان كودن رانده شده از نجف……
كدوم شهروند به كدوم عملكرد كامپيوتر علاقه داره:
تهراني: short cut
قزويني:back up
اصفهاني:save
شيرازي:ignore
رشتي:share
تبريزي:hang
وصیت لر: دور قبرم او صابون بریزین تا هر کی اومه بیفته بخندم روحم شاد وابو!
خنده خلی» چیست؟ قلقلک وحشیانه لرها که موجب گوزیدن یا حتی فوت فرد میشود!
لره رفت خواستگاری پدر دختره گفت 1000سکه لره گفت:زیاده یکی رو پیدا کردم 14 سکه تازه حاملم هست
لره تو خواب ميگوزه صبح به زنش ميگه خواب ديدم ماشين خريدم زنه ميگه آره يه بوق هم براي من زدي
پسره تو مترو سینه دختره رو میگیره دختره میگه بیشعور چکار میکنی؟ پسره میگه ببخشید سوء تفاهم شد. لره که شاهد ماجرا بوده میگه: اروا بوت! اگه سوءتفاهم بی سی چه گندل(تخمها) منه نگرفتی؟!
تو لرستان مسابقه تقلید صدای گاو می ذارن ، گاو خودش چهارم میشه
تو اردبیل برق میره، ترکه یه قابلمه بر میداره میره در خونه لره. لره درو باز مبکنه ترکه میگی یکمی برق داری بدی، لره میگه خاک تو اون سرت کرخر واسه همینه میگن ترکا خرن برو یه ظرف پلاستیکی بیار برق نگیرتت
راز خوشبختی در زندگی مشترک
روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند.
سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟
شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم،اونجا برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود.سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو زین انداخت .
همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :»این بار اولته» دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد.بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:»این دومین بارت» بعد بازم راه افتادیم .وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.
سر همسرم داد کشیدم و گفتم :»چیکار کردی روانی؟ حیوان بیچاره رو کشتی!دیونه شدی؟»
همسرم با خونسردی یه نگاهی به من کرد و گفت:»این بار اولت بود
مرسي
آخريه خيلي قشنگ بود
نگرانم
عفت زن ایرانی زبان زد جهانیان است. شما چند تا بی حیا نمی تونین زن های ایرانی رو بدنام کنین.
این چه هدری است؟ و چه عنوانی و چه مطالبی است که در این وبلاگ منتشر می شود.
شما دارین با این کارتون به تمام زنان با عفت ایرانی توهین می کنین.
دیدین که همین زن ها با تحمل سختی و با حفظ حجاب اسلامی تونستن در ورزش هم مدال طلا و .. بگیرن.
این پوستر رو نگاه کنید:
http://charnama.blogfa.com/post-145.aspx
این مطلب رو هم بخونید:
http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=70111
1.ببینم سرکار علیه محترمه مومنه! شما از اقات اجازه گرفتی می یای اینجا رو منبر؟ها؟
2.اکه خوشت نمی یاد برو 24 ساعته صدا و سیما رو قرقره کن.وا.. که اینترنت باعث تشویش خاطر امثال شما میشه
3.اره. سالی چند صد نفرم با پای پیاده موفق به نائب زیارگی امام هشتم میشن.اینا اگه با پای پیاده و دست ناقص و… به عرشم بروند از مشنگیشون کم نمیشه.
عجب حرفي زدي شاخ درآورديم
جدا محجبه بودن؟؟؟بيچاره هاميخوان خودشونوپاره كنن تا بدون لباس سرصحنه بيان
توباورنكن به زوربهشون پوشوندن
یه روز یه ترکه،
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد!
جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو.. ،
برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.. .
یه روز یه رشتی یه – اتفاقاً آخوند هم بود.. ! –
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد،
برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد …
یه روز یه لره بود، به اسم شاپور بختیار؛
جونش رو برای عقایدش از دست داد،
با او نا مهربانی کردیم، تا اینکه در مأمن و آسایشگاه دور از وطن، سرش رو بریدند …
یه روز ما همه با هم بودیم.. ،
ترک و رشتی و لر و اصفهانی و … !
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند
و قفل دوستی ما رو شکستند .. ؛
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم،
به همدیگه می خندیم،
و اینجوری شادیم .. ؛
خیلی خوش می گذره .. !
یه روز یه ترکه
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان…
خیلی شجاع بود، خیلی نترس
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد
جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو
برای این که ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم
یه روز یه رشتیه
که اتفاقاً آخوند هم بود
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد
برای این که کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه
اون قدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد
یه روز یه لره بود، به اسم کریم خان زند…
یه روز ما همه با هم بودیم
فارس و کرد وترک و رشتی و لر و اصفهانی و عرب
تا این که یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند
و قفل دوستی ما رو شکستند
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم
به همدیگه می خندیم
و این جوری شادیم
خیلی خوش می گذره
هما واقعا خودتی؟؟؟ خیلی جالبه که نوشته سام رو کپی پیست کردی اما متوجه نکته اش نشدی! بعد درست زیرش اومدی برای اقوام مختلف جوکهای زشت و زننده گفتی!!! منکه فکر می کنم تو یا اون همای معروف این وبلاگ نیستی یا یک جسم سخت به سرت اصابت کرده!!!
اگه هما نبود تا حالا صداش در میومد که یکی از اسمم استفاده کرده، چون اون پایین کامنت داده و دیده اینو حکما. منکه کاملا قاط زدم .. دیشب که اینا رو دیدم گفتم این هما نیست، جالبه مثل مواردی که یه چیزی رو پست میکنی و فکر میکنی سند نشده این متن دو بار پست شده و هر بار به یه اسم. منکه اینقدر گاگولیم که همه آدمهای اینجا رو باور کردم ولی وقتی فکرشو میکنم با چند تا اسم مستعار نظر دادن واقعا کاری نداره ..
هما تو و سم یه نفرین؟ این پست یه بار به نام سم و پشتش با اسم تو پست شده… دارم به همه چیز شک میکنم ..
به غضنفر میگن از اینکه همسرت را عزیزم خطاب میکنی چه احساسی داری ؟؟
میگه احساس گناه !!!!!!!!! میگن چرا ؟ میگه آخه اسمش یادم نیست
——————————————————————————–
لره با تركه شطرنج بازی می كنن آخرش شاه دق می كنه
——————————————————————————–
یه روز غضنفر داشته زیر آب غواصی می كرده كه یهو سر و كله یه كوسه پیدا میشه , كوسه بهش میگه : تركی؟ غضنفر میگه : از كجا فهمیدی ؟!
كوسه میگه آخه اونایی رو كه بستی پشتت کپسول آتشنشانیه
——————————————————————————–
غضنفر زنش رو میبره سونوگرافی ، بهش میگن بچت پسره . می گه : تورو قرآن!! اسمش چیه؟
——————————————————————————–
اصفهانیه میمره رو قبرش مینویسن من مردم ولی مغازه باز است!
——————————————————————————–
غضنفر گاوداری داشته، مامور بهداشت میاد میگه به گاوات غذا چی میدی؟ غضنفر میگه ان، گه، پهن، پشکل! یارو کلی جریمش میکنه. سال بعد میاد میگه چی میدی به گاوات؟ ترکه میگه جوجه کباب، چلوکباب، پیتزا! یارو دوباره کلی جریمش میکنه. سال بعد بازم میاد میگه چی میدی به گاوات؟ این دفعه غضنفر میگه والا اول صبح نفری هزار تومن بهشون میدم برن هر چی دوست دارن بگیرن بخورن
——————————————————————————–
تحقیقات نشون داده اصفهانیها فقط در 22 روز سال رشد می کنند: دهه اول محرم + 12روز اول عید
——————————————————————————–
غضنفر همش دعا می کرده بچه دار شه یه شب جبرئیل میاد تو خوابش میگه عوض اینهمه دعا برو زن بگیر
——————————————————————————–
یارو رشتیه با احساس از زنش میپرسه شب عروسیمون یادت میاد.. زن: آره، چقدر جات خالی بود
——————————————————————————–
یه روز یه ترکه و یه لره و یه قزوینیه سوار هواپیما می شن یهو هواپیما سقوط می کنه… . . . این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه
هما جان فکر نمی کنم جوک گفتن و مسخره کردن اقوام ایرانی کار خیلی قشنگی باشه. من اسم اینو میذارم توهین نه اون چیزی که شما براش گلوتونو هفت تا چاک دادید!
بنده با شما موافقم لایت عزیز به نظر من هم این بیشتر توهینه تا توهین به مذهب که ربطی به ملیت و قومیت نداره
خداوند ديد مرد گرسنه است نان را آفريد. ديد تشنه است آب را آفريد. ديد در تاريكي است نور را آفريد. ديد هيچ مشكل ديگه اي نداره زن را آفريد
بيشتر مردها 2 آرزوي بزرگ دارند، اول داشتن خونه، دوم داشتن ماشين براي فرار از خونه
مثل هندي : ريشه ي تمام نزاعها سه چيزند : زر ، زن ، زمين .
سريع ترين دوربين جهان اختراع شد . اين دوربين مي تونه از خانوم ها در لحظه اي كه دهانشون بسته است عكس بگيره
ضرب المثل روسي: دو چيز هميشه بايد تازه باشند؛ عشق و تخم مرغ
مثل چيني :اگر ميخواهي براي يك روز معذب باشي مهماني كن و اگر مي خواهي براي يك سال معذب باشي پرنده نگاهدار و اگر مي خواهي مادام العمر معذب باشي زن بگير
کابينه زندگي مشترک:
زن=وزير سلب آسايش
شوهر= وزير کار
مادر زن= وزيرجنگ
مادر شوهر=وزير اغتشاشات
خواهر زن= جاسوس دو جانبه
خواهر شوهر= وزيراطلاعات و بازرسي
پدر زن= وزير ارشاد
پدر شوهر= رئيس تشخيص مصلحت
مي دوني بزرگترين مزيت مجرد بودن چيه؟
از هر طرف تخت که عشقت بکشه مي توني بياي پايين
وقتي زنت خونه نيست چه كار ميكني؟ استراحت. وقتي هست چي؟ استقامت
اگر ديدي مردي در ماشين رو بري خانمش باز کرد مطمئن باشيد که يا ماشين نو است يا خانم
علت سقوط وبلاگ نسوان چه بود؟
شاید دوستان بخاطر بیاورند که من در 2 ویا 3 هفته گذشته به دفعات به نویسنده این وبلاگ خاطر نشان کردم که شما در حال سقوطی.
با نگاهی به محتوای وبلاگ و سطح فحش و کلمات رکیک رد و بدل شده در قسمت نوشته های اصلی و در قسمت کامنتهای این وبلاگ درک این مطلب که خواندن این وبلاگ حتی مورد انزجار نویسندگان آن میشود ، حدس سقوط این وبلاگ امری عجیب و مشگل نیست. تضادهای داخلی در وبلاگ سر به فلک کشیده بود.
فکر نمیکنم هیچ انسان عاقلی از فضای بوجود آمده در این محل بوجد آمده و بتواند با افتخار خود را نویسنده این وبلاگ در جمع دوستان و آشنایان خود خطاب کند.
این وبلاگ در انتها شبیه به کودک بی تربیتی در آمده که با استفاده از الفاظ رکیک موجبات شرمندگی والدین خود را میسازد.
و اما گناه استفاده از الفاظ رکیک مستقیما و در درجه اول بز گردن خود نویسندگان این وبلاگ است که از روز اول برای بالا بردن بیننده دست به استفاده از الفاظ رکیک برده و بدون توجه به عواقب آن خود قربانی اصلی این طرز گویش شدند.
اما مشگل اصلی نسوان تنها در استفاده از هرزه نگاری در نوشتار نبوده بلکه مشگل اصلی در جهان بینی بشدت افراطی و تبعیض کننده و توهین کننده به جنس مرد و فرهنگ ایرانی بوده.
من به تفضیل در گذشته در اینباره توضیح دادم و لزوم جداسازی فرهنگ ایرانی و تبلیغات جمهوری اسلامی را گوشزد نویسندگان محترم کردم. متاسفانه عقاید بشدت فمینیستی و یک طرفه نویسندگان محترم مانع از دیدن حقیقت بود. و سعی ایشان در حذف و نادیده گرفتن اتقاد وارده بود.
این چنین عقاید فمینیستی و افراطی شاید در دیدگاه اول به نظر بعضی ها جالب بیاید ولی همانطور که بارها و بارها تاریخ نشان داده است این نوع طرز تفکرها در مواجهه با توده بزرگتری از مردم دچار نارسایی میشوند و بعد از مدتی این چنین بنگاههای تفکری دچار درگیری های داخلی و جدایی و اشتراق داخلی میشوند و کارشان به تعطیلی میکشد.
شما شاید در یک جمع کوچک دوستانه قادر به ابراز عقاید افراطی و غلط خود باشید ولی مسلما هنگامی که تعداد مخاطبان افزایش پیدا میکند ، عقاید شما بشدت مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و ما در ماه اخیر شاهد بشدت به چالش گرفته شدن نوشته های این وبلاگ بودیم.
مشخصا با توجه به آثار افتخار آمیزی!!!! که نویسندگان این وبلاگ در آرشیو این مکان قرار دادند چرخش و دور کشت از افراط کاری های گذشته کاری بسیار دشوار بوده و با آگاهی به طرز تفکر نویسندگان به جرعت میتوان گفت اعتراف به اشتباهات گذشته جزء محالات برای ایشان بوده.
از طرفی هم با فضای فکری این وبلاگ ادامه راه به جلو هم برای نویسندگان بسیار مشگل و پر دست انداز می باشد.
شاید ساده ترین کار همانا رها کردن این بچه ناخوانده در صحرا به حال خود باشد.
بهرحال دوستان زیاد نگران سرنوشت این وبلاگ نباشند من میتوانم به جرعت به شما قول بدهم که مطمٌنا به زودی شما از نویسندگان این وبلاگ در محل دیگری یک وبلاگ جدید ( با نام و مشخصات جدید) را شاهد خواهید بود. مطمئن باشید…….
nasavan in bacharo bozorg kardan az abo gel daresh ovordan motmaen bash vase khater ye mosht ablah kaj andish velesh nemikonan, ama chand roz esteraht bd nist, shoma ham dost man lahn byaneto bayad avaz koni ta mardom be hosn niyatet py bebarand.
تو هم مثل رییس جمهورت دچار توهم شدی!!!
رییست پیش بینی می کنه آمریکا می خواد سقوط کنه و تو هم پیش بینی می کنی نسوان می کنه =))
نمی دانم چرا یاد پیش بینی سقوط قریب ال وقوع آمریکا توسط احمی نژاد افتادم
@ omid 5
من نمیدونم که شما این اخبار روز واقعه و خبر سقوط امراطوری نسوان را از کجا اوردی که با چنین اطمینانی حرف میزنی مگر اینکه تو از یک چیزهایی خبر داری که ما نداریم اما به هر حال منهم با وجود انتقاداتی که به بعضی از نوشته های اینجا کردم در این که اینها با هر ترفندی که شما اسمش را هر چی میخواهی بگذار یک عده ادم را اینجا جمع کردند که که از گروههای مختلف جامعه ی ایرانی بودند و شما میتونستید یک مینیاتوری از جامعه ی ایران را اینجا ببینید شکی نیست . و وقتی مطالب حساس گفته میشد با خوندن کامنت ها میشد به نتایج کلی تری در باره ی رفتار ایرانیها و شیوه ی بحث کردنشون با هم رسید. به خصوص در این دو پست اخر که اوج اختلافات داخلی ایرانی هاست یعنی بحث مذهب و ازادی . من برداشتی از تمام این کامنتها داشتم که واقعا منو به این یقین قبلی رسوند که ما مشکل حرف زدن با هم را داریم چون قواعد جنگیدن را رعایت نمیکنیم . در بحث طرف مقابل میشه مظهر تمام سرخوردگیها ی زندگی ما و صد البته دشمنی که ریختن خونش و آبروش مباحه ولو به قیمت زیر پا گذاشتن ارزشهای فردی خودمون. فرقی هم نمیکنه روشنفکرضد مذهب باشی یامذهبی روشنفکرچون اگه به اره دادن و تیشه گرفتن تو بحثها با طرف ادامه بدی کار به توهین و تخریب و لجن مال کردن خودت و طرف مقابل میکشه. چون ما هنوز به این باور ابتدایی در بحث نرسیدیم که هر بازی قانون خودش را دارد . روشنفکر کتابخونده ی ما که هنوز الفبای منظره ی ازاد را نمیدونه که اصل عدم توهینه و هنوز نمیدونه که عقاید مذهبی با سایر عقاید فرق میکنه که بشه بهش توهین کرد و و انتظار داشت طرف مقابل بفهمه وگفت من به تو توهین نکردم و به عقیده ات توهین کردم نمیدونه کسی که از بچگی تو گوشش روضه ی امام حسین خوندن و بهش پیغمبر و حسن و حسین را به عنوان بهترین ادمها معرفی کردن دیگه به سختی میتونی بین اون و باورهاش تفاوت بذاری و بگی من به تو توهین نمیکنم بلکه به عقایدت توهین میکنم و نمیدونه که برای اونیکی به نظر خودش از این افراد حاجت گرفته و تو لحظات سخت زندگیش به اونها پناه اورده اینها چیزی بیش از یک عقیده برای اونهاست و اگر فکر میکنه این عقاید اشتباهه تا وقتی ماهیت اونها رو و نوع ارتباطی که با معقتد بهشون داره نفهمه نمیتونه با خرافات و جهل مبارزه کنه. مذهبی هم ها که قبلا تکلیفشون را در منابع دینی معلوم کردن و میتونن گردن کسی را گه مخالف دین خدا و پیغمبره بزنن .حیف که دستشون در دنیای مجازی کوتاهه .خلاصه این که تا ما اینطوری با هم رفتار کنیم و انقدر نسبت به هم بیگانه باشیم و درک متقابلی از هم نداشته باشیم وضعمون هرگز تغییر نمیکنه و تا اخر دنیا باید تو سرو کله ی هم بزنیم اخرش هم هر کی حرف خودشو میزنه و از روشهای قدیمی برای سرکوب استفاده میکنه برای همینه که فکر میکنم ما تا دویست سال دیگه هم به نسیم دموکراسی نخواهیم رسید.
اونوقت الان اینجا با اینهمه کامنت و بازدید کننده سقوط کرده ؟؟؟؟؟؟؟ حتما» برید پیش چشم پزشک!!!!!!!!!!
ببخشید این کامنت برای omid5 بود اشتباه شد شرمنده ام
يه ترکه داشته راز بقاء ميديده که يه دفعي خره لگد ميزنه تو سينه شيره ! ترکه جو گير ميشه ميگه محمدی ياش صلوات
از يه خر ميپرسن: راسته كه تركها خر هستند؟ خره ميگه يه مذاكراتي شده ولي ما زير بار نرفتيم!
mino khanom on khareh babay pofyozet bodeh, bishor nafahm inaram on din gohet yad dadeh?
mordeh shor khodet v talimat dinito bebaran.
khoda lanat kone oni ke dar jamshido bast toro avareh kard nekbat
» بی جنبه که بی نام و نشان می آیی و خانواده ات رو به ما معرفی می کنی ! خاب من چی کار کنم که لگد می ندازی ؟ اها ببخشید دستت خودت نیست این توی سرشت و ذات ته دیگه!!!
شما همونی نبودی که اون بالا داشتی تو سر و سینه ات می کوبیدی که چرا به اسلام توهین شده؟ این جوکهای بی معنی رو توهین به اقوام ایرانی نمی دونید؟ واقعا که…………..
اینها که جوک بود و در اکثر برنامه های شهربازی و برنامه های مستر بین ایرانی بوده وهست !!نمی دونی بدون !!مس اینکه خیلی پرتی؟حالا تو چرا خودت به سر وسینه ات می کوبی؟
پس شما هم نمی دونستی بدون: یکی از دلایلی که آذریهای جدایی طلب برای برقراری کشوری مستقل به اسم آذربایجان جنوبی و جدا شدن از ایران عنوان میکنن، اینه که میگن بقیه ایرانیها به قدر تمام تاریخ برای ما جوکهای تحقیرآمیز ساختن و به ما توهین کردن! اگه نمی دونستی بدون اینهمه کمپین و گروه و تشکل ساخته شده برای ترویج این تفکر که برای قومیتها جوکهای تحقیرآمیز و توهین آمیز نسازیم، فکر می کنم حتی یکی از این کمپینها هم اسمش به گوشت نخورده تاحالا! اگر نمی دونستی بدون: اینکه مستر بین و مستر سین یه عقیده ای رو ترویج بکنن و یا یه کار ناشایست بکنن، مجوزی برای شما یا دیگری نمیشه که شما هم همون کار غلط رو تکرار بکنی ! اگه نمی دونستی بدون: خلق را تقلیدشان بر باد داد….در آخر اینکه اگه نمی دونستی بدون: خیلی از کسانیکه به اسلام توهین میکنن هم از همین استدلالها برای توهین کردنشون میارن: اینکه تقی و نقی هم همین کارو دارن میکنن! خوب پس چرا تو رگ گردنت میزنه بالا؟؟؟ یعنی خون محمد و علی و اعراب 1400 سال پیش خیلی قرمزتر از خون هموطنان امروزته که زنده هستن و نفس می کشن و از اینهمه توهین و تحقیر در قالب جوک، خسته و منزجرن؟؟؟
به نظر شما اونوقت اینجا الان سقوط کرده داره کامنت دونیش میترکه فکر کنم شما مشکل بینایی دارید
ببخشید این کامنت جاش اینجا نبود اشتباه شد
مینو خانوم هرکس هر اشتباهی میکنه شما هم باید تکرار کنید و به قومهای ایرانی توهین کنید مرگ خوبه ولی برای همسایه ببخشید ظاهرا شما متوجه نمیشید که قومیت به مذهب هم ارجحیت داره و هرجور میخواهید توهین میکنید
شاعر از کوچه ی مهتاب گذشت…لیک شعری نسرود
نه که معشوق نداشت
نه که سرگشته نبود
سالها بود دگر کوچه ی مهتاب خیابان شده بود
چهار چیز که حوّا نمی توونست به آدم بگه: 1- آدمت مي كنم! 2- از شوهراي ديگه ياد بگير! 3- قبل از تو صد تا خواستگار داشتم ! 4- مي رم خونه مامانم!
اونقدر چند نفر اینجا نغمه ناامیدی خوندن که من یواش یواش دارم مشکوک میشم این یک برنامه طرح ریزی شده از طرف ج.ا. باشه. 🙂 نزدیک به ۴۰۰ تا پست اینجا نوشته شده، کلا کمتر از ۱۰ تا شون شاید توش افراد به خواهر و مادر همدیگه اظهار علاقه کردن، اونوقت یک سری میگن ما نمیتونیم با هم صحبت کنیم. پس یعنی اون ۳۰۰ و خرده یی پست دیگه کشک؟
همونجوری که قبلاً نوشته ام، من بی دین اصلا دنبال کافر کردن یک خواننده مسلمون نیستم. همین که عقیده‌ام رو مینویسم و ۱۰ نفر آدم دیگه می خونن شاید یک کمی روش فکر می کنن زیادتر از حد انتظار هست. همین که شخصی مثل هما خانوم میاد میگه آقا عقیده هر کسی برای خودش و کسی نباید به زور باور خودش رو به کس دیگه بقبولونه، من یک همفکر پیدا کرده ام. خوب اگر این تمرین دموکراسی نیست، پس چی هست؟ حالا این وسط چند نفر هم قربون صدقه مادر و خواهر هم میرن (یا یک مبارز نامی پیدا میشه به پدر من اظهار لطف میکنه) که دلیل ناامیدی نیست. این فقط صحنه رو یک کمی رمانتیک میکنه. 🙂
بزمجه آقا ، شما که رمانتیک هم هستین بیاین کمی به خودمان آرامش فکری بدیم چون این پست همه را عصبی کرده بود ، به خدا آسمان آبی پرازعشقه ، دنیا چه زیباست ، درختان سرسبزه و زندگی ادامه داره …
در بازگشت از كليسا، جك از دوستش ماكس مي پرسد: «فكر مي كني آيا مي شود هنگام دعا كردن سيگار كشيد؟
ماكس جواب مي دهد: «چرا از كشيش نمي پرسي؟»
جك نزد كشيش مي رود و مي پرسد: «جناب كشيش، مي توانم وقتي در حال دعا كردن هستم، سيگار بكشم.»
كشيش پاسخ مي دهد: «نه، پسرم، نمي شود. اين بي ادبي به مذهب است.»
جك نتيجه را براي دوستش ماكس بازگو مي كند.
ماكس مي گويد: «تعجبي نداره. تو سئوال را درست مطرح نكردي. بگذار من بپرسم.»
ماكس نزد كشيش مي رود و مي پرسد: «آيا وقتي در حال سيگار كشيدنم مي توانم دعا كنم ؟»
كشيش مشتاقانه پاسخ مي دهد: «مطمئناً، پسرم. مطمئناً.»
گیتی جان
نظر به صحبت هایی که در بالا کردی بگم که اینکه گفتی
اینکه این ایدولوؤی هر زمان قدرت گرفته ، جوی های خون راه انداخته، حرمت انسان رو به عنوان موجودی ذی شعور شکسته
عزیز شما کدوم ایدولوژی و مکتب فکری رو در تاریخ در تمام طول تاریخ سراغ داری که بقدرت رسیده باشه و خونریزی نکرده باشه؟ اتفاقا بنظر من جهان بینی اسلام رو وقتی تبدیلش کردن به ایدولوژی اونوقت مانند تمام دیگر ایدولوژی ها برای پیش برد گستره اش تبدیل میشه به حمامی از خون این مختص ایدولوژی اسلام نیست کلا لازمه بسط هر ایدولوژی در جامعه خون ریزی است
برای چی ما انقدر اصرار داریم به جدایی دین از حکومت ؟برای همین بازگرداندن دین به یک جهان بینی شخصی نه یک ایدولوژی که گستره اون جامعه ای رو در بر بگیره و به طبع مشکلات خاص خودش رو هم داره
با این نکته هم که میگی شدیدا موافقم
باید این دین نقد بشه، باید حلاجی بشه ، باید اجازه داده بشه در مورد الگوهای دینی نه به عنوان مقدسین و معصومین ، که به عنوان ” شخصیت های تاریخی ” صحبت بشه ، باید حقایق تاریخی بیان بشه، تا یک عده نتونند با تحمیق مردم از قبل اون تاج و تخت برای خودشون بسازند و زنده زنده پوست مردم را به نام تقدس دین بکنند *
چون معتقدم با نقد دین پیرایه ها و خرافاتی که در این 14 قرن وارد دین شده زدوده میشه و نقد دین به هیچ وجه باعث کسر شان ان نیست بلکه برعکس به منطبق شدنش با منطق و علم هم کمک شایانی خواهد کرد
با این مسله هم که میگی
اون بیرون نسلی داره رشد و پرورش پیدا می کنه که به هیچ چیز اعتقاد نداره ، حتی به احترام به نوع بشر، فقط می خواد جون خودش رو درببره ، به هر طریق ممکن و پر از کینه است ، پر ازعقده است و بشدت زخمی از اسلام…
موافقم هرچند از اون جوان خام اینو میپذیرم اما چیزی که ازار دهنده است عدم قدرت تفکیک عده ایست که ادعای روشن فکری دارند اما قادر به پذیرش عدم انطباق اسلام با حکومت فعلی و خرافات وارد شده به دین نیستند .درحالیکه بسیاری از این ناتطبیقی ها اظهر من الشمسه اما یک لجاجت عجیبی با این شناسایی تفکیک این دو از هم دارند
البته در اخر اینو هم بگم با شدت با این جمله که میگی
اینجا که آدم ها با واژه و منطق دارند صحبت می کنند، امثال سفیدجامه دارند می گن بابا بگذارید صحبت بشه در موردش…
مخالفم من با ایشان به گواهی ان همه کامنت بحث های زیادی کردم اما ادمی که بارها توهین به دین رو روا و توهین به شخص رو نادرست میپنداره درک نمی کنم
اصلا اینکه چرا باید توهین کرد ؟ یک عقیده ایست یا قبول دارید یا ندارید یا نقد مثبت می کنید یا نقد منفی ..حالا جایگاه توهین این وسط کجاست و ایا جز از جهل و کینه می اید برای من قابل قبول نیست
من از کسانی که در بحث از تخطءه و کینه بجای قبول جهلشان نسبت به موضوع لجاجت افراطی دارند دوری می کنم و اعتقاد دارم همین افراد باعث رواج افراطی گری در هردوطرف ماجرا هستند
پاینده باشی عزیز
homa vel kon inaro be man bego che jori mishavad ye web lag khobo monfajer kard?
hokman to khodet yeki az bomb gozaraei?
اه چطوری شناختیم؟ با همین اسم سه نقطه ات؟ جمیز باند
خیلی جالبه که دقیقا همونایی که اون بالا داشتن خودشونو به در و دیوار می کوبیدن که چرا به محمد گفتین بچه باز یا به علی گفتین فلان، خودشون به راحتی به هموطنان آذری و شریف ما گفتن خر، به هموطنان غیور لر ما گفتن گاو و همینطور اصفهانی ها و رشتی ها و …. مغزم سوت میکشه وقتی می بینم اینها برای یک عربی که 1400 سال پیش زندگی می کرده، اگر احساس کنن بهش گفته شده بالا چشمت ابرو، اینجوری خون جلوی چشماشون رو می گیره، اما خودشون به همین راحتی شخصیت و حرمت هموطنشون رو زیر پا میذارن! یعنی همچین ملتی هستیم ما…. خدائیش احمدی نژاد هم از سرمون زیاده….
به لولیتای عزیز پیشنهاد میکنم یک پست بنویسه با این مضمون: اندر حالات و احوالات متظاهرانی که برای توهین به محمد گریبان چاک می کردند، اما خود به هموطنشان توهینهای چارواداری می کردند…. یا یه همچین چیزایی…
اول اينکه بگم خوشحالم که نويسندگان ديگه اپديت نميکنند. دليلش هم اينه که کميت نبايد فداي کيفيت بشه و حرفها که تکراري بشه ارزشش کاسته ميشه.
اما هما خانم:
خانم محترم مشکال از انجا آغاز ميشود که شماي مسلمان ميگي من به داناي مطلق و قدرت مطلق متصل هستم. و براي اين اتصال به منبع لايزال قدرت و دانايي هم اسلام رو برگزيده ام.
اين تناقض در شما بيداد ميکنه از يکطرف ميخواي به داناي مطلق وصل باشي اما از طرفي ديگر ميگي بياييد دين را نقد کنيم. خوب خانم نقد دين يعني نقد محمد و قرانش. نقد دين يعني برملا کردن خطاهاي محمد و دروغهاي محمد.
ببخشيد که گفتم دروغها و خطاهاي محمد چون منتقدين محمد معتقدند محمد دروغگو بوده حالا اين دروغ بواسطه خيال پردازي هست و امر برش مشتبه شده است يا نه ايشون بدون خيال پردازي و بدون تخيل اينهمه دروغ گفته اند.
مثال عيني ميزنم: من ناصر ادعايي ميکنم بعضي ميگن ناصر دروغ ميگه بعضي ها ميگن ناصر راست ميگه. اونهايي که معتقدند ناصر دروغ ميگه ناچارا ميگن به اين دلايل ناصر در اين ادعاي خود دروغگوست.
ببينيد خانم بزرگترين لطفي که ميشه در حق محمد کرد اينه که بگيم شخصي بنام محمد در 1400 سال پيش ادعاي پيامبري کرده و گفته من از طرف خدا هستم.
بعضي ها مثل شما اين ادعا را قبول دارند و به ان را مقدس ميشمرند و بعضي ها همچين ادعايي را قبول ندارند. بعضي ها مثل شماها دليل ميارند محمد صدق گفتار داشته است بعضي ها مثل من دليل ميارند که نخير محمد دروغگو بوده است.
شما و ديگر مذهبيون و روشنفکران مذهبي دچار اين پارادوکسيکال هستيد. چون از يک طرف به تقدس محمد و قرانش اعتقاد داريد اما از يک طف ديگه ميگيد ميشه دين اسلام رو نقد کرد.
خوب چه کسي گفته زنان فلان و بهمان هستند. خوب محمد گفته و علي گفته و ديگر امامان شما گفته اند. چه کسي گفته پدر حق کشتن فرزند را دارد. محمد و علي و امامانتان.
شما خبر داريد اگر من پسرم را بکشم دادگاه اسلامي هيچ کاري نميتواند بکند. چون حکم صريح اسلامي هست که پدر ميتواند فرزند را بکشد و نميشود کسي بر عليه خودش شکايت کند.
از اين دست احکام و گفتار هاي مشکل زا بسيار در اسلام هست و نميتوان بدون نقد قران و محمد به انها جواب داد تا شرشان از جامعه برچيده شود.
اين احکام زشت تماما به محمد و قران محمد برميگردد و شما بايد توضيح دهيد چگونه ميشود اين احکام رو از بين برد اما ايمان و اعتقاد به محمد و قرانش پا برجا باشد.
دقت بفرماييد که در تمام اين زمانها شما معتقديد که به قدرت و دانايي مطلق متصل هستيد پس چگونه ميتوان اين دانايي و قدرت مطلق را نقد کرد و فرو کاست اما هنوز مقدسش بدانيم.
هما اگر شما به پليس نياز داريد مطمئن باشيد که خداي محمد و اين محمد براي شما پليس بدي خواهد بود. نشان به اين نشان که اين ايين حتي نتوانسته است دروغ را در جامعه اسلامي کم کند و بالعکس باعث رواج دروغ شده است.
نگوييد اخوندها در اين 30 ساله باعث شده اند. اگر اخوندها باعث شده اند پس اسلام همين است. دقت بفرماييد من و شما حق نداريم دکتراي روانشناسي يا ادبيات و غيره را که 50 سال در اين موارد تحقيق کرده و استخوان خورد کرده بگوييم تو از ادبيات و روانشناسي چيزي نميداني بلکه مايي که يک صدهزارم تو مطالعه و تحقيق نکرده ايم بيش از تو در اين امور دانا ميباشيم.
کساني که ميگويند اخوندها چيزي سرشان نميشود ادمهاي بسيار خطرناکي هستند چون حاضر نيستند زير بار علم و قبول ان بروند. اين اخوندهاي ده ها سال کارشان فقط تحقيق در متون اسلامي بوده است چگونه ميتوان لينهمه تحقيق را نديده گرفت و گفت من و تو از اينان بيشتر در باره اسلام ميدانيم و عمل ميکنيم.
اگر اخوندها بد هستند نتيجه مستقيم دين اسلام هست. اين بندگان خدا دارند به دستوارات اسلام عمل ميکنند. اما اگر بگوييم اسلام بجز ايني هست که اين مروجان اسلام ميگويند ديگه بدتر. اين ادعاي ما يعني اسلام اگاهانه مشتي ادم خودخواه و دروغکو و پست و پلشت تحويل ميدهد.
از اين روده درازي بيهوده ميخواستم بگم که شما دچار تناقض هستيد و فقط براي ارامش دل خودتان دنبال يک پليس ميگرديد اما من به شما ميگويم اين پليس شما جامعه و افکار ملت ما رو به گند کشيده است و فقط براي تنهاييهاي شما ارامشي خيالي و دروغين بهمراه دارد اما در صحنه اجتماع نتيجه اش هميني هست که در جوامع اسلامي ميبينيد.
والسلام علي من التبع الهدي
تا حد زیادی با حرف های شما موافقم، منتهی برای نقد دین باید به خاطر همون حساسیتهایی که عرض کردید باید ظریفتر از مثلا نقد اثار و افکار کارل مارکس باشه. و قطعا مستحضرید که اسلام یک منظومه منسجم و واحد نیست، ما با اسلامهای مختلف سر و کار داریم که همین به پیچیدگیهای دو چندان مساله منجر میشه. تو همین شیعه ما اسلامهای فقاهتی داریم که حوزه های علمیه نماینده اش هستند، اسلامهای غیر فقاهتی داریم که امثال قمشه ای ها نماینده اش هستند، اسلامهای تصوفی داریم و البته اسلامهای عرفی که دین مردم عادی است و هر جا بر اساس قوم و نژاد و فرهنگ و … فرق میکند. تو این اسلامهای عرفی قال باقر و قال صادق و … اصلا مطرح نیست، شما اگه بچه پامنار باشی ۴۰ام امام حسین شله زرد میپزی، اگه مال کاشان باشی مراسم قالی شویان برگذار میکنی، اگه مال یزد باشی الم بزرگ رو تو شهر میچرخونی و …. همه چیز عرفی است.
یک مشکل ما این است که نه طرفدارهای دین مشخص میکنند که دارن از کدام یک از این اسلامها دفاع میکنند نه منتقدین دین بیان میکنند که کدام قراعت را نقد میکنند (روی صحبتم با هتاکان دو طرف نیت که منرا با انان کاری نیست).
حکایت توصیف فیل در تاریکی تو مولانا را که به خاطر دارید؟
نقد مذهب بعلاوه بر علم و معلومات به هنر نیاز دارد که:
نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتد…………..تذرو طرفه من گیرم که چالاکست شاهینم
سلام.
دوستان عزیزی که عقیده دارن قرآن از طرف خدا نیست و ساخته و پرداخته ی ذهن محمد بد نیست نگاهی به این مقاله بندازن و کاملا بی طرفانه نظرشون رو بیان کنن. فقط خواهش میکنم با حوصله تا آخرش رو بخونید و منطقی و به دور از کینه و خشم نتیجه گیری کنید :
http://www.4shared.com/document/ukralSJ8/Ejaze_Riazie_Quran.html
لطفا نظرتون رو بیان کنید.
موفق باشید.
Some comments are disgusting!
محمدرضا خوشبختانه شما که با عوام مشکلي نداريد چون قران اشکارا ميگويد (اوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ايه 108سولره مومنون)
اما موضوع انشقاق امت اسلامي داستاني جالب هست. شيعياني که در ايران به قدرت رسيده اند همان اعمالي راانجام ميدهند که طالبان در افغانستان و القاعده و حماس و شباب اسلامي در خاورميانه و شاخ افريقا و اسياي جنوب شرقي ديگر جاها با افتخار تمام انجام ميدهند
شما متاسفانه نقد صريح از قران و محمد را به شعب گوناگون اسلام حواله کرده ايد. اگر شما ميخواهيد اين را بگوييد بايد گفت بله ما گروه همجنس بازان مسلمان نيز داريم که هم نماز ميخوانند و هم قران و هم جنس باز هستند. اما حکم همجنس بازي در اسلام چيست؟ و اکثريت مسلمانان چه نگاهي ميتوانند به همجنس بازي داشته باشند؟
همچنين گروه هاي فمينيست مسلمان نيز داريم. اما چه اشي چه کشکي و چه فمينيستي. به نظر ميرسد اينان فقط جنبه هاي ارامش بخش پناه بردن بخدا را در اسلام ميجويند و گرنه همجنس بازي و گرايشات فمينيستي کجا و اسلامي که قران و محمد توصيف ميکند کجا؟
صدها سال هست بتوسط شماها و امثال شريعتي ها اسلام ظالمانه حکم ميراند.
انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ثمره شريعتي هست که ميخواست دين را خوشايند جوانان کند.
ايا اسلام من دراوردي که شريعتي به خورد روشنفکران کم مايه و جوانان دانشگاهي ان زمان داد توانست دوام بياورد؟ هرگز.
جوانان امت اسلامي که در استانه قبول گرايشات مارکسيستي بودند با تلاش شريعتي پس از مدتي به اغوش اسلام باز گشتند. جواناني که در انجمن هاي اسلامي شبه قاره هند و اروپا و امريکا در سايه تفکرات شريعتي فعاليت ميکردند تبديل به مرداني شدند که بجز ريختن خون مخالفين اسلام به هيچ چيز ديگري قانع نشدند و نميشوند.
نمونه اش سعيد امامي عضو فعال انجمن اسلامي در امريکا هست که ديديم و ديديد که چه شد و ديگراني که اسم نبريم بهتر است و بسيارند.
مگر يادتان رفته هست که ملاي رومي مي گويد:
هر کسي کو دور ماند از اصل خويش
باز جويد روزگار وصل خويش.
از روده درازي هاي بيهوده ام عذر ميخوام
مقدّمه:
قضيه پيچوندن نيست [البته پيچوندن از اوجب واجباته 😆 ]
من ترجيح ميدم سوالاتي كه در ذهنمون هست و حرف هايي كه طرفين داريم بهتره به مرور زمان مطرح و جواب داده بشه، با سبك جدال و يا عجولانه كلي حرف، نظر و گفته رو ميريزيم وسط و نتيجه ي خاصي به دست نمياد… به كامنت ها نگاه كنيم … نهايتا چه نتيجه ايي حاصل شد؟!
شايد هر كدوم از طرفين بياد و بگه طرف مقابلم جواب منطقي!!! نداد. [ من به اين نتيجه رسيدم كه اكثرمون به غير از «ناشناس اصلي» و «سام» و تا حدودي خودت يعني «گيتي» هنوز ياد نگرفتيم چه جوري درباره ي يك موضوع صحبت كنيم]
مناظره ي موسوي و احمدي نژاد يادتون هست؟!
به نظر شما آيا موسوي تونست جوابي به احمدي نژاد بده؟!
خير… از نظر من موسوي نتيجه رو واگذار كرد، بي جواب موند ،به قول حاميان احمدي نژاد به چيز چيز گفتن افتاد.
اما آيا احمدي نژاد پيروز شد؟! آيا به عنوان يك انسان سخنور و منطقي شناخته شد؟! آيا موسوي انساني سبك مغز شناخته شد؟! [ داخل پرانتز بگم به موسوي اعتقاد ندارم ولي در اون شرايط گزينه ي مناسبي بود]
خير … به غير از گروهي عوام و لمپن، خرد جمعي و متين جامعه احمدي نژاد رو قبول نكرد.
پرزيدنت مدام مثل دوستمون سفيد جامه در آخر صحبت ها معترض ميشه كه چرا جوابمو نميدين، چرا جهان به سوالات من پاسخ نميده، مگه دنيا دنياي دموكراسي نيست؟! … و… و نهايتاً نتيجه ميگيره كه پيروز ميدان گفتگو هست.
به قول معروف
خود گويي خود خندي…
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
1)
اما درباره ي لطافت حكومت هاي ديني يا اسلامي، … من معمولاً در انتخاب جمله و كلمه وسواس دارم. چيزي كه گفتم اين بود
«در روز قدرت و اريكه نشيني كمي ملاطفت به خرج دهند.»
يعني حتي نگفتم لطيف تر و از واژه ي «كمي» استفاده كردم و در ادامه از آلمان ايتاليا و شوروي نام بردم . [يعني يه جور مقايسه]
به هيچ وجه حكومت مذهبي رو لطيف نميدونم . اما اعتقاد دارم ايدئولوژي نانوشته ي بي دينان در روز اريكه نشيني نسبت [ دقت بفرماييد به نسبت]به بي دينان سبعيت بيشتري به خرج داده.
به تاريخ مراجعه كنيم…، مسلمانان خونريز تر بودن يا غير مسلمانان… دو جنگ بزرگ و خانمان سوز جهاني از جانب مسلمانان بود ؟! از جانب مذهبيون بود؟!
اگر تاپ تن ليستي از خونريزي هاي صد سال اخير تشكيل بديم …مسلمانان در رتبه ي چندم هستن؟!
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
2)
و از اون قسمت كه فرموديد:» عزیز جان این دین شخصی نیست و نبوده و نخواهد بود، بدلیل ماهیتش»
فكر نكنم در اين مدت جايي گفته باشم اين دين شخصي هست، اتفاقاً اگر خاطر شريفتون باشه يه بار به هما اين مطلبو گفتم كه اسلام دين شخصي نيست.
اعتقاد دارم كه مصلحين ديني بايد شاخ و برگ هاي اجتماعي مذهبو پيرايش و اديت بكنن. يه سري چيزا بايد حذف بشه و يه سري چيزا اضافه بشه و راهي براي اديت و روزآوري باز بمونه
[ اين يه كليت بود و فعلا صلاح نيست در يك نوشته و يهوو درباره ي اون صحبت كنيم]
اما حذف دين و شكلك در آوردن در قالب نقد در مقابل مذهب كاريست بسيار خطرناك، عبث، ابتر و بيهوده؟!
خيليا بودن كه از سفيد جامه يا بزمجه يا شما قدر قدرت تر بودن [به لحاظ فكري و دانش و آگاهي] نتونستن از اين كارها نتيجه بگيرن و اتفاقاً ناخواسته به استبداد ديني كمك كردن…
ماها كه جاي خود داريم.
بايد فضا رو براي مصلحين باز كرد و همگام با اونا حركت كرد…. در اين مورد به كانون لندن اعتقاد دارم… ميوه ي شيرين اين كانون به تدريج داره جواب ميده … تولد شبكه ي manoto… تولدي مبارك بود … نيازي نيست مستقيم و با هتاكي به خرافات و استبداد ديني حمله كرد… به جاي اون الگوهاي ديگري بايد اصلاح شود…
شبكه هايي مثل رنگارنگ و تلوزيون پارس اگر يادتون باشه مدت ها هتاكي كردند و به قول شما نقد كردن و حرفشونو زدن، شب عاشورا برنامه بردن رو اير و آقايي اومد و پنبه ي زندگي امام حسينو زد…[ و اتفاقا خيلي از رفرانس هاي تاريخيش اشتباه نبود]
ريزالت و نتيجه ي كار چي بود؟! چه تغييري در اسلوب فكر حاصل شد؟!
اما حالا.. منتظر باشيد ،ثمره و ميوه ي شبكه هايي مثل «من و تو» را مشاهده كنيد… ببينيم نقد و نقادي هتاكانه جوابگو هست يا ……..
وبلاگ نويسي و صحبت و يا كار نوشتاري نيز به همين صورت از قاعده فكت و افكت رسانه جدا نيست.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
3)
گيتي عزيز و ديگر دوستان:
«از تاريكي فرار نكنيد به تاريكي حمله نكنيد، شما آخر الامر در تاريكي گم ميشويد. به جاي اينكار به روشني فكر كنيد به سمت روشني برويد .. تاريكي خودش گم ميشود» [فكر كنم اشو اينو گفته]
دين مثل همه ي پديده هاي اجتماعيه و اگر آپگريد نشه طبيعتاً مشكلاتي رو به وجود مياره . بايد اول پچ هاي روزآوري اضافه بشه و بافر از انباشته هاي مزاحم تخليه بشه.
منم موافقم كه اين دين و يا هر دين ديگر كاملترين و يا هر صفت «ترين» گونه ايي نداره.
اصلاً تجربه تا اين لحظه بهم گفته: در دنيا به جستجوي «ترين» ها نبايد بود.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
4)
اجازه بديد چيزي بگم
خيلي از ماها كه اينجا در حال گفتگو هستيم … اختلافمون استراتژيك نيست ..
در تاكتيك اختلاف داريم.[ من هركاري ميكنم نهايتاً ميرسم به مولانا، انگور خواستن سه دوست… خيلي از صحبت هاي تند اينجا بين دوستان سمپل و نمونه هايي براي همون داستان هست]
شما فرمودي» امثال سفیدجامه دارند می گن بابا بگذارید صحبت بشه در موردش »
محتوا و عصاره ي حرف سفيد جامه چيز بدي نيست… نوع كلام اين دوستمون مشكل داره، به اشخاص اهانت ميكنه ، مثلا به تيبا ميگه «تيپا» … اينجوري به نتيجه نميريسيم… و حتي نتيجه عكس به دست مياد. . . به نظرت اينجوري ميتونه حرفشو به ديگران بقبولونه؟!
ايشون بايد كمي پلتك جات و آداب كرتيكجات [آيكن چشمك]ياد بگيره .
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
5)
خانم گيتي به من بگو هدف ما از اين صحبت ها چي هست؟!
قراره فقط و فقط وقت بگذرونيم استراحت كنيم فان باشيم يا اينكه دست كم بعضي مواقع نتيجه ايي هم بگيريم؟! نميگم همش به فكر نتيجه گيري باشيما… اتفاقا شما ديديد كه من بيشتر از بقيه به فكر مزاح و فكاهي هستم
اما… نهايتاً نتيجه بايد انتزاعي باشه يا بتونيم مثل يك تكنوكرات اونو عملي كنيم؟!
اگر قرار هست به نتيجه برسيم، پس بايد به اسلوب ها احترام بذاريم.
بياييد نگاهي به مصلحين ايراني بندازيم
بين افرادي مثل كسروي ، دشتي ، هوشنگ انصاري، عبدالكريم سروش، شريعتي، قمشه ايي، بازرگان، مصدق و كمي عقب تر خيام يا حافظ
كدوم يكي از اونا تونستن تاثيرات عميق تري بر روي استايل مذهب و فكر ما داشته باشن
من اعتقادم بر اين هست كه دشتي و كسروي ها جداي از ماهيت فكرشون كه قبول دارم يا ندارم به خاطر نوع ادبياتي كه انتخاب كردن نتونستن نتيجه بگيرن… فقط و فقط به اين دليل كه ادبيات گفتاريشون هجومي و تحقيري بود.
شايد يكي بگه نخير دشتي و كسروي موفق بودن و حالا بيا ثابت كن كه موفق بودن يا نبودن؟!
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
6)
خيلي از چيزايي كه گفتم خارج از موضوع بود اما گفتم كه شايد دوستمون سفيد جامه بتونه بعضي از جواب هاشو بدست بياره يا اگر ابهامي مونده برطرف بشه.
و خيلي از چيزارو نگفتم چونكه هم زمانش نيست و هم اينكه هما و محمد رضا كاليفرنيا و ناشناس اصلي بهتر گوياتر و خلاصه تر مطرح كردن
به هرحال اگر در اين مدت دستتون اومده باشه تقريبا با شماها اشتراك عقيده ي زيادي دارم[كامپلت نيست] و خيلي به شخص شما ارادت دارم چونكه از كوره در نميري[ هرچند كه داد و بيداد راه ميندازي اما خب جوش نمياري]
منم مثل شماها مثل بقيه حرف زياد دارم اون اولا گفتم حقنه شده مونده رو دلم 🙂 ….تموم نشده حرفام
» كم نگردد اين، بگو.. درياست اين»… اما از رژي دارن كات ميدن … خب…آقا ديگه حتي وقت نيست كانفرم كنيم… 5دقيقه 35 ثانيه آگهي بره رو اير …..و در ادامه …. ويرچوال آُر ريلتي ايميج از سيماي ظاهر و باطن شهروندان دنياي مجازي وب… با اجراي لوليت و شركاء 🙂
يه سوال: اينا كه گفتم پيچوندن بود يا اينكه روشن بود؟!
اگر روشن بود كه هيچ
اگرم پيچوندن بود فقط ميخوام بدونم تا اينكه در آينده نوع نوشتن و حرف زدنمو اصلاح و اديت كنم
روي الراوي عن الرسول
المَسخره گر بدفرم كَسْتّيگِيدْ شَوَدا
مسخره گر سخت كيفر ميشود
كامنتاي خودم به لحاظ طول و درازا و روده درازي از نوشته ي بقيه دوستان طولاني تر شد
😆
امید ۶۶۶
حرف جالبی زدی
«گيتي عزيز و ديگر دوستان:
“از تاريكي فرار نكنيد به تاريكي حمله نكنيد، شما آخر الامر در تاريكي گم ميشويد. به جاي اينكار به روشني فكر كنيد به سمت روشني برويد .. تاريكي خودش گم ميشود”»
آیا بدون نقد تاریکی و به گرفتن حق مقدس آزادی بیان، راه روشنایی را اصلا میتوان پیدا کرد؟ تمام حرف من دفاع از حق آزادی بیان بود در مقابل کسانیکه میخواستند با نام توهین، حق آزادی بیان را از منتقدین بگیرند. من نه کاری با اصلاح دین دارم و نه زدن شاخ و برگهایش. مشکل را جای دیگری میدانم. تا زمانیکه ان مشکل اصلی حل نشود، تغییر اندیشه چیزی را تغییر نخواهد داد. من مشکل را فناتیسم مذهبی میدانم که آدمهایی را که بظاهر منطقی هستند، تبدیل با افرادی خود خواه و سرکوبگر میکند، هیچ فرقی هم نمیکند که با چه اندیشه ای معتقد باشند. من انسان را از اندیشه اش جدا میدانم. بنظر من انسان نباید ذوب در اندیشه اش بشود، به قسمی که حمله به دین را، به مثابه حمله شخصی به شخص خود تلقی کرده و به عکس العملهای پرخاشگرانه و عصبی دست بزند. این همان فرق اساسی بین یک اندیشه گر منطقی و یک فناتیک مذهبی است.
مشکل من با هما و محمد رضا اعتقادشان به اسلام نیست، این حق آنان است که به هر اندیشه ای که دوست دارند پایبند باشند، من تنها از آنها انتظار دارم که به کلیه حقوق انسانی منتقدین و معترضین از جمله حق مقدس آزادی بیان احترام بگذارند، همین. آیا این توقع بزرگی است؟
امید ۶۶۶
حرف جالبی زدی
«گيتي عزيز و ديگر دوستان:
“از تاريكي فرار نكنيد به تاريكي حمله نكنيد، شما آخر الامر در تاريكي گم ميشويد. به جاي اينكار به روشني فكر كنيد به سمت روشني برويد .. تاريكي خودش گم ميشود”»
آیا بدون نقد تاریکی و با گرفتن حق مقدس آزادی بیان، راه روشنایی را اصلا میتوان پیدا کرد؟ تمام حرف من دفاع از حق آزادی بیان بود در مقابل کسانیکه میخواستند با نام توهین، حق آزادی بیان را از منتقدین بگیرند. من نه کاری با اصلاح دین دارم و نه زدن شاخ و برگهایش. مشکل را جای دیگری میدانم. تا زمانیکه ان مشکل اصلی حل نشود، تغییر اندیشه چیزی را تغییر نخواهد داد. من مشکل را فناتیسم مذهبی میدانم که آدمهایی را که بظاهر منطقی هستند، تبدیل به افرادی خود خواه و سرکوبگر میکند، هیچ فرقی هم نمیکند که به چه اندیشه ای معتقد باشند. من انسان را از اندیشه اش جدا میدانم. بنظر من انسان نباید ذوب در اندیشه اش بشود، به قسمی که حمله به دین را، به مثابه حمله شخصی به شخص خود تلقی کرده و به عکس العملهای پرخاشگرانه و عصبی دست بزند. این همان فرق اساسی بین یک اندیشه گر منطقی و یک فناتیک مذهبی است.
مشکل من با هما و محمد رضا اعتقادشان به اسلام نیست، این حق آنان است که به هر اندیشه ای که دوست دارند پایبند باشند، من تنها از آنها انتظار دارم که به کلیه حقوق انسانی منتقدین و معترضین از جمله حق مقدس آزادی بیان احترام بگذارند، همین. آیا این توقع بزرگی است؟
امید ۶۶۶
گفته بودی که «پرزيدنت مدام مثل دوستمون سفيد جامه در آخر صحبت ها معترض ميشه كه چرا جوابمو نميدين، چرا جهان به سوالات من پاسخ نميده، مگه دنيا دنياي دموكراسي نيست؟! … و… و نهايتاً نتيجه ميگيره كه پيروز ميدان گفتگو هست.
به قول معروف
خود گويي خود خندي…»
این مقایسه بی ربطی بود که بین من و رییس جمهور محبوبتان کردید. از آنجا که خود این مطلب بحث مفصلی را میطلبد که نه ربطی با صحبتهای این پست دارد و نه من حوصله نوشتنش را، فعلا از خیرش میگذریم. تازا اگر هم بنویسم اولین کسی که از طولانی بودن ان جیغ بنفش میکشد، خودت خواهی بود، بنا بر این از خیر ان بحث مفصل میگذرم و بطور مختصر همینقدر میگویم که شما متاسفانه وادادگی را با آزادگی و تسامح اشتباه گرفته اید. یک آدم آزاده در عین اعتقاد محکم به اندیشه اش، همیشه فاصله منطقی خود را با اندیشه اش حفظ میکند، حمله با اندیشه را با حمله بخود اشتباه نمیگیرد و بنا بر این عکس العمل های عصبی و پرخاشگرانه از خود نشان نمیدهد و به حقوق و آزادی های طرف مقابل احترام میگذارد. اگر خواستی میتوانیم یک روز در این مورد بحث مفصلی بکنیم.
جناب تیپا یا تیبا؟
من همین الان که کامنت امید ۶۶۶ را میخواندم دیدم که اسم شما تیبا است و نه تیپا. اگر چنین است که من عذر خواهی میکنم. من متوجه این تفاوت نشده بودم.
جناب سفيد جامه
جالبه بدوني كه من تازه امروز تونستم كامنتهاي شما رو در جواب به خودم بخونم چون فرصت اينكه به كامنتينگ اينجا سر بزنم رو نداشتم اما اگر ديد شما به همه چيز مثل برداشتت از اسم من باشه كه واويلا!!
علي رغم توضيحات مفصلي كه در جواب كامنت من داده بودي اما من همچنان معتقدم شما به اشخاص توهين كردي … نه فقط به كامنت گزارها؛ كه به همه انهايي كه به دين اسلام اعتقاد دارند وخوشبختانه نظراتت ثبت شده و همه ميتونند آنها رو بخونند و قضاوت كنند
قدم اول براي آزاد نگري ؛ نگاه بدون تعصب و پيشداوري به افراد و اعتقاداتشونه؛ تنها رگه اي از تعصب يا سوء نيت همه نيايج به فرض مثبت رو هم تحت الشعاع قرار ميده
من معتقدم بجاي مبارزه غلط با باورهايي كه با گوشت و خون افراد آميخته شده و جزء تفكيك ناپذير وجودشونه؛ بهتره اونها رو مهندسي كرد و به روزشون كرد…با پاك كردن صورت مسئله؛ نه تنها كمكي به حل شدنش نيست كه همچنان سنگيني بودنش هم حس ميشه و چه بسا آتش زير خاكستر هم بشه و در نهايت تبديل به بمب طالبانيزم و…»هستي «هايي ر ونيست كنه
* راستي من جناب هم نيستم!
چند روز طول کشید تا همه کامنتها را خواندم. این بحثها بعد از سالهای بسیار طولانی استبداد و خفقان بسیار لازم است (حتی بیش از هوا برای تنفس). از نسوان بخاطر طرح این مبحث سپاسگذارم. الحق مسئله توهین مهم است و باعث سوتفاهم و عدم گذار از مونولوگ به دیالوگ میشود.
صحبتهای منطقی و غیر منطقی، داخل بحث یا خارج از موضوع مطرح شده است که در عرصه عمومی طبیعی است. به شخصه از صحبتهای سفید جامه ،بهنام، گیتی بیشترین بهره را بردم. یکی از کامنتهای گیتی این ایده را به من داد که آیا ایدئولوژی به شخص خاصی تعلق دارد یا نه؟ مثلا اگر مارکسیسم به مارکس تعلق دارد هجو مارکسیسم هجو مارکس است؟ اگر جواب نه باشد توهین موضعیت پیدا نمیکند. اظهار نظری توهین حساب میشود که مخاطب شخصیت انسانی باشد.
مسئله بعدی اظهار نظر درباره شخصیتهایی است که مسئولیتی در قبال عموم جامعه انسانی دارند. مثلا شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، ادبی و تاریخی و غیره. طبیعی است که اینگونه افراد دارای دو بعد هستند اول کسی که به عنوان یک انسان مطرح است وبرخوردار از حقوق آن و از طرفی شخصیتی اجتماعی که بر سرنوشت جامعه انسانی (در حال و آینده) تاثیر دارند. آیا برخورد ما باید یکسان باشد. مثلا کشیدن کاریکاتور اینگونه افراد توهین است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس خداوندی که انسان را آفرید و پیامبران را برای هدایت آنها فرستاد ودرود بر آخرین فرستاده ی او محمد (ص) و اهل بیت پاکش (روحی و ارواحنا له الفدا) و درود بر اصحاب پاک آن حضرت از زمان صدر اسلام تا قیام قائم منجی که در این زمان دل در گرو شکوفه های خوش و آب و رنگ در قالب اسامی چون آزادی و دموکراسی و تساوی حقوق ندادند. و اسیر دیو جهل نشدند و بازیچه فتنه های آخر الزمان نیستند.
نمی دانم درست است که الآن راجع این مسائل صحبت شود یا نه گویی تمام مشکلاتمان حل شده و راه حل تمام مشکلات بشری در این است که بفهمیم حقیقتآ چرا پیامبر با عایشه ازدواج گرده که البته مهم است و لی جز مسائل اصلی نیست ولی دونه دونه به همه پاسخ میدم
۱-Light عزیز سلام مطمئنا اگر تاریخ رو بخونی متوجه می شی که عایشه (لعنه الله ) هنگامی که با پیامبر ازدواج کرده بیش از ۱۳ سال داشته و تازه این سن در آن زمان در اعزاب برای ازدواج دختران دیر هم بوده و می بینیم که فاطمه الزهرا(س) در سن ۹ سالگی با پیامبر ازدواج کرده
۲- بزمجه جان این نظر هم برای شما نوشتم پس ان شاء الله شما هم هدایت بشی و نعود بالله از اون کلمه بچه باز استفاده نکنی . این رو بگم که از لحاط علم ژنتیکی دختران عرب به دلیل شرایط زیست محیطی زود بالغ می شوند و حتی از لحاظ جسمی نیز مانن دختران دیگر مناطق نیستند .پس از یه دختر عرب حتی ۸ ساله تصور این بچه مدرسه ای های خودمون رو نداشته باش
۳-کالیفرنیای عزیز
اتفاقآ نظر صریح اسلام بر معصوم بودن پیامبر و اهل بیت اوست که این مسئله حتی برای سنی ها هم حل شده و تعجب می کنم که شما دوباره این شبه قدیمی رو مطرح می کنی . و من هم نمی دانم اسلام شناس هایی که شما مطرح کردید با چی اسلام رو شناختن . ولی یه اثبات کوچک این قضیه یه آیه از قرآنه (البته اگه بهش اعتقا دارید اگه ندارید بگین مدارک دیگه ای هم دارم) که در سوره احزاب آیه ۳۳ خداوند می فرماید :ما اراده کردیم که از شما پلیدی و ناپاکی را دور کنیم و شما را کاملا پاک و مطهر گردانیم.
۴- سفید جامگان عزیز شما هم اشتباه می کنید من نمیدونم شما از کدوم شواهد صحبت می کنید طبق کتب معتبر تاریخی که همگی مقبولیت جهانی دارن که اسم هاشون هم اون پایین نوشتم اتفاقا عایشه تنها همسر پیامبر بود که دوشیزه بود. و اتفاقا از این حیث همواره به همسران دیگر پیامبر طعنه می زد.
۵- و اما شما سارای عزیز درسه دینی که ادعا شده آخرین دین الهی است باید کامل و بی نقص باشه ولی مسلما یه سری مسائل در طول تاریخ عوض می شه و این چیزی که شما میگی میشه وهابیگری که احمق ها استفاده از هواپیما رو حرام کردند فقط به این دلیل که چون این در زمان پیامبر نبوده ما نمی دونیم موضع پیامبر نسبت به این چیه هر چند خودشون هم به فتواشون عمل نمیکنن . ولی در باره ازدواج در بالا شرایط جسمی دختران عرب برات نوشتم و البته شرط اسلام برای دختر بلوغ جسمی و فکری است که در آن زمان حتی یک دختر ۹ ساله چنین ویژگی ها رو داشته کما این که هنوز هم افرادی در عربستان هستند. پس می بینیم که معیار های پیامبر هنوز هم جواب میده ولی اگه تو تونستی در جامعه امروز یه دختر ۹ ساله پیدا کنی که به بلوغ فکری و جسمی رسیده باشه برو برا داداشت بگیرش. دیدی معیار ها هنوزم همونه .
راجع فقه و عقاید علما هم دارم یک کتاب می نویسم که بعدا صحبت می کنیم فقط اینو میگم که هر نوع تهمت بی دینی و کافری از مرحوم شریعتی جداست خدایش رحمت کند
راستی همای عزیز از مجاهدت های شما متشکرم
لایت عزیز راستی یه چیز دیگه اولا این ما که گفتی به هموطنات گفتیم خر و گاو یعنی کیا؟ حداقل به فتوای مرجع من که این جور جک سازی ها حرامه.
منابع
زوجات النبی صلی الله علیه وآله وسلم نوشته: امیر مهنا الخیامى.
هذا الحبیب یا محب نوشته: ابوبکر جابر الجزایرى.
السیرة النبویه نوشته: ابوالحسن على الحسینى الندوى.
داستان ترور ابوبکر و عایشه نوشته: نجاح الطائی
عایشه بعد از پیامبر ترجمه: «ذبیح الله منصور» نوشته «کورت فریشلر» اصل کتاب آلمانی به نام: «عایشه همسر محبوب محمد»
1-ن.ک به اسلام شناسی.چاپ مشهد.مجموعه درسهای دکتر علی شریعتی در دانشگاه مشهد صفحه 513
2-همان.صفحه 400
3-عباس محمود عقاد.حقایق الاسلام و اباطیل الخصومه صفحه 65
4-اسلام شناسی صفحه 540
5-والله لا یبغضه احد من اهل بیتی و لا من غیر همالا و هو خارج عن الایمان!
ن.ک به کتاب ارزشمند الامام علی نوشته نویسنده دانشمند اهل تسنن عبدالفتاح عبد المقصود با ترجه محمد مهدی جعفری جلد سوم.فاجعه جمل صفحه 95.
6-اسلام شناسی 233
7-همان 435
8-تاریخ طبری جلد2 صفحه 52
9-روزگار عثمان.عبدالفتاح عبدالمقصود صفحه 116
10-همان صفحه 408
11-همان صفحه 96
12-فاجعه جمل353
13-همان صفحه 91
سلام، تحریمهای اقتصادی بخاطر همکاری نکردن دولت با دنیا در مورد نیروی اتمیایران باعث شده مردم سختی هاش را بکشند. بنزین قلابی ایران تصفیه شده مردم را داره هر روز میکشه. یارانهها را هم به محض اعلام تحریمهای آخر ، برداشتند ولیگفتند برداشت یارانهها هیچ ربطی به تحریمهای جدید ندارد. نون گران، بنزین قلابی و گران حقوقها پایین اجاره خونه که اصلا حرفش را نزن. این همه بد بختی برای پر کردن شکم این پاسدارها و بسیجیها. همهٔ اقتصاد مملکت دست اینهاست اینها از مافیا بد ترند. ایهناس یک تکونی باید خورد و جنبشی کرد.ما ملت پر غرور، قوی ایران هستیم نه ملت بیچاره و سم زده ایران.
تارا …عاشقتم..خیلی خوب مینویسی…نفسی تو